قیام اباعبدالله (علیهالسلام) و به‎ویژه روز عاشورا، از چنان محتوای دراماتیک و زیبایی برخوردار است که ملهم از هرگوشه آن می‎توان صد‎ها اثر ادبی و سینمایی فاخر تولید کرد. شیعه با تصویرسازی این حماسه و در اندوه آن سال‎ها گریسته است.  همواره در روز‎های پس از اکران این فیلم با خود تکرار کردم که نیت درویش از ساخت این فیلم، تقویت و گسترش فرهنگ شیعی بوده و قصد تحریف تاریخ و لطمه زدن به این واقعه تاریخی را نداشته و زحمت خود را کشیده، اما از کار در نیامده است؛ هنوز هم به این امر اعتقاد دارم. اما لجاجت و تعصبات کور بر نهادینه‎سازی فرهنگ «نمایش همهچیز و هیچچیز»، پذیرفتنی نیست و موید این نظریه است که برای ساخت و ادای حق مطلب قیام اباعبدالله (علیهالسلام) و حماسه‎‎هایی از این قبیل، اراده و عزم بشری و آشنایی با تکنیک‎‎های فیلمسازی و فرم به تنهایی کافی نیست.  بگذریم که بهراحتی می‎توان این اثر را از منظر فنون سینمایی نیز نقد کرد. فیلمنامه از گسست جدی رنج می‎برد و فصول آن با یکدیگر همبستگی ارگانیک ندارد. معلوم نیست جامعه مخاطب فیلم شیعیانند یا برای همه ادیان و مذاهب ساخته شده است. معلوم نیست که اگر برای مخاطب خارجی ساخته شده کجای این داستان شلخته و کدام جلوه بصری می‎تواند مخاطب را سه ساعت بر صندلی سینما بنشاند؟ و اگر برای مصرف داخلی است که دیگر حرفی باقی نمی‎ماند. تمام آنچه را درویش به غلط و ناقص روایت کرده، مخاطب از بر است.  اصلا مراجع عظام تقلید نیز حکم نکرده باشند، جناب فیلمساز بین‎المللی! در ازای اصرار بر نمایش شمایل عباسبنعلی (علیهما‎السلام)، فرزندان آلالله، علی اکبر، قاسم (علیهمالسلام) و... چه سود تعریف شده‎ای در باور مردم نسبت به مقدسات حاصل شد؟ شما صاحب فن و هنرمندید. اگر همین زودی‎ها جوانکی هوس کرد داستانی از این حماسه بسازد و به تأسی از جنابعالی و همقطارانتان این ذوات مقدس را ناشیانه تصویر کند تکلیف چیست؟  برخی فتح باب‎ها و اصرار بر آنها، به ناکجا آباد ختم می‎شود. جناب درویش، شما ذوالفنون! با نا بلدها چه باید کرد؟ 

شنیده‎ایم که رستاخیزتان را اثری جهانی می‎پندارید که توان حضور در محافل بزرگ سینمایی جهان را دارد. از کدام فیلم حرف می‎زنید؟ فیلمی که حتی محض رضای خدا یک سکانس جذاب و تاثیرگذار ندارد؟ فیلمی که صحنه‎‎های اکشن آن بیشتر به جنگ گلادیاتور‎ها و راکی 5 شبیه است تا نبرد آلالله (علیهمالسلام) و یزیدیان؟  شنیده‎ایم برای ساخت روز رستاخیز سال‎ها تحقیق و پژوهش داشته‎اید. روی چه موضوعی تحقیق می‎کردهاید؟ معلوم نیست چگونه تحقیقات، شما را به‎سمت شذوذات روایی سوق داده است که گوشهچشم‎‎های دختری زیبارو (شقایق فراهانی)، حر (علیه‎السلام) و فرزندش را جذب کاروان اباعبدالله (علیهالسلام) می‎کند؟ یعنی تحقیقات چندساله‎تان شما را قانع کرده که حضرت علی اصغر (علیه‎السلام) به‎واسطه تیر حرمله (لعنتاللهعلیه) کشته نشده است؟! یا جنابعالی به مقاتلی دسترسی دارید که در آن خون علی اصغر (علیه‎السلام) ـ که توسط امام به آسمان پاشیده می‎شود ـ بار دیگر به زمین باز می‎گردد و روی سم اسب می‎ریزد؟! کدام روایت و مقتل مورد مطالعه شما شهادت حضرت علی اکبر (علیه‎السلام) را بدینسان و با اندکی خراش پیشانی روایت کرده است؟ جناب درویش، آیا قاسمبنالحسن (علیهالسلام) قریب 30 سال از عمرش گذشته بود؟ و هزاران آیای دیگر که تمام مخاطبین معمولی و منبردیده برایشان ایجاد می‎شود. متاسفم که بگویم برخی از کارگردانان ما به مرض «خود دیگر انگاری» مبتلا شده‎اند. جزئیاتش بماند.  به خدا قسم، خورشید کلوزآپ ندارد آقای درویش! آتشی که از قتل حسین (علیه‎السلام) بر قلب مومنین افتاده است، با رستاخیز شما شعلهور نمی‎شود. جناب درویش، حال مردم خوش است خرابش نکنید.