گاف سریال «کیمیا»
سریال «کیمیا» به کارگردانی جواد افشار به عنوان طولانیترین سریال روتین در تلویزیون، این شبها خیلیها را پای تلویزیون نشاندهاست. در فیلمنامه کیمیا، به ادعای گروه سازنده بیش از ۳۰۰ شخصیت با داستان و بیوگرافی وجود دارد که توسط بهترین بازیگران شناخته شده تلویزیون و سینما جان گرفته و به تصویر کشیده شدهاند.
به گزارش پارس به نقل از خبرگزاری آنا، سریال «کیمیا» به کارگردانی جواد افشار به عنوان طولانیترین سریال روتین در تلویزیون، این شبها خیلیها را پای تلویزیون نشاندهاست. در فیلمنامه کیمیا، به ادعای گروه سازنده بیش از ۳۰۰ شخصیت با داستان و بیوگرافی وجود دارد که توسط بهترین بازیگران شناخته شده تلویزیون و سینما جان گرفته و به تصویر کشیده شدهاند. اما فارغ از برخی بیدقتیها در انتخاب آکسسوار متناسب با تاریخ وقوع اتفاقات، در روند روایت این داستان خوش ساخت چند اشتباه و در واقع اطاله زمان رخ داده که ظاهرا از چشم کارگردان و نویسندگان دور مانده است:
تا بهمن ۵۷ چند ماه مانده؟
داستان کیمیا در تاریخ اردیبهشت ۵۷ در خرمشهر آغاز شد. با پایان فصل مدارس یعنی ابتدای تابستان ۵۷ فرخ پارسا به همراه خانوادهاش به تهران مهاجرت کردند. با فرا رسیدن مهر ۵۷ کیمیا سال تحصیلی جدید را در تهران و در مدرسه جدید آغاز کرد. در فاصله این چند ماه، درگیریهای شهرام کامفر و فرخ پارسا روایت شد. شهرام همسر باردارش را به آمریکا فرستاد، مدارس تعطیل شد، فرخ چند ماهی است که از خدمت نظام استعفا داده، بیژن فرار کرد، شهرام کشته شد، همسر شهرام با یک پسر حدود یک ساله به ایران برگشت، اما هنوز داستان به بهمن ۵۷ نرسیده و انقلاب پیروز نشده است!!
اما سؤالی که اینجا مطرح است: آیا نویسندگان فیلمنامه آنچه را که مینویسند فراموش میکنند؟ آیا کارگردان متوجه روند روایت داستان نیست؟ دستیاران کارگردان دقیقا چه مسئولیتی دارند و وظیفه بررسی این نکات در تهیه و تولید فیلم بر عهده چه کسی است؟
سهل انگاری تا کی؟
نظیر این اشتباهات در بسیاری از آثار تلویزیونی دیده میشود و منحصر به «کیمیا» نیست. متأسفانه با وجود نقدهای فراوان و تیزبینی مخاطبی که هیچ نکته ظریفی از چشمش پنهان نمیماند، همچنان شاهد چنین اشتباهاتی در مجموعههای تلویزیونی و حتی سریالهای الف ویژه نیز هستیم. مجموعههایی که هزینه و زمان زیادی صرف ساخت آنها میشود ولی سادهترین موارد و نکات از نگاه عوامل سازندهشان پوشیده میماند. با وجود تمام امتیازات داستان کیمیا برای جذب مخاطب، اعم از فیلمنامه خوب، بازیگران کاربلد، گرههای جذاب و کارگردانی یک کارگردانِ با تجربه، آیا فهم و دقت نظر مخاطب در ساخت چنین آثاری به هیچ وجه در نظر گرفته میشود؟ وقت آن نرسیده که باور کنیم وقتی اکثریت جامعه، مخاطب یک اثر ویژه تلویزیونی هستند انتظارات بیشتری از گروه سازنده دارند و قطعا متوجه نکات ظریف و باریک در آن اثر خواهند شد؟
سلام
