از کجا بدانیم قرآن از جانب خداست؟
از سوی خدا بودن آیات نازل شده بر پیامبر (ص)، به واسطه اثبات معجزه بودن آن صورت می گیرد و حقیقت معجزه این است که مدّعی نبوت، عمل خارق العادهای را انجام دهد و دیگران را برای انجام همانند آن دعوت کند.
به گزارش پارس به نقل از مهر، همواره سؤالهای زیادی وجود دارد که ذهن افراد را به خود مشغول می کند، گروه دین و اندیشه خبرگزاری مهر برخی از پرتعدادترین سؤالاتی که توسط مردم از مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی پرسیده می شود را برای آگاهی مخاطبان ارائه می کند.
پرسش: چگونه مي توان برای يک شخص عادي در عصرحاضر اثبات کرد که قرآن از جانب خدا نازل شده است؟!
پاسخ: از سوی خدا بودن آیات نازل شده بر پیامبر (ص)، به واسطه اثبات معجزه بودن آن صورت می گیرد و حقیقت معجزه این است که مدّعی نبوت، عمل خارق العادهای را انجام دهد و دیگران را برای انجام همانند آن دعوت کند. اما از آوردن مانند آن عاجز و ناتوان باشند.(۱)
قیود و شرایط مذکور در قرآن مجید دیده می شود، یعنی پیامبر اسلام (ص) با معجزه قرآن ادعای نبوت کرد و مردم را به هماوردی (تحدّی) فرا خواند تا جایی که حاضر شد کافران تنها یک سوره بیاورند و از تمام جهانیان برای ساختن سوره کمک بگیرند.(۲) چهارده قرن است که این ندا در گوش جهانیان طنین انداز است، ولی کسی نتوانسته است در صحنه مبارزه گام بگذارد یا موفق شود.
إعجاز قرآن جهات و وجوه مختلفی دارد که مردم با درک وجوه إعجاز قرآن به خدایی و فرا بشری بودن آن پی می برند.
اينك به برخي از مهم ترين آنها اشاره مي شود:
۱. اعجاز طریقی:
قرآن که معارف والا و معانی بلند و سخنان حکیمانه و دانشهای مختلف در آن جمع شده، توسط شخصی آورده شده که خود سواد خواندن و نوشتن نداشت و اين يكي از وجوه اعجاز قرآن است كه درآيات قرآن نیز برآن تاكيد شده است.
اين موضوع در چند آيه مطرح شده است.
یکی از آیاتی که اعجاز قرآن را با تكيه بر این مطلب مورد اشاره قرار مىدهد چنين است: «وَ ما كُنْتَ تَتْلُوا مِنْ قَبْلِهِ مِنْ كِتابٍ وَ لاتَخُطُّهُ بِيَمِينِكَ إِذاً لَارْتابَ الْمُبْطِلُونَ»(۳) «و تو هرگز پيش از اين كتابى نمىخواندى، و با دست خود چيزى نمىنوشتى، مبادا كسانى كه در صدد (تكذيب و) ابطال سخنان تو هستند، شك و ترديد كنند.» اين آيه دلالت دارد كه اعجاز قرآن، با توجه به امی بودن پيامبر(ص) به گونهاى به كرسى مىنشيند كه حتى براى ياوه گويان نيز زمينه ترديد باقى نمىگذارد.
قرآن مجيد، در دو آيه (۴) پيامبر(ص) را امّى ناميده است: امى به معناى منسوب به مادر (امّ) است و مقصود از آن اينست كه فرد جز معلوماتى كه طبق فطرت و استعدادهاى مادرزادى خود بدست مىآورد معلومات ديگرى ندارد و فاقد معلومات اكتسابى بدست آمده در پرتو قدرت بر خواندن و نوشتن است.
موضوع درس ناخوانده و خط نانوشته بودن پيامبر (ص) از نظر تاريخى نيز مسلّم است و حتى شرق شناسان و مورّخان غير مسلمان نيز بر آن صحه گذاردهاند.
۲. إعجاز بياني:
شیوه سخن گفتن قرآن طوری است که با آن چه بشر تا کنون شنیده و گفته، تفاوت زیاد دارد. هیچ کلامی در زیبایی ظاهر و شیرینی بیان به پای قرآن نمیرسد. آنچه علمای ادب از آن به فصاحت و بلاغت تعبیر می کنند، در بالاترین مقیاس در قرآن وجود دارد.
