خودنماییهجمههای«ضد فرهنگی»در برخیشبکهها
حرکت" آزادی یواشکی زنان در ایران" نمونهای از برنامههای ضدفرهنگی است که توسط مسیح علینژاد از جاسوسان فراری ضد انقلاب به راه افتاد.
اختلال و هجمه به این مسئله از ابتدای انقلاب تا کنون مد نظر مخالفین داخلی و خارجی نظام بوده و تنها در برهههای مختلف منش و روش ایشان در تقابل تغییر کرده است. با این حال طی گذشت بیش از سه دهه از انقلاب روزی نبوده که مسئله تهاجم فرهنگی در ابعاد و موضوعات مختلف خودنمایی نکند.
نزدیک شدن به تابستان و گرمای این فصل موجب شده است هجمههای طراحی شده برای مسئله فرهنگی بخش عمدهای را به موضوع حجاب اختصاص دهند.
برای نمونه اگر چه سعی شد برخی تحرکات صورتگرفته روزهای اخیر، بصورت عادی و خودجوش از سوی ایرانیان جلوه داده شود اما برپاکنندگان آن اذعان کردند باید حاصل کارشان به اقدامات سیاسی و اجتماعی بیانجامد و فعالیتشان فایدهای نداشته است.
حرکت "آزادی یواشکی زنان در ایران" نمونهای از این برنامههای ضدفرهنگی است که توسط مسیح علی نژاد از جاسوسان فراری ضد انقلاب به راه افتاد و حاشیههایی را در شبکههای ماهوارهای، رسانههای فارسی زبان و برخی خبرگزاریهای خارجی ایجاد کرد.
میتوان گفت هدف عمده ایشان در به راه انداختن موضوعات مربوط به مسائل فرهنگی تقابل با اسلام و ضایع کردن احکام الهی است اما مسئله مهم و کاربردی در این بحث "مهندسی چهره اجتماعی" ایران است که بگونهای تداعیکننده جامعهای با لایههای زیرپوستیِ کاملاً مغایر با هنجارهای دینی و اسلامی است.
یکی از کاربردیترین ابزارهای دشمن در راستای این هدف، شبکههای اجتماعی مثل فیسبوک است که با ماهیت خودافشایی جزئیترین مسائل زندگی افراد، به راحتی پازل "نمایش بیبندوباری در ایران" را تکمیل میکند.
نظرات مطرحشده از سوی بیگانگان را میتوان اینگونه برشمرد:
1. کشف حجاب در جامعه پلاکاردی است برای تقابل با جمهوری اسلامی؛
2. بازی در زمین حجاب جدای از زندگی ایرانیان نیست و میتوان مبنای خانواده را مورد هجمه قرار دارد؛
3. تحرکات شکل گرفته در موضوع حجاب معنای اجتماعی ندارد چرا که کشف حجاب در شبکههای اجتماعی مبنای شوخی و خودافشایی دارد؛
اما رسانههای آنها میکوشند جهتدهی این جریان را با رویکردهای زیر به دست بگیرند:
1. خودافشایی در فضای شبکههای اجتماعی به مبنای اعتراض عمومی تبدیل شود؛
2. شبکهسازی برای موضوعاتی همچون نافرمانی مدنی شکل بگیرد؛
3. مسئله مواجهه نظام با حجاب تنها به دوش گشت ارشاد و صرف تقابل امنیتی محدود شود؛
4. و نهایتا اگر از چنین موضوعاتی بهرهبرداری سیاسی نشود، کار بیهوده خواهد بود.
در پایان گفتنی است مراجعه به متن کامل قانون عفاف و حجاب که در سال 1384 تصویب شد وظایفی را برای حدود 20 دستگاه و نهاد داخلی ترسیم کرده است که بسیار قابل تأمل است.
جدای از مواجهه با موضوعات خبرسازی شبکههای ضد انقلاب، بازخوانی و مطالبه عمومی برای اجرای این قانون میتوان بسیار راهگشا باشد.
ارسال نظر