در قرن 18 میلادی و در انگلستان، یک مجموعه مسابقات اسبسواری را به اسم «لرد دربی» نامگذاری میکنند. شهری هم به همین نام در انگلستان هست. در فرهنگهای لغت انگلیسی که جستجو کنیم، چندین تعریف برای این واژه نوشتهاند. از جمله مسابقه اسبدوانی، نوعی کلاه، مسابقهای که شرکت در آن برای هر فردی آزاد است و نیز مسابقه بین دو تیم هممنطقهای یا همشهری. تلفظ آن در انگلیسی بریتانیایی «داربی» است و در آمریکایی، «دِربی». برای یک بریتانیایی، لفظ داربی معنا و تاریخچه دارد، آوایی هماهنگ با زبانش دارد، مسابقة اسبدوانی هم که در حافظه تاریخی انگلیسیها حک شده است.
حالا در این سوی دنیا، با زبانی متفاوت و بدون در نظر گرفتن آن پیشینه فرهنگی و بیتوجه به معانی مختلف یک کلمه. ما چرا این دربی یا داربی را رها نکنیم؟ در فارسی، آدم (یا آدمهای) خوشذوقی پیدا شده است و کلمه «شهرآورد» را ساخته است. برای تنها تعریف مشهورشده این کلمه در فارسی. تلفظش آشناست. واژه «آورد» را که فارسیزبانها، به معنی «نبرد» و «کارزار» بلد هستند. روز و شب هم که در شبکههای پیامرسان مطلب در حمایت از زبان فارسی و فردوسی و سعدی رد و بدل میکنیم. کلاهمان را قاضی کنیم. چرا «دربی» بگوییم؟ چرا «شهرآورد» نگوییم؟
ارسال نظر