پورمحمدی ساختمان پزشکان را ادامه می دهد
اين «شمعدوني» گل نميدهد!/ توهين و حرمتشكني در ادامه كار نامأنوس و مخرب ساختمان پزشكان
چرا بايد مجدداً با همان نگاه و جهتگيري غيرقابل توجيه در آثارش به تلويزيون برگردد؟!
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- مصطفي شاهكرمي- يكم: بعد از اتمام اجباري سريال «در حاشيه» به خاطر جنجالسازي يك جريان خاص و حتي تحمل نكردن نمايش طنزگونه برخي واقعيات گزنده و تلخ اما پنهان همين قشر كه تأييد مردم مؤيد موفقيت و درستي اين معضل بود، سريال «شمعدوني» جايگزينش شد. اين سريال كه ظاهراً قرار بوده روابط خانوادگي و نگاه سنتي و ايراني را در كنار اتفاقات طنز به نمايش بگذارد، حالا و پس از نمايش چندين قسمت از آن تبديل به يك سريال مملو از توهين و حرمتشكني در روابط بين بزرگتر و كوچكتر و حتي بدآموزيهايي از جنس مخرب شده است. ساختمان پزشكان يكي از سريالهاي كارگردان همين سريال شمعدوني است كه در زمان پخشش به دلايل گوناگوني از جمله عدم رعايت حريم شخصي افراد و حتي برخي رفتارهاي خلاف عرف و شرع، با انتقاد شديد و متواتر كارشناسان اجتماعي و خانواده مواجه شد.
دوم: اكثر رسانهها و برنامهسازاني كه سروكارشان با صداوسيما بوده است، متفقاً اعتقاد دارند كه برخي جريانهاي خاص در لايههاي مياني صداوسيما وجود دارد كه شريان اصلي دادن پروژههاي سريالسازي و دعوت از مهمان در برنامههاي مختلف و... را به صورت كاملاً هدفمند مديريت و جهتدهي ميكنند. چه اينكه ملاحظه ميكنيم با عوض شدن و تغيير مديران اصلي و حتي مياني صداوسيما برخي برنامههاي غيرسازنده كه بهرهاي براي مخاطب و جامعه ندارند همچنان روي آنتن ميروند و كار خودشان را ميكنند. در حوزه سريالسازي نيز ظاهراً وضع به همين منوال است؛ كارگردان سريال شمعدوني در سابقه سريالسازياش اثري مثل ساختمان پزشكان را دارد كه از نظر كارشناسان نهتنها ثمرهاي براي خانوادهها نداشت بلكه برخي ملاحظات زندگي اجتماعي و خانوادگي را با بدآموزيهايي كه در لايهها و لفافه خنده و طنز پيچيده شده بودند، هم تخريب ميكرد. نقدهايي كه نسبت به سريال ساختمان پزشكان وارد شد، كار را به جلسات و نشستهايي با حضور كارشناسان جامعه و خانواده كشاند و تكرار همان اشتباهات در اين سريال اثبات كرد كه اين شمعدوني لايق خانوادههاي بافرهنگ ايراني نيست.
سوم: پس از تغييراتي كه در كادر مديريتي رسانه ملي ايجاد شد و برخي اصلاحات و جراحيها كه ذيل عنوان «چابكسازي» صورت گرفت، بارقههايي از اميد نسبت به تغيير رويكرد رسانه ملي در نوع نگاه به نيازهاي مخاطب، مقابله با هجمههاي ماهوارهاي نسبت به خانواده و اجتماع، چرخش استراتژي و راهبرد كلي و جزئي صداوسيما از ابن الوقت بودن و تقليدهاي ناشيانه به نوآوريهاي جذاب و حركت در مسير سياستهاي فرهنگي انقلابي و درازمدت و... در حال شكلگيري بود. اما متأسفانه حذف محترمانه سريال در حاشيه و جايگزيني سريال شمعدوني نشان داد كه بيشتر از مخاطبان، جلب نظر برخي جريانهاي خاص و اصطلاحاً دستهاي پشت پرده از درجه اهميت بيشتري برخوردار است. نكته اينكه مشخص نيست كسي مثل كارگردان سريال شمعدوني كه سابقه كار نامأنوس و مخرب ساختمان پزشكان را در كارنامهاش دارد چرا بايد مجدداً با همان نگاه و جهتگيري غيرقابل توجيه در آثارش به تلويزيون برگردد؟! آيا طنزسازان همگي به سفر چين و ماچين رفتهاند و شهر خالي از طناز شده و مسئولان صداوسيما از سر اجبار آزمودهاي مردود شده را دوباره مورد آزمايش قرار دادهاند؟! آيا خواست و ذائقه مخاطب اصلاً محلي از اعراب براي اين دوستان دارد؟! يا اينكه هنوز موج تغييرات به دهكدههاي پاييندست صداوسيما نرسيده است؟!
ما تو این مملکت متوجه نشدیم معنی طنز چیه،شاید کمی به این سریالها نقد وارد باشه ولی مثلا اگه بخواهی یه معضل مانند عدم رعایت احترام بزرگتر در نسل نو رو نشون بدی حتما باید ان مسئله در سریال دیده شود(البته نه هر معظلی)
چرا جلوی پخش گرفته نمیشه؟ریس صدا و سیما نقش شما درارتقای سطح فرهنگ مردم چیه؟تمام دیالوگها جملات بیخودوخاله زنکی.احترام بزرگتر و کوچکتر وجود نداره.بچه فضول و بیتربیت.اخه کجای این سریال اموزش داره؟شما میدونید بچه ها شدید تحت تاثیرند.فقط میخواین هر جوری شده مردم سرگرم باشند به چه قیمتی؟