فقیه بزرگی که هیچگاه مرجعیت را نپذیرفت

به گزارش پارس به نقل از حوزه، خداوند متعال در قرآن می فرماید:

فَاحْکُم بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَى ص/26

در میان مردم به حق داوری کن و از پی هوای نفس مرو

حکایت؛ هنگامی که پس از ارتحال میرزای شیرازی، برای قبول و پذیرش مرجعیت، به  آیة الله حاج سید محمد فشارکی مراجعه می کنند، ایشان می گوید: من شایسته مرجعیت نیستم، زیرا ریاست دینی و مرجعیت اسلامی به غیر از علم فقه، امور دیگری لازم دارد، از قبیل اطلاع از مسائل سیاسی و موضع گیری های درست در هرکار و اگر من در این امر دخالت نکنم و به تدریس ادامه دهم بهتر است و بدین گونه این دانشمند بزرگ، مردم را  به  آیة الله میرزا محمد تقی شیرازی ارجاع دادند .

بعد از فوت مرجع عالیقدر آیة الله محمد تقی شیرازی مردم دوباره  به ایشان مراجعه کردند تا در مسجدی که هر شب آیة الله شیرازی در آن نماز جماعت می خواندند، اقامه نماز کنند و مرجعیت را هم بپذیرند.

آیه الله فشارکی می گویند:  دیدم آن شب چیزی در من است که مرا خوشحال کرده، بعد فهمیدم که ماجرای مرجعیت است و شیطان در من نفوذ کرده، با خود گفتم: می دانم چه کنم؛ فردا شب که بزرگان می آیند، هر چه به آیه الله فشارکی اصرار می کنند که بیایید و نماز را بخوانید، قبول نمی کنند و به همین دلیل بود که ایشان در حالی که از لحاظ علمی خیلی بالا بودند اما تا آخر عمر رساله هم ننوشتند و فقط شاگرد تربیت کردند.1

اژدها سهل است و او جان می زند                    مار من هم جان وهم ایمان زند2

    با اقتباس و ویراست از یادنامه آیت الله اراکی