«فصاحت» به معناى شيوايى كلمات و روانى تلفظ آنها و گوش نواز بودن سخن، و «بلاغت» به معناى رسايى و گويايى و دقت تعابير در فهماندن مقصود است.
قرآن دارای سبک خاصی است که نظیر آن یافت نمی شود. از این رو «ولید بن مغیره» که از بزرگترین ادیبان زمان جاهلیت بود، در مورد قرآن گفت: «از محمد سخنی شنیدم که نه شباهت به گفتار انسانها دارد و نه پریان. گفتار او شیرینی خاصی دارد». اما او برای خنثی کردن تأثیر قرآن گفت: «بگویید پیامبر ساحر است.»(۵)
۳. اعجاز محتوايي:
از جلوههاى ديگر اعجاز قرآن، پيراستگى از عيب ها، تناقضات و اختلافات است درحالي كه يكى از ويژگي هاى پديدههاى بشرى كاستي ها، عيب ها و اختلافهاست.
انسان، در روند تكامل است و در قلمرو حاكميت شرايط گوناگون و هر گام تكاملى با هر يك از شرايط، تغييرى را مىطلبد در همين راستاست كه نويسندگان، شعرا و هنرمندان، پيوسته آثار خويش را مورد تصحيح، نقض، ترديد، تغيير و تكامل قرار مىدهند.
نويسنده بزرگ فرانسوى «آناتول فرانس» گاهى هنگام پيرايش، هفت بار يك جمله را تغيير مىداده است. تولستوى نويسنده روسى، كتاب «جنگ و صلح» را بيست بار بازنويسى كرده. (۶) ليكن قرآن، با اين كه در طول بيست و سه سال فرود آمده است و در روند اين بيست و سه سال بر اسلام و مسلمين شرايط كاملا متضادى حاكم بوده، گاهى در ضعف بودند و گاه توانمند، گاه در صلح و گاهى در ستيز سخت، گاه در مكه و محكوم و هنگامى در مدينه و حاكم. ولى سبك و شيوه در مفاهيم قرآن همگون و بدون اختلاف است.
قرآن مجيد بر اين نكته تكيه كرده و فرموده: «أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلافاً كَثِيراً »(۷) «چرا قرآن را نمىكاوند، اگر قرآن از سوى خدا نبود ناهمگوني هاى بسيار در آن مىيافتند».
در اين آيه شريفه، به تدبّر توصيه شده است. چرا كه در سايه تأمل و تدبر اختلافاتى كه ظاهرا نمود پيدا مىكند از بين مىرود. نكته دوم اين كه خداوند فرموده: اگر اين اثر، غير خدايى بود در آن، اختلافات بسيار مىيافتيد. يعنى آثار غير خدايى نه تنها اختلاف دارد بل اختلافات گوناگون دارد.
۴. اعجاز علمي: طبق پژوهش های انجام یافته، قرآن کریم مسائلی را درباره کیهان شناسی، زیست شناسی، پزشکی و ... مطرح نموده که با پیشرفت علوم تجربی این حقایق آشکارتر شده است که ما به برخی از آنها اشاره می کنیم:
۱- قرآن و جاذبه عمومي: در آیه دوم سوره رعد خداوند متعال می فرماید:«اللَّهُ الَّذي رَفَعَ السَّماواتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها»(۸) «خدا همان كسى است كه آسمانها را، بدون ستونهايى كه براى شما ديدنى باشد، برافراشت».
مقيد ساختن آن (عمد) به «ترونها» دليل بر اين است كه آسمان ستونهاى مرئى ندارد. مفهوم اين سخن آن است كه ستونهايى دارد، امّا قابل رؤيت نيست.. . اين تعبير لطيفى است به قانون جاذبه و دافعه كه همچون ستونى بسيار نيرومند. امّا نامرئى كرات آسمانى را در جاى خود نگه داشته است.
۲- حركت زمين: از آیات متعددی می توان این مسئله را کشف نمود و از جمله آنها این آیه است که می فرماید:« وَ تَرَى الْجِبالَ تَحْسَبُها جامِدَةً وَ هِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحابِ»(۹)
«و مىبينى كوهها را و گمان مىكنى كه ايستادهاند در حالى كه آنها مانند ابرها در حركت هستند.»
صاحب تفسير نمونه مى نويسد: «قراين فراوانى در آيه وجود دارد كه تفسير ديگرى را تأييد مىكند و آن اينكه آيه از قبيل آيات توحيد و نشانههاى عظمت خداوند، در همين دنياست و به حركت زمين كه براى ما محسوس نيست اشاره مىكند.