سریال کیمیا در مقابل کوچ بینندگان ایرانی از تلویزیون ایران به شبکه های ماهواره ائی جم تی وی که مشخصا" در چند سال گذشته سعی نموده به هر ترتیب وارد منازل شده و اختیار کنترل رسیورها و گیرنده های تلویزیونی را در اختیار خود بگیرد میتوانست یک وعده مناسب سیمای جمهوری اسلامی ایران باشد که متاسفانه علیرغم هزینه های گزاف ساخت و استفاده از یک مضمون مناسب تا بحال نتوانسته نظر واردین به امور فیلمسازی را بخود جلب نماید و تنها مخاطبین هر روزه شبکه های داخلی خود را با آن سرگرم نموده اند و این مسئله فارغ از هرگونه دید انتقادی به نوع ساخت فیلم میباشد ، لذا لازم است علاوه بر ایراداتی که در خط زمانی داستان شدیدا" به چشم میخورد موارد دیگری همچون دیده شده آگهی نوترینو نسل جدید اینترنت همراه اول در بازار خرمشهر ، استفاده از کلید و پریزهای برقی بعد از انقلاب ، جعبه کلید مینیاتوری برق داخل خانه فرخ در تهران ، نصب بودن صندوق پستی روی درب خانه معلم کیمیا در خرمشهر در زمانی که نامه رسانی بوسیله پیکهای محترم دوچرخه سوار صورت میگرفت ، استفاده از سلاح کمری برونینگ در زمانی که این سلاح اصلا" وارد کشور نشده بود ( هفت تیر رولورر سلاح سازمانی شهربانی سابق و کلت 11/45 ارتشی تنها سلاح کمری سازمانی ارتش ) و .................. ، سازندگان عزیز فیلم ، مردم خونگرم و ریز بین کشورمان تقاضا دارند که به هنگام ساخت فیلم موارد لازمی که باید به دقیق دیده و رسیده شود را داشته و میخواهند که با توسل به دیدن فیلمهای خوش ساخت به سیمای مملکت خود افتخار کنند ، بحرحال خسته نباشید .
همچنین استفاده از نایلکس بجای پاکت برای خرید میوه .....
خیلی این جزيیات مهم نیست.اصل آشنایی کلی نسل فعلی با حال و هوای زمان طاغوت است.خیلی سخت نگیر ،پدر میشی الکی.
در سال 57 شیرازه رژیم چنان از هم پاشیده بود که اینگونه حوادث کاملا خنده دار و دور از واقعیت است من خودم در ان سال براحتی نوارهای سخنرانی امام را تکثیر و با کلی اعلامیه تو خیابونهای تهران جولان میدادم و هم چین چیزی که تو این فیلم مانند گشتابو عمل میکنند نیست به مردم دروغ تحویل ندید اگه این داستان مال 54 و 53 بود امکان اینهمه بگیر و ببند زیاد بود
در سریال کیمیا مردهای سال 57 شبیه مردان امروزی هستند نه از ریش های بلند و نه از شلوارهای پاچه گشاد خبر نیست مغازه ها اکثرا دارای شیشه های سکوریت هستند ، بیشتر خانه ها تلفن دارند در حالیکه در سال 57 تک و توک خانه ای پیدا می شد که تلفن داشته باشد ، مردم کاپیشن دارند در حالیکه اصلا در سال 57 کاپیشنی تن مردم دیده نمی شد ، موسر بچه ها و مردها اصلا شبیه بجه های امروزی نیست و ....
راجع به اون پاکتهای پلاستیکی سیب زمینی و پیاز و .. چی میگید؟
بعد میگن چرا ملت ماهواره نگاه میکنن چرا سریال های خارجی میبینن سریال 24 و مرده های متحرک 6 7 تا فصل با چند کارگردان متفاوت بیرون میدن بدون کوچکترین گاف با گیرایی بالایی که کافیه قسمت اول رو ببینی چنان مجذوب میشی که لحظه شماره میکنی واسه دیدن قسمت بعد اینا...آخه کاری که تخصص ندارید دست نزنید همون محله گل و بلبل بسازید
سال 57 پرتقال تامسون داشتيم؟! من يادم نمياد!
