نگاهي به ۲۰ سريال اعتراض برانگيز
بيش از همه در اين اعتراض ها ديده مي شد، تو سري خور بودن پژمان و خنگي او و تاکيد بر اين مقوله بود، کسي که فوتباليست شد، تحصيلکرده نمي شود .
پايگاه خبري تحليلي «پارس»- اعتراضات شديد جامعه پزشکان به سريال «در حاشيه» بهترين بهانه است براي اين که کمي به گذشته برگرديم و به مروراعتراض هايي که به سريال هاي تلويزيوني شده است بپردازيم. اعتراض هايي که به نوشته تسنيم برخي از آن ها کاملا به حق و منطقي و برخي هاي ديگر، غير منطقي به نظر مي رسد.
باغ مظفر
«مهران مديري» در «باغ مظفر» از کنار يک جمله به شدت توهين آميز گذشت و اعتراض هاي وسيعي از سوي جامعه پرستاري شکل گرفت. وي مجبور به عذرخواهي ازجامعه پرستاري شد. در سکانسي از اين سريال، «حيف نون» مي گويد: «به من مي گويد پرستار، من چنين ننگي را نمي پذيرم».
حلقه سبز
هنگام پخش اين سريال حاتمي کيا جامعه متخصصان پيوند عضو، اعتراض همه جانبه اي نسبت به اين سريال کردند. سازمان اهداي عضو نيزاعلام کردپس از پخش سريال، شمار افرادي که براي اهداي عضو ثبت نام مي کردند بسيار کمتر شده و حتي برخي انصراف داده اند. برخي نمايندگان مجلس نيز خواستار توقيف اين سريال شدند که اين اتفاق هيچ گاه عملي نشد.
بزنگاه
برخي نهادها وشوراي نظارت بر صدا و سيما، طي نامه اي از ضرغامي خواستند جلوي پخش اين سريال را بگيرد. سبب چنين تقاضايي برخي هتک حرمت ها در مراسم تشييع جنازه و به ويژه رواج فحاشي در سريال بود. اما ضرغامي پشت کار ايستاد و اجازه نداد پخش آن متوقف شود. البته تيغ سانسور به جان سريال افتاد و پس از آن رضاعطاران، ديگر هيچ گاه به رسانه ملي بازنگشت.
شهريار
دختر اين شاعر، اعتراض کرد که بيش از80 درصد سريال « شهريار»ساختگي است و با واقعيت همخواني ندارد. سازمان در اين کشمکش، طرف دختر شهريار را گرفت و سريال را با سانسور شديد روي آنتن فرستاد. به گونه اي که طبق گفته تبريزي، از 60 دقيقه يک قسمت اين سريال، تنها 7 دقيقه پخش شد و اين روند تا قسمت هاي پاياني نيز ادامه يافت.
مرد هزار چهره
کارمندان بخش بايگاني اداره ثبت احوال شهرستان فسا نسبت به نشان دادن شخصيت «مسعود شصت چي» مرد هزار چهره و الصاق آن به اداره خودشان، طرح شکايت کردند و حتي درخواست غرامت 2 ميليارد توماني دادند. در نتيجه اين اعتراض ها سريال 15 قسمتي در 13 قسمت خلاصه شد.
مرد دو هزار چهره
«لوريس چکناواريان» اعلام کرد يکي از قسمت هاي سريال را ديده و متوجه شده موسيقي تيتراژ پاياني، يکي از کارهاي اوست بدون آن که با وي هماهنگ شده باشديا نامي از وي در تيتراژ برده شود.وي پس از اين اتفاق با سازمان تماس گرفته و از آن ها خواسته است در قبال اين اقدام، پاسخي بدهند که گويا آن ها نيز پاسخ قانع کننده اي به وي نداده اند.
