از صفحه اجتماعي محمد برقي
غزل عاشقانه منسوب به أم المؤمنین خدیجه(س)
غزل عاشقانه منسوب به أم المؤمنین خدیجه کبری سلام الله علیها در وصف رسول خدا
اوتیت من شرف الجمال فنوناً/ و لقد فتنت بها القلوب فتوناً
قد کوّنت للحسن فیک جواهر/ فیها دعیت الجوهر المکنوناً
یا من اعار الظبّی فی فلواته/ للحسن جیداً سامیاً و جفوناً
انظر الی جسمی التحیل و کیف قد/ اجریت من دمع العیون عیوناً
سهرت عینی فی هواک صیابة/ و ملئت قلبی لوعة و جنوناً
از شرف جمال و زیبائی، فنونی داده شده ای/ که دلها را به آن فنون مفتون کرده ای
گوهرهایی برای نیکوئی در تو هستی پیدا کرده/ که در آن گوهر مکنونی پنهان است
ای کسی که عاریه داده ای به آهوهای بیابانها/ گردن بلند و چشمهای نیکوئی برای زیبائی
به جسم ضعیف من نگاه کن و ببین که/ چگونه از اشک چشمان خود چشمه هائی جاری کرده ام
بیدار داشتم چشم خود را در هوای تو/ و پر کردم دل خود را از سوزش دیوانه بودن در عشق تو
منبع: کتاب جنة العاصمة
ارسال نظر