پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- سیدناصر نعمتی- یکی از نقاط ضعف صداوسیما که مربوط به رویکردهای بنیادین آن می‌شود، وضعیت «ارتباط با مخاطب» است. ارتباط رسانه و مخاطب در عصر تنوع رسانه‌ای با پیچیدگی‌های خاصی روبه‌رو شده است. 

دیگر زمان آن گذشته که مخاطب برای فراغت خود مجبور باشد از میان چند رسانه محدود، یکی را انتخاب کند. حالا صاحبان و برنامه‌ریزان رسانه‌ها برای تصاحب دقیقه‌ها و ثانیه‌های کوتاهی از زمان مخاطب با هم رقابت می‌کنند و در مبارزه بر سر ثانیه‌ها، پیروز میدان جذب مخاطب می‌شوند. نگاهی به این رقابت نشان می‌دهد، رسانه‌هایی توانسته‌اند مخاطب را به خود وفادار سازند که توجه بیشتری به علایق و نیازهای او داشته‌اند، در این بین اگر پیامی را هم برای انتقال تدارک دیده‌اند در پس رفع نیاز و علایق مخاطب خود به او عرضه می‌کنند. 

امروز پس از یک ماه کار رسانه ملی در ماه رمضان باید دید صداوسیما که مخاطب آن در یک ماه گذشته نیاز یا علاقه بیشتری به برنامه‌های معارفی داشته است چه راهبردی برای ایجاد وابستگی مخاطبان در پیش گرفته تا آنها را وفادار و قانع سازد؟ نکته‌ای که پیش از پرداختن به پاسخ این سؤال باید به آن توجه شود این است که صداوسیما امسال برنامه دینی تازه‌ای برای این ماه تدارک ندیده که بخواهد آن را در طول سال ادامه دهد. تنها اتفاقی که در ماه رمضان در رسانه ملی برجسته شد، تدارک ویژه برنامه‌های مناسبتی است که با پایان یافتن این ماه عمر آنها به اتمام رسید. در چنین شرایطی رسانه ملی از بستر زمانی رمضان بهره درستی برای برقراری ارتباط مستمر با مخاطب نمی‌برد. 

برخی برنامه‌های دینی که نگاه ژرف و محبوبی از جلوه‌های اجتماعی دین ارائه می‌کنند و با اقبال مخاطب روبه‌رو بوده‌اند همچون «آینه خانه» در ماه رمضان تعطیل می‌شوند و برخی برنامه‌های دیگر مانند «این شب‌ها» در ماه رمضان به طور نامنظم پخش می‌شوند؛ این رفتار صدا وسیما نشان می‌دهد که تلویزیون، نگاه دقیقی به عنصر وفاداری مخاطب به برنامه‌های معارفی‌اش ندارد. 

واقعاً نمی‌توان این تلقی را داشت که احتمالاً مخاطب دوباره این برنامه‌ها را پس از ماه رمضان دنبال یا زمان پخش نامنظم آنها را به دلیل علاقه‌اش جست‌وجو و پیگیری کند، این تلقی تنها می‌تواند ناشی از این تصور باشد که تلویزیون در میدان رقابت با دیگر رسانه‌ها، یکه‌تاز، بى‌رقیب و تنهاست و مخاطب راهی جز انتخاب این گزینه ندارد! حال اینکه می‌توان کیفیت ارتباط مخاطب با رسانه ملی را حتی با برخی شبکه‌های اجتماعی مقایسه کرد و نتایج جالبی درباره زمان اختصاص یافته، کیفیت ارتباط و اثرگذاری آن به دست آورد. 

آنچه گفته شد، درباره برنامه‌های معارفی صداوسیما بود وگرنه درباره دیگر حوزه‌های کاری این سازمان که با رقبای حرفه‌ای‌تری روبه‌روست، جاى بررسى جداگانه‌ای وجود دارد که روشن شود رسانه ملی چه مى‌کند!  

نکته دوم در زمینه ارتباط رسانه ملی و مخاطب آن، نبود توجه کافی به نیازها و علایق تازه و به‌روزشده مخاطبان است. هنوز بسیاری از برنامه‌های رسانه ملی به روش‌های گذشته محتوا را به مخاطب عرضه می‌کنند و زحمتی برای به‌روزرسانی به خود نمی‌دهند. دکورهای جدید و بعضاً جذاب نمی‌تواند جای خالی محتوای درست و جذاب را پر کند. اکتفا به آنچه مخاطب را در گذشته خشنود می‌کرده جلوی تولید برنامه‌های جذاب برای مخاطبان برنامه‌های دینی را گرفته است. 

با این همه شاید بتوان گفت تجربه رسانه ملی برای تولید برنامه‌های دینی در سال‌های پس از انقلاب با هیچ رسانه دیگری قابل مقایسه نیست، اما نبود راهبردهای کارشناسی و نوین در زمینه ارتباط با مخاطب می‌تواند اینگونه برنامه‌سازی‌ها را در حوزه اقبال عمومی با مشکل روبه‌رو سازد. اتخاذ راهبردهای اصولی، حرفه‌اى، سنجیده، به‌روز، میدانى و بى سانسور و مبرا از منافع این و آن و خود، چه درباره برنامه‌های کنونی و سابق و چه در بخش تولید برنامه‌های جدید می‌تواند مسیر کار را روشن و مشخص سازد.