شیرین بینا بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر کشورمان مدتی بود که در مدیوم‌های مختلف حاضر نشده بود اما در چند وقت اخیر در نمایش «بینوایان»‌ و همچنین نمایش «بیوه‌های غمگین سالار جنگ» که در سالن سمندریان اجرا می‌شود، در حال ایفای نقش است. چهره‌ای که به خاطر حضورش در سریال «مسافری از هند» در ذهن‌ها ماندگار شد. به این بهانه و به خاطر فعالیتش در نمایشی جدید با وی به گفتگو نشستیم:
 

*راجع به نقشتان و چگونگی همکاریتان در این نمایش توضیح بدهید؟ 
 
نقش «طلعت» را در این کار به عهده دارم که قبل از پیشنهاد نقش به من این شخصیت توسط خانم مهسا مهجور اجرا می‌شد که حتی به جشنواره هم رفته بود؛ اما چون که ایشان درگیر مراسم ازدواجشان بودند و نتوانستند برای اجرای عموم با گروه همکاری‌شان را ادامه بدهند که همه اینها باز می‌گردد به اولین اجرای «بیوه‌های غمگین سالار جنگ» در سال 92، به همین خاطر کارگردان از من دعوت کرد؛ متن خوبی بود و من زمان کمی داشتم تا اجرا و باید سریع خودم را به بقیه می‌رساندم و در این مدت زمان کم، بیشتر زحمت‌های من به گردن خانم آدینه بود. چون روی همه نقش‌ها مسلط بودند و بعد به تمرین‌های گروهی ملحق می‌شدیم که  روزی هفت، هشت ساعت در مجموع  تمرین داشتیم. 
 

* راجع به متن کمی توضیح بدهید. 
 
«طلعت» نقش زن دوم سالار خان جنگ است؛ سالار خان هم کسی است که مادر نمایش اصلا نمی‌بینم. تنها اسم او را می‌شنویم که در همان ابتدای داستان سالار جنگ فوت می‌شود و اتفاقات نمایش نیز از اینجا شکل می‌گیرد؛ سالارخان  جنگ مباشری دارد که تلاش می‌کند اموال را بالا بکشد. در کل داستان مفرح و جذابی دارد به همراه دیالوگ‌های خاص که دیدن و شنیدن آن خالی از جذابیت نیست. 
 

* با آقای حسین پور قبل تر هم تجربه همکاری داشته‌اید؟ 
 
نه نداشته‌ام؛ اما کارهای قبلی‌شان را دیده بودم. کارگردان خلاق و بافکر خوبی هستند و نسبت به پیشنهاد اطرافیان جبهه‌گیری و موضع‌گیری نمی‌کنند و بر اساس آنچه که فکر می‌کند درست است، تصمیم می‌گیرد. 
 

* تجربه همکاری در کنار خانم آ‌دینه و آقای حسین‌پور را چطور ارزیابی می‌کنید؟ 
 
ما تا به الان دو بار در تهران اجرا داشته‌ایم و پنج شهرستان دیگر هم میزبان این نمایش بوده‌اند و به نظرم اگر تا به الان کار ادامه دارد، به این خاطر است که بچه‌ها یکدست و همدل هستند وگرنه مثل دیگر کارها، اعضای گروه آرزویشان بود که کار زودتر تمام بشود. 
 

*شما همزمان با این اجرا در نمایش «بینوایان» هم بازی می‌کردید؛ آیا مدیریت کردن این دو کار با هم سخت نبود؟ 
 
واقعا فکر می‌کردم مشکل است، چون در ابتدا قرار بود نمایش «بینوایان» دو اجرا در یک روز داشته باشد و اینجا هم آقای حسین‌پور گفته بودند احتمال دو اجرا شدن نمایش زیاد است و من خودم را آماده کرده بودم که چهار اجرا پشت سر هم داشته باشم. وقتی «بینوایان» همان تک اجرا ماند، باز شرایط برایم آسان‌تر شد. بعضی از روزها که سه اجرا در روز داشتم بچه‌ها می‌پرسیدند که خسته نشدید؟ می‌گفتم نه تازه روی غلتک افتاده‌ام؛ انگار که بدن تازه گرم می‌شود و باز معتقدم که چون فضای هر دو کار دوست داشتنی بود باعث می‌شد که آدم با جون و دل کار کند و انرژی مضاعفی بگیرد. 
 