مسلما حركت كوهها بدون حركت زمينهايى ديگر كه به آنها متصل است معنا ندارد و به اين ترتيب معناى آيه چنين مىشود كه: زمين با سرعت حركت مىكند. همچون حركت ابرها. طبق محاسبات دانشمندان امروز، سرعت سير حركت زمين، به دور خود نزديك به ۳۰ كيلومتر در هر دقيقه است و سير آن در حركت انتقالى، به دور خورشيد از اين هم بيشتر است به هر حال آيه فوق، از معجزات علمى قرآن است. زيرا حركت زمين توسط گاليله ايتاليائى و كپرنيك لهستانى در حدود قرن هفده ميلادى كشف شد در حالى كه قرآن حدود هزار سال قبل از آن سخن گفته است.»(۱۰)
۳- زوجيت گياهان:
در آیات متعددی به بحث زوجیت گیاهان اشاره شده است. زوجيت به معناى دو تا بودن، نر و ماده بودن مىآيد و قرآن كريم در آيات متعدد به زوجيت گياهان، بلکه همه اشیاء اشاراتى كرده است. به عنوان نمونه در یکی از آیات فرموده:« وَ مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ جَعَلَ فِيها زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهارَ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ»(۱۱) «و از هر گونه ميوهاى در آن [زمين] جفت جفت قرار داد. روز را به شب پوشاند. قطعا در اين [امور] براى مردمى كه تفكر مىكنند نشانههاى وجود دارد».
انسان تا قرنها گمان مىكرد كه مسأله زوجيت و وجود جنس نر و ماده فقط در مورد بشر و حيوانات و برخى گياهان مثل خرما صادق است. امّا كارل لينه (۱۷۰۷- ۱۷۸۷ م) گياهشناس معروف سوئدى نظريه خود را مبنى بر وجود نر و ماده در بين همه گياهان در سال ۱۷۳۱ م ارائه كرد و مورد استقبال دانشمندان قرار گرفت. امّا پس از مدتى «لينه» توسط ارباب كليسا توقيف شد و كتابهاى او به عنوان كتابهاى ضلال اعلام گرديد.
سپس دانشمندان كشف كردند كه ماده از تراكم انرژى به صورت ذرات بىنهايت ريزى كه اتم ناميده مىشود تشكيل يافته است و پس از گذشت مدتى مسأله زوجيت به همه اشياء سرايت داده شد. چرا كه دانشمندان كشف كردند كه واحد ساختمانى موجودات يعنى اتم از الكترونها (با بار منفى) و پروتونها (با بار مثبت) تشكيل شده است.(۱۲)
موارد متعدد دیگری نیز وجود دارد که برای مطالعه تفصیلی بحث اعجاز علمی قرآن و بررسی تفصیلی موارد آن می توانید به کتاب پژوهشى در اعجاز علمى قرآن، تألیف دکتر رضائى اصفهانى مراجعه نمائید.
۵. بیان اخبار غیبی:
قرآن، از روند تاريخ و از آيندههاى دور و نزديك آن، گاهگاه خبرهاى قاطعى داده است. اين پيشگويي ها يكى از ابعاد اعجاز قرآن مجيد است.
در قرآن خبرهای غیبی فراوانی وجود دارد، يكي از آنها خبر پیروزی روم بر ایران است در حالی که تحلیل شرایط و قرائن، به هیچ عنوان این پیش گویی را ثابت نمی کرد.
امپراتورى بزرگ روم در سده هفتم ميلادى پيوسته رو به ناتوانى مىرفت و ستيزهاى داخلى روم جان مىگرفت. از سوی ديگر خسرو پرويز با بهرهگيرى از ناتوانى حكومت روم به كرانههاى امپراتورى روم مىتاخت و يكى پس از ديگرى را مىگشود. شهرهاى بين دجله و فرات و شهرهاى سوريه و مصر را تسخيركرد. بر مرزهاى اورشليم تاخت و دژخيمانه در فكر پيروزي هاى ديگرى بود.
پيروزي هاى ديگر ايران حتمى مىنمود. ليكن آيات ابتدايي سوره روم نازل شده و سخن از شكست ايران و پيروزى روم به ميان آورد.
آنچه بيان شد شمه اي از وجوه إعجاز قرآن كريم بود كه در سايه آن فرا بشري بودن قرآن و اينكه از سوي خداوند متعال نازل شده روشن و هويدا مي گردد.(۱۳)
پي نوشتها:
۱. آیت الله سبحانی، الإلهيات على هدى الكتاب و السنة و العقل، قم، المركز العالمي للدراسات الإسلامية، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص ۶۹.