تا ثريا
اين سريال به شکل وحشتناکي سانسور شد آن هم نه از نوع چند دقيقه اي بلکه از نوع 12 قسمتي اش! اعتراض نخست به اين سريال به صنف پزشکي کشور مربوط مي شد که اعلام کردند اطلاعاتي که سريال از درآمدهاي بسيار گزاف پزشکان مي دهد غيرواقعي است.اعتراض اصلي به درونمايه کار برمي گشت و حساسيت هايي که در مورد چادر شخصيت ثريا به وجود آمده بود .آن هم درست زماني که رئيس صداوسيما اعلام کرد کارگردانان و نويسندگان از ساخت فضاهاي غمبار در کار هايشان پرهيز کنند.
چارخونه
افغاني هاي مقيم ايران و رايزن فرهنگي افغانستان در ايران معتقد بودند نام ها و گويش ها و رفتارهاي نشان داده شده در اين سريال، افغانستاني هاي مقيم ايران را به شدت آزار مي دهد. وزير جهاد کشاورزى وقت نيزبا اشاره به اين که ماجرا ها و داستان اين سريال طنز در حوزه مشاغل مرغ و مرغدارى مى گذشت، ضمن اعتراض کتبي و شفاهي به رئيس سازمان و جرايد، اعلام کرد اين فعاليت، مورد تمسخر و تحقير قرار گرفته است.
پايتخت
مازني ها به اين سريال اعتراض کردند و معتقد بودند لهجه مازندراني در «پايتخت» غلو شده ادا وفرهنگ مردم اين استان به سخره گرفته شده است.
مسئولان استاني از جمله نمايندگان مجلس خبرگان و نماينده ولي فقيه در استان و نمايندگان مجلس نيز به اين اتفاق نارضايتي داشتند .
رسانه ملي پشت سريال ايستاد و از توقف آن ممانعت کرد.
محيط بانان نيزدر مورد شخصيت «بهبود فريبا» معترض شدند. البته اين دو اعتراض، تاثيري بر روند پخش سريال نگذاشت .
ساختمان 85
اين سريال تنها مورد اعتراض سازمان پزشکي قانوني واقع شد آن هم طي يک نامه که يک قسمت از سريال را به توهين مستقيم به پزشکي قانوني و بي مبالاتي اين نهاد متهم کرد.
سرزمين کهن
يک ديالوگ «امير آقايي» در نقش اردکاني، به «بيتا فرهي» توهيني بسيار بد تعبير و سبب موج عظيمي از اعتراض هاي مردمي در شهرهاي مختلف ايران شکل گيرد و پيرو آن، نمايندگان مجلس و حتي برخي مسئولان نظير «محسن رضايي»، نيز خواستار توقف سريع اين سريال شدند. نامه سرگشاده «کمال تبريزي» هم که در آن اسامي و نام خانوادگي آدم هاي سريال را کاملا تصادفي و بدون قصد و نيتي عنوان کرده بود نتوانست از آتش خشم معترضان بکاهد. در نتيجه، سازمان صداوسيما نيز طبق آنچه بازبيني مجدد سريال خوانده، هم اکنون 15ماه است که اجازه پخش ادامه اين سريال الف ويژه را نداده است.
ستايش
نخستين اعتراض، به سريال مربوط به کانون سردفتران و دفترياران مي شد.اعتراض دوم، از سوي برخي از روحانيون حوزه علميه قم صورت گرفت که از سياه نمايي اين سريال انتقاد کردند ودر مورد حضانت پدربزرگ، معتقد بودند .اين حجم از سياه نمايي عليه يکي از دستورات فقهي، در رسانه ملي، جاي تامل و بررسي دارد.اعتراض سوم از سوي دبير اتحاديه بارفروشان مطرح شد. اعتراضي که مانند اعتراض اول، پس از پخش شدن سکانس عنوان شد و ديگر نمي شد در مورد اصلاح آن اقدام کرد.
او يک فرشته بود
زماني که سريال روي آنتن رفت کانون وکلا از اين سريال شکايت کرد. شيطان به جسم آقاي سرابي ظهور مي کند و از قضا کار وي که بدمن سريال است، وکالت است . اين شکايت البته پس از پايان سريال مطرح شد و در پخش آن اثر نگذاشت.
