مدتی است که همه ما در معرض غرق شدن در هجوم عکس هایی  هستیم که مانند بحرانی پیش افتاده نگاهمان را به زشتی ها و خشونت عادت داده است. همه ما لااقل یکبار گذرمان به بازار عکس هایی که هر از چندگاهی از حوادث دور و برمان منتشر می شود افتاده است.

عکس های فلان جنایت هولناک، آتش زدن یک انسان توسط داعش و حیوانات به دار آویخته شده با چشم هایی خیره به لنز دوربین، نگاه های پراشک یک کودک زیر رگبار کتک و آزار و صدها اتفاق دیگر؛ وقایعی که خواه ناخواه همیشه در این کره خاکی وجود داشته و دارند و گریزی از آن ها نیست. 

رویدادهایی که از دیرباز هنرمندان آن را با شیوه هایی به تصویر می کشیدند و همچنان انعکاس آن ها در این روزها با فضاهای گوناگون ادامه دارد. اما مسئله ای که در این بین وجود دارد زیبایی هایی است که لابه لای انبوه رخدادهای ناهنجار انگار گم شده اند و نگاه هایی  که به دیدن نازیبایی ها خو گرفته اند.

شاید پیش از این با دیدن یا شنیدن هر کدام از اتفاقات مذکور تا مدت ها حالمان بد می شد، اما چند وقتی است که خشن ترین عکس ها را می بینیم و با یک مکث کوچک به راحتی از کنارشان رد می شویم، عبوری که باعث شده تا نگاه هایمان روزبه روز بی احساس تر از همیشه به زشتی ها و ناخوشایندی ها عادت کند.

با وجود این که در متون مختلف مذهبی، روانشناسی و جامعه شناسی همیشه روی نگاه کردن به تصاویر زیبا و مراقبت از چشمهایمان تاکید شده، اما این وقایع همچنان دست به دست می تازند و موجب شده اند تا قبح جنایت هم رنگ ببازد. در این بین فضای مجازی نیز هیزمی است بر آتش این دنیای شعله ور که مدام به حریم احساسات افراد پاتک می زند و با اشتراک گذاری آن، حریق روز به روز گسترش میابد.

برخی از هنرمندان هم این مسئله را با نگاه خود و از برخی زوایا مورد بررسی قرار داده و به تصویر کشیده اند. اتفاقی که با وجود تاثیرگذاریش برای یادآوری فرورفتن در گردآب فراموش کردن زیبایی ها، کمبود آن در عرصه های گوناگون به ویژه هنر به چشم می آید.

بحران پیش پا افتاده
امیر منصور آلمالو، از هنرمندانی است که به تازگی با برگزاری نمایشگاهی با عنوان"بحران پیش پا افتاده" با انتخاب عکس هایی از اینستاگرام و ترکیب آن ها با نقاشی به همین موضوع یعنی عادی شدن خشونت و زشتی ها پرداخته . او حمایت های دولت و بخش های مسئول را عامل دیده شدن و تاثیرگزاری چنین کارهایی عنوان می کند.

وی در گفتگویی در خصوص هدفش از برگزاری این نمایشگاه و تاثیر ورود هنرمندان برای یادآوری این رخداد در حال وقوع گفت: انتشار و دست به دست شدن تصاویر غیراخلاقی، خونین و ... مدتی است که عادی شده در صورتی که این مسئله اتفاق خوبی نیست. برخی از هنرمندان گمان می کنند که نیازی نیست تا خودشان را درگیر مسائل اجتماعی و پیرامونشان کنند و بیشتر جنبه فروش را مد نظر قرار می دهند، اما من ترجیح می دهم تا دغدغه های موجود را مدنظر قرار دهم.

آلمالو همچنین با اشاره به تاثیرگزاری چنین مجموعه هایی بیان کرد: این کارها ممکن است دکوراتیو نباشند، چرا که به عنوان مثال تصویر سر بریده کار خوشایندی نیست که به دیوار نصب شود، اما یادآوری این عادی شدن اتفاق خوبی است که باید مد نظر قرار داد. اما تاثیرگزار ی آنها  به حمایتی که از کارها می شود بستگی دارد و این جا منظور حمایت مادی نیست بلکه ارائه فضا آزادی عمل بیشتر به هنرمند است، چرا که همچنان در مورد مسائلی که حتی به کشور ما نیز ارتباط ندارد بسیار محتاطانه عمل می شود. اما فارغ از تمام این ها من سعی کردم تا با این مجموعه و تمرکز روی رویدادهای اجتماعی و اتفاقاتی که دیدنشان برایمان و درست مثل یک " بحران پیش پا افتاده" عادی شده اند، یادآور تلخی آن ها شوم و در این جا فروش برایم اهمیت نداشت، بلکه فکر می کنم این دینی است که باید به هنر ادا کنم.

همانطور که خواندید تلنگر توسط هنر یکی از روش های یادآوری و جلوگیری از این بحران های پیش افتاده است، اما به جز این بر خلاف شعر باباطاهر که  زدست دیده و دل هر دو فریاد می زند و قصد دارد تا خنجری با نیش فولاد بسازد تا به دیده زند و دلش آزاد شود چشم ها را باید شست تا لااقل در کنار هجوم گریزناپذیر بدی ها، زیبایی ها را نیز از یاد نبریم و این پاکسازی همانطور که ذکر شد باید در عرصه های گوناگون از جمله هنر صورت بگیرد.پس چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید.

گزارش از فاطمه شهدوست
 

 
 
 



انتهای پیام/