وقتی معنای ظاهری کلمات از بین میروند
تاثیر ترکیب کلام و موسیقی قوالی بر روی انسان غیرقابل وصف است؛ تاثیر متاقبل فرم و درونمایه که با کلماتی خاص ترکیب میشوند. قوال به یک عبارت تکیه میکند و با تکرار لغات و هجاها، معنای ظاهری را از بین برده و معنای پنهانی را آشکار میکند.
به گزارش پارس به نقل ازفارس،شب گذشته و در آخرین شب جشنواره مسی و یکم موسیقی فجر، فیض علی فیض قوال مطرح پاکستانی موسیقی قَوّالی که یکی از شاخههای موسیقی عرفانی است را در تالار وحدت تهران روس صحنه برد.
قطعات قوالی فیض علی فیض آنگونه که از یک موسیقی شرقی هم چنین انتظار میرود عموما با یک مقدمه آرام و آرامش بخش آغاز میشود، سرشار از سحرِ خلسه و راز آمیزیِ آواز، که حاصلش رهایی و آنگاه تامل و توجه و تمرکز است. سپس شعرخوانی (به تعبیر ما: تصنیف) با صدای دست و ساز کوبهای آغاز میشود.
ریتم سرود ابتدا آرام است و کم کم شتاب بیشتری پیدا میکند تا آنجا که هم شنونده و هم خود خواننده به وجد بیایند. این فرایند باعث میشود موسیقی فیض علی فیض به جای سکوتی راکد و یا هیجانی بیجان و بیمعنا، شوری شعورمند برانگیزد.
هرگز نمی توان نام اجراهای فیض علی فیض را «کنسرت» گذاشت. این اجراها یقینا چیزی فراتر از مفهوم یک کنسرت موسیقی هستند. به جز قدرت و وسعت بینظیر صدای فیض، فقط شور و هیجان او باعث میشود که بخواهیم نام اجرای او را «مجلس» بگذارم، نه صرفا کنسرت. مجلسی که تمام حاضرین در آن حضور دارند! و شنوندگان گاه آنقدر درگیر می شوند که دیگر خود را در سالن کنسرت نمیبینند.
این قطعات بیشتر با حالت سنگین شروع میشدند و پس از مدتی با یک تغییر نسبتا نامحسوس ریتم از نوع میزان (معمولا از چهارضربی ساده به دو ضربی ساده) در یک فضای پرشور ادامه پیدا میکند. ساز هارمونیوم با همراهی طبلا مقدمهسازی را انجام میدهد و معمولا نوازنده هارمونیوم هم قطعاتی را به صورت بداهه روی تم اصلی نیز اجرا میکند. در ادامه هم خواننده اصلی با اشعار یا کلامی که الزاما جز اشعار قطعه اصلی نیستند ولی از نظر محتوی به آن مربوط هستند، شروع به خواندن میکند. پس از این که خواننده اصلی یک بیت از شعر را خواند،خواننده دوم آن را تکرار میکند. گاهی نه عینا همان ملودی، با ملودی که خودش روی همان شعر بداهه میسازد.
هنگامی هم که شعر اصلی آهنگ شروع میشود، تبلا و دوهلک شروع به نواختن میکنند و دست زدن همراه دیگر افراد گروه آغاز میشود. دیگر خوانندگان نیز شروع به خواندن آن بیت میکنند که یک ترجیع بند را میسازد. در حقیقت اینها آهنگهای قدیمی هستند که به وسیله گروههای دیگر به خصوص از یک خاندان اجرا شدهاند. قوالی هنری است که به صورت ارثی در یک خاندان به نسلهای بعد منتقل میشود.
تاثیر ترکیب کلام و موسییقی قوالی بر روی انسان غیرقابل وصف است. تاثیر متاقبل فرم و درونمایه که با کلماتی خاص ترکیب میشوند و تقریبا با زبان سادهای مسایل را بیان میکنند. قوال به یک جمله یا عبارت تکیه میکند و با تکرار لغات و هجاها، معنای ظاهری را از بین برده و معنای پنهانی را آشکار میکند.
این نوع اجراها صرفا یک سری اجراهای مجلسی مبتنی بر «بداهه پردازی» اند. قوالی مانند نوحه خوانی چیزی نیست که مربوط به استدیوها باشد. این گونه موسیقی بیشتر شبیه مجلس ذکر است. اصلا حال و هوای موسیقی قوالی مبتنی بر ذکر است و خیلی از آهنگ های فیض ذکر مدارند.
اشعار در موسیقی قوالی بیشتر به دو زبان اردو و پنجابی است و درون مایه آنها عشق و شیفتگی و از خود گذشتگی و آرزوی انسان برای رسیدن به خدا است. نعت رسول اکرم (ص)، حضرت علی (ع) و یا شرح واقعه کربلا و مرثیه امام حسین نیز گاه در این اشعار شنیده می شود.
ساز اصلی قوال ها در گذشته «سارنگی» (ساز زهی- آرشهای هندی) بود که به دلیل محدودیت این ساز در هماهنگی با آهنگهای مختلف ساز «هارمونیم» جایگزین آن شد. همچنین از سازهای کوبهای در یک گروه قوالی میتوان به طبلا و دهلک اشاره کرد. همچنین معمولا یک گروه کر 4 یا 5 نفره نیز گروه را همراهی میکنند.
فیض علی فیض (آواز)؛ علی شهباز (هارمونیوم و همخوان)؛ کرامت علی اسد (هارمونیوم و همخوان)؛ شهید فرید (طبلا)؛ نظر عباس (هم آواز)؛ مداسار مونیر (همخوان)؛ شهید ندیم (همخوان) و کلیم اختر (همخوان) اعضای این گروه قوالی را که در آخرین شب جشنواره موسیقی فجر روی صحنه رفتند، را تشکیل میدهند.
ارسال نظر