شرط يوسف شدن
به گزارش پارس به نقل از فارس، آفتاب حریصانه میتابد، تشنگی حسابی کلافهاش کرده، چادرش را محکمتر نگه میدارد و تمام توانش را در پاهای بیرمغش میریزد که عرض خیابان را سریعتر طی کند.
ساعتش را نگاه میکند، بیتفاوت از کنار کودک معلولی که زیر آفتاب نشسته میگذرد، اما تیزی نگاه آفتاب رهایش نمیکند، مدام با خودش غر میزند که روزه گرفتن آنهم در این گرما غیرقابل تحمل است.
برای همه ما پیش آمده که آنقدر درگیر مشغلههای زندگی شدهایم که یاد خدا لا به لای روزمرگیمان کمرنگ شده ، نمازهایمان از روی عادت گفته شده، آنقدر سفرههامان رنگین بوده که گرسنگی کودکی بی سرپرست دلمان را خراش نداده!
بارها پایمان در پرتگاه گناه لغزیده و چه بسا بارها در وادی وسوسههای نفسمان گم شدهایم؛ کنگر خوردهایم و لنگر انداختهایم در ساحل این دنیای پوچ و گذرا!
روزها بلندتر شده و آفتاب داغتر از هر فصل سال بر سرمان زل میزند اما نه گرمایش طاقتفرسا و نه هیچ وسوسه نفسی نباید ما را از مهمانی خدا غافل کند مگر نه که عزیز دل خدا شدن بهایی دارد، برای یوسف شدن باید قید زلیخاها را زد.
با یک جستجوی ساده در صفحات اینترنت میتوان هزار و یک تفسیر و مطلب علمی و ادبی در باب فضایل ماه مبارک رمضان پیدا کرد، اما خلاصه همه آنها را میتواند در یک جمله اینطور خلاصه کرد "رمضان قطعهای از بهشت خدا".
با باری از گناهان ریز و درشت پا به مهمانی خدا میگذاریم با این امید که گناههایمان به فرسایش بروند و آخر این ماه پر پرواز انسانیتمان زیر بار گناهان سنگینی نکند تا بتوان هر بیشتر برای نزدیکتر شدن به خدا اوج گرفت.
روزه گرفتن فقط این نیست که روز نخوریم و شب شکم بدرانیم شاید سفرههای رنگی هر افطار و سحر برخی از ما حسرت سالی یکبار انسان گرسنهای باشد که او هم این ماه مهمان سفره خدا شده است.
خدا را آنقدر بخشنده دیدهایم که بارها و بارها مرتکب گناه میشویم، اما شاید لازم باشد گاهی با خود تفکر کنیم که ما چه چیزی داریم که لایق بخشش خدا باشیم؟ وقتی تمام سال شکم سیر داشتهایم حداقل در این ماه از سفره گستردهاش چشم و دلی سیر داشته باشیم.
ارسال نظر