و البته خيلي موارد ديگه
موارد ريز
حیف ،داستان به این قشنگی آخه این گیج بازیا تا کی
بچه کامفر دنیا اومد و نزدیک یکسالش شد ولی هنوز بچه فرخ از اول سریال هنوز 5 6 ماهه مونده. خخخخ
دیشب شماره تلفن گرفت فکر کنم ده رقمی بود
چندتا گاف داره این فیلم یکیش اون بچه به اسم کامران چرا رشد نمیکنه چند ماه گذشت اما اون بچه بزرگ نشد دوم اینکه مردم اون زمان خرید میکردن داخل کیسه های کاغذی میریختن خریداشون رو نه کیسه های پلاستیکی
سوتی خیلی جالب کیمیا این بود موقعی که فرخ ماشینش خراب شده بود رفت یه مغازه ای که باخونه تماس بگیره مغازه داره اهنگ لری زمان جنگ رو روی پخش گذاشته بود خخخخیلی خنده دار بود افسارزمان از دستشون دررفته مثلا.
تازه پشت بوم خونه شون هم ایزوگام بود... البته سوتی های دیگه ای هم هست که الان یادم نیست ... ولی درکل بهتر از سریال های تخمی و زشت و زننده شبکه های ترکیه ای اسرائیلیه... دست همشون درد نکنه که توی این چند سال ذهن مردم رو از دیدن اون کانال های الکی برگردوندن به طرف شبکه های ملی...
با عرض سلام و خسته نباشید
گذشته از اشتباهات فاحش در اکثر سریالهای پخش شده و در حال پخش اگر دقت کرده باشید در قبل از انقلاب و بعد از ان هنوز از پاکت برای اجناس فروخته شده مانند میوه استفاده میشد که متاسفانه در این سریال در زمان ابتدای ان (خرمشهر) میوه های خریداری شده درون کیشه های پلاستیکی بود!!!!!
همچنین رنگ تاکسی هان ان موقع کاملا نارنجی بوده و چندین سال بعد از انقلاب مبادرت به رنگ نمودن سقف تاکسی ها برنگ سفید و بدنه نارنجی گردید!!
البته چند اشکال دیگر هم وجود دارد که تااین جای سریال پخش شده مشاهد شده که تا اخر داستان حتما بیشتر هم خواهد شد .
پول بیت المال میریزدتو جوی آب بااین سریالی که دوریال همن نمی ارزه بی محتوی حق الناس و پوچ
فیلم نامه نویسش فکر نکرده مردم تمام جریان انقلاب را میدانند موضوع آن با واقعیت فاصله دارد فقط خواستند مشابه سریالهای ترکی باشه ولی موفق نشدند
دیشب مصاحبه بختیار را نشان داد که میگفت آیت الله میتواند بیاید، اینمصاحبه مربوط به حوالی روزهای 12 بهمن میباشد و از 12 بهمن تا22 بهمنن هم 10 روز بیشتر تا پیروزی انقلاب فاصله وجود نداشت. در این ایام 10 روزه عوامل رژیم پهلوی هرکدام به فکر فرار و رتق وفتق امور خود بودند،همه زندانیان سیاسی آزاد شده بودند،ادارات تعطیل بود،اوضاع ملتهب بود،ولی در این سریال در این ایام پر تلاطم،تازه قصد دارند یک خانم را ببرند پای چوبه اعدام....!!!مگه میشه...!!!؟مگه داریم....!!!؟
گفتن اینای که میشینن تلویزیون نگاه می کنند حالیشون نیست وگرنه نمی نشستن
گاف های این سریال زیاد است در جایی پزشک صحبت از احتمال آنژیو و اکو می کند که در سال 57 آنژیو وجود نداشته. ضمنا هیچوقت ساواک وقتش را صرف چند نفر اعلامیه پخش کن و نوار تکثیر کن نمی کرد و بیشتر کارهای اطلاعاتی در خصوص منازل تیمی و گروههای مسلح و چهره های شناخته شده سیاسی انجام میداد.در ضمن ساواک با آن همه نفوذ و امکانات برای خارج کردن یک چمدان و دو نفر از کشور نیاز به این همه دردسر ویک استوار شهربانی نداشت.کلا داستان مضحکی دارد.ولی نکات قابل تاملی هم دارد مثلا طرز تفکر افراد مختلف در خصوص انقلاب گروهای کارگری که تحت تاثیر افکار کمونیستی هستند و افرادی که دنبال آزادی سیاسی هستند و یا به کشوری آرمانی فکر می کنند و یا نوجوانانی به خاطر جلب توجه و پذیرفته شدن در جمع وارد انقلاب شده اند.