۲. بقره (۲) آیه ۲۳.
۳. عنکبوت(۲۹) آیه ۴۸.
۴. أعراف(۷) آيه ۱۵۷ و ۱۵۸.
۵. طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البيان فى تفسير القرآن، تهران، انتشارات ناصر خسرو، ۱۳۷۲ ش، ج۱۰، ص ۵۸۳.
۶. عرفان، حسن، اعجاز در قرآن كريم، تهران، دفتر مطالعات تاريخ و معارف اسلامى، ۱۳۷۹، ص ۱۰۳.
۷. نساء(۴) آيه ۸۲.
۸. رعد(۱۳) آیه ۲.
۹. نمل(۲۷) آیه ۸۸.
۱۰. آيت الله مكارم شيرازى، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلامية، ۱۳۷۴ش، ج۱۵، ص ۵۶۹.
۱۱. رعد(۱۳) آیه ۳.
۱۲. رضائى اصفهانى، محمد على، پژوهشى در اعجاز علمى قرآن، رشت، كتاب مبين، ۱۳۸۱ش، ص ۲۷۸.
۱۳. براي مطالعه تفصيلي دلايل از سوي خدا بودن قرآن ر.ك، آيت الله معرفت، علوم قرآني، قم، موسسه فرهنگى التمهيد، ۱۳۸۶ش، ص ۱۲۲ ص ۳۷۴.
و آيت الله مصباح يزدي، قرآن شناسى، قم، موسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى، ۱۳۸۰ ش، ج۱، ص۱۰۷ تا ص ۱۸۸.
سلام ودرود بر محمد مصطفي (ص) وهمه پيامبران وامامان عزيز (ع) واهل بيت مكرمشان. پروردگارا ما را رهرو ائمه عزيز (ع) و قران مجيد قرار بده. آمين يا رب العالمين.
ما گه چیزی نفهمیدیم
سوال مردم اینه: خواهشاً یه نفر جواب بده: قرآن حکم میکنه ای مسلمانان متحد باشید و همه باهم به ریسمان الهی چنگ بزنید و یکی باشید. حالا ما دو گروه شیعه و سنی شده ایم و میگیم قرآن یکی خدا یکی قبله یکی پیامبر یکی. قران ولی ماست و حکم میکنه یا ما ولی قرآن که اینگونه حکم میکنیم و قرآن و پیامبر و ... رو ابزار اشتراک قرار میدهیم. حرف از شیعه و سنی هر دو غلط و باید این افراد پاسخگوی قران باشند.
اثر هرکسی مخصوص خودشه مثلا تا بحال کسی مانند فردوسی نمیتواند شعر بگوید یا اثر حافظ وسعدی فقط در دنیا تکه ومخصوص انهاست واثر انگشت هر شخصی بادیگری فرق دارد برای اینکه ثابت بشه این آیات ازجانب خداست یانه دلایل قویتر وبهتری باید ارائه کرد که علمای اسلام الحمدلله دلایل متقن وقوی دارند فقط باید بیشتر آثار انها را مطالعه کنیم
واقعا که
درود بر شیعیان راهش
در جواب آقا سعید که گفتن ما دو گروه شدیم: اولا کلا در دنیا دو گروه بیشتر و جود نداره و خود قرآن هم به این تصریح داره 1- حق 2- باطل ثانیا خود قرآن می فرماید که سخن پیغمبر(ص) چیزی جز وحی نیست و هر چه به ما از طریق ایشان میرسد از طرف خداست. ثالثا خود قران در چند جا به صراحت از اطاعت بی قیدوشرط از پیامبر آورده و این رو از ما خواسته. رابعا خود پیامبر(ص) در طول عمر مبارکشون به بهانه های مختلف در زمان ها و مکان ها متعدد به پیروی از علی(ع) و فرزندانش دستور داده.
پس به این دلایل و دلایل متعدد دیگه خودتون نتیجه رو می دونید.
یک مورد دیگه اینکه در روایتی آمده است منظور از «ریسمان خدا» در آن آیه ما اهل بیت هستیم.
ضمنا وقتی مواردی بین دو گروه مشترک هست میشه انکارش کرد؟ یا استفاده از این اشتراکات برای رسیدن به منافع مشترک اشکالی داره؟ هرچند عقایدشون با هم مشترک نباشه؟