*خانم بینا، حضورتان در مدیوم تصویری کمرنگ شده، علتش چیست؟ 
 
نقش‌هایی که بعد از «مسافری از هند» به من پیشنهاد می‌کردند نقش‌های بزرگسال شد؛ چون نقش مادر سروش گودرزی را در آنجا بازی کردم، پس از آن تمام کارهای پیشنهادی من نقش مادر و مادربزرگ و مادرشوهر می‌شد که فرزندان بزرگ دارد و چون دیدم که نقش‌های پیشنهادی‌ام کلیشه‌ای و تکراری شده است از بازی امتناع کردم. آن زمان که من نقش مادر سروش گودرزی را بازی می‌کردم شش سال اختلاف سن داشتیم و نکته دیگر آنکه نقش بسیار خوبی بود و جای کار داشت؛ ولی متأسفانه در سینما اینگونه جا افتاده که اگر نقش بزرگسال بازی کنی، دیگر نمی‌توانی نقش‌های دیگر را کار کنی. ما در تمام دنیا می‌بینیم بازیگری که یکبار نقش خانم مسن را بازی می‌کند، بعدتر نقش یک دختر جوانتر را ایفا می‌کند ولی همین محدودیت در اینجا باعث می‌شود که خیلی از بازیگرهای ما جرأت اینکه نقش یک زن بزرگسال را در جوانی بازی کنند از دست می‌دهند و در همان سن، خودشان را نگه می‌دارند. کارگردان‌ها به این فکر نمی‌کنند که فیزیک، چهره و اکت بازیگر طوری است که می‌تواند نقش های متفاوت در ژانر های متفاوت را هم بازی کند و متأسفانه اگر یک بازیگر حتی نقش کمدی را بازی کند مجبور است تا آخر همان گونه باشد. 
 

*نظرتان راجع به اینکه در نمایش ها از بازیگران چهره استفاده می‌کنند، چیست و تأثیر این حضور را مثبت می‌بینید یا خیر؟ 
 
اگر بخواهیم با این موضوع ریشه ای برخورد کنیم، به خاطر تعلق نگرفتن بودجه به کارهای نمایشی به بدنه تئاتر صدمه وارد شده و چون هیچ بودجه‌ای برای حمایت تئاتر داده نمی‌شود، کارگردان و مسئولین نمایش، مجبور هستند که در اجرای نمایش‌ها از چهره ها استفاده کنند که مردم به خاطر دیدن این بازیگران چهره‌ به سمت سالن‌های تئاتر بیایند. اگر مثل گذشته بودجه تخصیص داده شود، هیچ نیازی نیست که این اتفاق بیفتد. 
 

*پس به نظر شما آوردن چهره به تئاتر می‌تواند کمک‌ کننده باشد؟ 
 
به توجه به این اجبار، بله.
 

*استقبال مردم را  برای از «بیوه های غمگین سالار جنگ» چطور دیده‌اید؟ 
 
در نمایش «بیوه‌ها» چون آقای حسین‌‌پور تبلیغات خوبی کردند و هم اینکه کار، کار جذابی است اغلب شب‌ها با سالن پر که اجرا می‌رویم هیچ، که برخی شب‌ها هم تماشاگران روی پله‌ها می‌نشینند. با وجود اینکه 60 صندلی هم بعدتر به ظرفیت سالن اضافه کردند، شب‌هایی را می‌بینیم که مردم روی زمین نیز می‌نشینند.     
 

* استقبال از نمایش «بینوایان» چطور بود ؟!  
 
کمرنگ بودن حضور اسپانسر باعث صدمه به «بینوایان» شد؛ چرا که کاری خوب و مخاطب پسند بود و افرادی که موفق به دیدن نمایش شده بودند ابراز علاقه و لطف داشتند. ولی به دلیل کوتاهی در شناساندن و معرفی نمایش خوب «بینوایان» در مقایسه با« بیوه‌ها» کمتر به اشباع سالن رسیدیم. 
 

*به عنوان حرف پایانی هر چه دل تنگتان می‌خواهد بگویید. 
 
متاسفانه وقتی از برخی می‌شنویم که می‌گویند بازیگر زن از سن 38 سالگی به بعد دیگر نباید بازی کند، از بقیه چه انتظاری می‌رود. در حالیکه صنعت گریم و از همه مهمتر تجربه و کاری که بازیگر مجرب ارائه می‌دهد، اغلب نتیجه مطلوبی دارد. در سطح بین المللی هم مثلا در هالیوود ما شاهد بازی تحسین برانگیز بازیگران بسیار معروف در سنین بالا هستیم. 

نکته دیگر اینکه در تمام قشرهای هنر، ما دارای صنوف مختلف  هستیم؛ مثل صنف تهیه‌کننده‌، نویسنده، گریمور،صحنه و لباس و ،،، اما تنها قشری که دارای صنفی نیست که بتواند از حقوق ما دفاع کند، صنفی به عنوان صنف بازیگران است که امیدواریم این صنف هم به همت مسئولان ایجاد شود.