اگر هزارتاگاف هم بدهد من متوجه نمشوم چون اصلا به جزفوتبال وبرنامه های ورزشی تلویزیون رانمیبینم شماهم چه انتظاراتی دارید
شاید اکثریت آدمهای جامعه ما افرادی هستند که سال 57 را شاهد بوده و به خوبی به خاطر دارند که صحنه ها چگونه بوده است.بنابراین می توان گفت که خیلی از صحنه های موجود در سریال کیمیا با خاطرات مردم تناسب و سنخیت ندارد.مثلاً پاسبانهای زن در زندانها،این همه مانتویی که به تن زنان هست و چادر مشکی هایی که در آن زمان به زحمت می شد مشاهده کرد!
راستی آقای فرخ پارسا نسبتی با خانم فرخ رو پارسا، وزیر آموزش و پرورش آن زمان ندارد؟!
متاسفانه در فیلمهای سینمایی و سریالهای ایرانی نکات اینجوری خیلی زیاد دیده می شه
مثلا یادم هست توی یکی از صحنه های سریال روزی روزگاری (که داستان مال حجداقل 100 سال قبل است) از دور تیرهای برق و یک مینی بوس بنز که روی جاده در حرکت بود و کلی هم گرد و خاک راه انداخته بود دیده می شد
یا در فیلم سینمایی سارای - که داستان آن شاید 200 سال یا بیشتر قدمت دارد در مسیر حرکت به ییلاق دقیقا از نزدیکی دکلهای برق فشار قوی عبور می نمایند
در یکی از فیلمهایی هم که مربوط به عملیات تروریستی و خرابکاری ضد انقلاب برای زمان جنگ بود در صحنه های مختلف راه به راه پراید و پژو و زانتیا و... از خیابان عبور می کردند
توی یکی از فیلم ها ی قبل از انقلاب نیز تابلو نامگذاری خیابان ها جالب بود که مرتب اسامی مثل مطهری - امام خمینی و ... را نشان می داد
اصولا چنین فیلمهایی بهتر است مونتاژ کار های حرفه ای داشته و صحنه های فیلم برداری شده وقعی از قدیم را با فیلمبرداری های استودیویی فعلی ترکیب نمایند و در انتخاب صحنه و ... هم دقت باید داشته باشند
این که چنین قافهایی در فیلم برداری و صحنه سازی فیلم یا سریال وجود دارد خیلی مهم نیست اگر فیلم فیلم باشد بیننده متوجه این موارد نمی شود ببینید که فیلم چقدر ضعیف است که افراد این سوتی ها را راحت می بینند
خیلی از فیلمهای خارجی و داخلی چنین مشکلاتی دارند مثلا همین سریال فوتبالیستها
اگر بزرگترها پای این سریال کارتونی می نشستند خیلی از آن ایراد می گرفتند ولی کودکان و نوجوانان(مخاطبان سریال) چنان در آن غرق می شدند که به هیچ عنوان توجهی به این سوتی ها نداشتند