اغما
بيشتر اعتراض ها به اين سريال ازجانب سازمان نظام پرستاري وپزشکان بدون مرز بود. اعتراضات اين دو گروه به ندانستن اختيارات و وظايف پرستاري از سوي سازند گان بود.کميسيون بهداشت مجلس نيز به شخصيت پردازي پزشک و پرستار سريال، اعتراض کرد . از سوي سازمان و سازند گان نيزپاسخي به اين اعتراض داده نشد.
در مسير زاينده رود
مردم و مسئولان اصفهان به لهجه «بهنوش طباطبايي» در اين فيلم اعتراض شديدي کردند و معتقد بودندفرهنگ اصفهان در اين سريال به تمسخر گرفته شده است. اعتراض ها کار را به مجلس و نمازجمعه و تذکر به رئيس صداوسيما کشاند. خواسته معترضان قطع پخش سريال بود که هيچ گاه محقق نشد. برخي فوتباليست ها نيز معترض بودند. سازندگان در نامه اي از فوتباليست ها و مردم اصفهان عذرخواهي کردند.
ساختمان پزشکان
روان شناسان اعلام کردند صنف آن ها در اين سريال به سخره گرفته شده است.اعتراض دوم به حوزه علميه قم و جمعي از طلاب اين شهر برمي گشت که معتقد بودند سريال، مروج برخي اصول غيراخلاقي است.اعتراض سوم هم اين بود که چرا نامي از «زانيار خسروي» به عنوان شاعر ترانه اي که سيروان خسروي مي خواند، در تيتراژ نيامده است وبه بحث ممنوع الکاري و زيرزميني بودن او اشاره شد.
راستش را بگو
مهم ترين اعتراض به اين سريال دروغگو جلوه دادن نظام وهمچنين ترغيب جوانان به تشکيل گروه هاي بدون مجوز بود. هجمه بزرگي عليه سريال شکل گرفت و در نهايت به سانسور 164 دقيقه اي سريال منجر شد. حتي مراسم تقدير از اين سريال نيز در يک پارکينگ برگزار شد.
بچه هاي نسبتا بد
اين سريال با اعتراض صنف پرستاران مواجه شد. در يکي از سکانس هاي اين سريال، پرستاري با دوربين از اتاق زايمان بيرون مي آيد و حاضر نيست فيلم نوزاد را به پدر نشان دهد اما همين که پدر، پولي به پرستار مي دهد، فيلم را در اختيارش قرار مي دهد. اين سکانس به همراه رنگ سفيد لباس پرستار که مي بايست سورمه اي مي بود، زمينه هاي اعتراض اين صنف را به همراه داشت که البته تاثيري بر روند پخش سريال نداشت.
پژمان
هنگام پخش سريال جمعي از فوتباليست ها از طريق گفت و گو ها و انتشار نامه هايي، اعتراض خود را نسبت به اين شکل نشان دادن فوتباليست هاي بازنشسته ابراز کردند.آن چه بيش از همه در اين اعتراض ها ديده مي شد، تو سري خور بودن پژمان و خنگي او و تاکيد بر اين مقوله بود، کسي که فوتباليست شد، تحصيلکرده نمي شود . البته اين اعتراض ها هيچ گاه جنبه حقوقي به خود نگرفت.
در حاشيه
اعتراض هادر مورد جديد ترين ساخته «مهران مديري» باز هم از سوي سازمان نظام پزشکي چند ماه پيش از به روي آنتن رفتن اين سريال آغاز شد تا جايي که حتي وزير بهداشت نيز طي نامه اي، اجازه پخش ندادن به اين سريال را از رياست سازمان درخواست کرد. نظام پزشکي در نامه اي، از آمادگي تحصن 7 هزار پزشک سخن به ميان آورد. کانون وکلا نيز طي نامه اي به رياست صداوسيما از لودگي و اتهام زني به جامعه وکالت توسط اين سريال، اظهار نگراني کرد. با اين حال تلويزيون پشت کار ايستاد گرچه برخي ها معتقدند اين سريال به پايان زودهنگام رسيد و برخي قسمت هاي آن اصلا پخش نشد.
ارسال نظر