چرا باید به راهیان نور برویم؟ / راهیان نور به روایت سردار جبهه فرهنگی انقلاب

پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- حاج «حسین یکتا» مسئول سابق اردوهای راهیان کشور در رابطه با اهمیت و ضرورت سفرهای راهیان نور برای جوانان و نوجوانان در گفتاری برای «پارس» آورده است:

سفر به سرزمین راهیان نور می تواند که علل مختلفی داشته باشد که یکی از آنها درس آموزی های مختلف از این سفر کوتاه و معنوی است.

با رفتن به مناطقی چون هویزه در ابتدا می آموزیم که باید قیام لله را آموخت؛ عده ای برای خدا از دیوار لانه جاسوسی بالا رفتند و عده ای دیگر نیز با شروع جنگ و صدور فرمان از سوی امام خمینی(ره) تصمیم می گیرند که راهی میدان جنگ شوند و در نهایت نیز به مقام شهادت می رسند.

این افراد در سخت ترین شرایط و در روزهایی که هیچ امکاناتی از سوی بنی صدر برای جنگیدن در اختیار آنها نبود دست به چنین اقدامات مهمی زدند و جای تعجب است که عده ای امروز ادعا می کنند که بودجه لازم برای کار فرهنگی نداریم! اما علم الهدی به ما آموخت که برای خدا باید زیر تانک له شد تا 30 سال پس از آن هم افراد دیگر از معنویت این اقدام استفاده کنند و نباید از نبود امکانات نالید.

حاصل همین قیام لله است که امروز دلدادگان زیادی نه فقط از ایران بلکه از سرتاسر جهان به هویزه و سایر مناطق جنگی می آیند و گمشده خود را پیدا می کنند.

درس دوم از زیارت مناطق جنگی نیز تفسیر همان آیه قرآن کریم است که فرمود« قل انما اعظکم بواحده ان تقوموا لله مثنی و فرادی»؛ شهدای جنگ تحمیلی ترجمان همین آیه قرآن بودند و نشان دادند که برای خدا باید به هر نحوی کار کرد.

سومین درس زیارت مناطق جنگی نیز انجام کار در خفا برای خدا می باشد. یکی از مشکلات امروز ما در کارهای فرهنگی از این قرار است که علاقه زیادی به دیده شدن داریم و این در حالی است که باید در خفا و پنهانی برای خدا کار کنیم. باید از دنیا و ظواهر آن به معنای واقعی کلمه انقطاع پیدا کنیم تا برکات الهی نازل شود و به اهداف خود برسیم.

عالم خلقت نیز همین درس را به ما می دهد مانند اینکه تا زمانی که طفل به بند ناف مادر متصل است، شیری به او نمی رسد و به محض اینکه از بند ناف مادر خود را جدا می شود، شیر جایگزین خون مادر می شود. ما هم باید از بندناف دنیا خود را جدا کنیم تا بتوانیم هر چه سریع تر به اهداف خود برسیم.

به دلیل نبود همین عوامل است که کارهای فرهنگی ما اثرگذاری لازم را ندارد و در طول جنگ تحمیلی نیز شاهد خیل نیروهایی بودیم با داشتن این مجموعه با نبود بسیاری از امکانات امروز اثرگذار شدند.

شهدایی در جنگ تحمیلی حضور داشتند که در ابتدای کار خود کاری جز قرآن خوانی بلد نبودند و بسیاری از فرماندهان باسابقه آنها را به سخره می گرفتند. اما همین فرد بی تجربه با تکیه بر ایمان خودشان کار را جلو می بردند و باز هم معتقدند بودند که کاری نکرده اند و این خداست که کارها را پیش می برد. به معنای واقعی کلمه معتقد بودند که «و ما رمیت اذا رمیت» و این خداست که همه کارها را انجام می دهد و ما را به پیروزی می رساند.  

مجموعه این عوامل است که موجب می شود شهید به وجه الله نظر کند و با آمدن چند تکه از استخوان چند شهید غواص همه معادلات به هم بریزد. چرا که شهدا نظر کرده امام زمان هستند و بدین ترتیب اثرگذار می شوند. ما نیز امروز اگر بخواهیم در فضای فرهنگی امروز خودمان اثرگذار باشیم باید به همین ویژگی ها خودمان را نزدیک کنیم تا به اهداف خودمان برسیم.