زن برای مرد یا برای جامعه مردان؟
یک استاد آمریکایی به من گفت اگر ما ۵۰ درصد آنچه را که شما راجع به زنان گفتید در آمریکا پیاده کنیم، هیچ مشکل اجتماعی نخواهیم داشت. الان دانشگاه ایشان در آمریکا دانشگاهی است که به خاطر همین مسأله و همین نگاه، بسیاری طرفدار ایران هستند.
به گزارش پارس چند سال پیش مقاله ای انگلیسی منتشر شد با این عنوان که « چرا زن های انگلیسی مسلمان می شوند؟ » پژوهشگر این مقاله نوشته بود که من یک زن جوان انگلیسی و اهل تمام سرگرمی های امروزی جوانان انگلیسی هستم. در ضمن به کارهای پژوهشی هم مبادرت می کنم. مدتی بود که دغدغه ای ذهنم را مشغول کرده بود و آن اعتبار و حیثیت زن در جامعه بود. به همین خاطر راجع به وضعیت زنان در ادیان مختلف مطالعه کردم. به مطالعه ی اسلام که رسیدم، به عنوان یک دین شهوانی از آن نفرت داشتم، اما وقتی خوب مطالعه کردم، متوجه شدم آن چه در اسلام وجود دارد، با شنیده های من تفاوت بسیاری دارد. جذابیت های اسلام مرا غرق در خودش کرد؛ تا جایی که احساس کردم زن در اسلام از یک حریم، حفاظ و حیثیت والایی برخوردار است و این مسأله دغدغه های ذهنی مرا برطرف کرد. نویسنده ی این مقاله در ادامه نوشته بود: همین مسأله دلیل اصلی گرایش زنان انگلیسی به اسلام است.
امروزه با تمام تبلیغاتی که علیه جایگاه زنان مسلمان در تمام رسانه های تبلیغاتی غرب صورت می گیرد، آماری تکان دهنده از شکست این تلاش ها حکایت دارد. در واقع زنان حدود ۷۰ درصد از تازه مسلمان های اروپایی و آمریکایی هستند. بنابراین خود غربی ها به عمق اندیشه ی اسلامی و تأثیرگذاری بر جوامع خودشان پی برده اند و از این ناحیه احساس خطر می کنند. تداوم این روند، جامعه ی آنان را از لحاظ هویتی با چالشی جدی روبه رو خواهد کرد. از این رو تلاش می کنند به مراکز تولیدکننده ی اندیشه ی اسلامی ضربه بزنند تا همچنان تمدن خود را بدون مشکل به پیش ببرند.
پیشنهاد مأمور ارشد CIA
چندی پیش یک روزنامه ی ایتالیالی مصاحبه ای با آقای « رویل گریکت» انجام داد. گریکت همان کسی است که پس از فوت حضرت امام رحمه الله تا بعد از حوادث۱۸ تیر سال ۱۳۷۸ مسئول میز ایران در سازمان سیا بود. بر اساس تحلیل های همین آقا در سال ۱۳۷۸ بود -کار حکومت ایران را تمام شده می دانست- که رئیس جمهور آمریکا به تلویزیون آمد و در مورد ایران موضع ویژه ای را اتخاذ کرد؛ موضعی که برای ابرقدرتی مثل آمریکا بسیار بد تمام شد، زیرا در عمل هیچ اتفاقی نیفتاد و این اعلام موضع نشان دهنده ی دستپاچگی مسئولان آمریکا در آن زمان تلقی شد. روزنامه نگار ایتالیایی در آن مصاحبه در معرفی او گفته بود که ایشان زبان فارسی را به خوبی صحبت می کند و در مدتی که رئیس میز ایران در سازمان سیا بوده، ده بار به ایران سفر کرده و نوع گروه بندی او از نیروهای سیاسی ایرانی، مبنای فعالیت های وزارت خارجه ی آمریکا در مورد ایران است.
آقای گریکت در آن مصاحبه به سؤالات مختلفی از جمله در مورد زنان پاسخ داد. او گفت که انقلاب اسلامی زن ها را از گوشه ی خانه ها به میدان و صحنه ی اجتماع آورده است، ولی بعد از انقلاب خیلی روی این موضوع تمرکز نشده که چه برنامه ای برای آنها داشته باشند، اما ما -آمریکایی ها- روی این موضوع متمرکز شده ایم و همه ی تلاش ما این است که با چند چیز در میان زنان ایران به صورت جدی مبارزه کنیم که از جمله ی آن ها حجاب است.
از امثال این گفته ی آقای گریکت روشن می شود که تغییر هویت اسلامی زنان مسلمان در زمره ی برنامه های اصلی سازمان های برنامه ریز دشمن علیه کشورهای اسلامی و به ویژه ایران قرار دارد. در نقطه ی مقابل هم ما قرار داریم. از این جهت است که بازگرداندن هویت اسلامی زنان مسلمان به آنان اهمیت و ضرورت می یابد؛ اتفاقی که می تواند قدرت بسیاری به جوامع اسلامی بدهد.
زن برای تمتع مرد، زن برای تمتع جامعه ی مردان!
امروزه سه نگاه و رویکرد اصلی زن و جایگاه او در اجتماع وجود دارد؛ نگاه غربی، نگاه سنتی و نگاه اسلامی. در نگاه غربی که برخاسته از تفکر و اندیشه ی غربی است، رابطه ی زن و مرد در تمامی نهادهای اجتماعی یک رابطه ی مبتنی بر قدرت است. نزاعی دائمی بین زن و مرد برای دستیابی به قدرت وجود دارد. بحث تشابه حقوق زن و مرد یکی از بسترهای ایجادکننده ی این رابطه در غرب بود. اصلاً فمینیسم در غرب به وجود آمد تا بتواند امتیازاتی را برای زن جلب کند تا زن در این نبرد قدرت با مرد پیروز گردد.
شهید مطهری رحمت الله علیه نقش چشم گیری در شناخت این انحراف فکری غرب و تبیین جایگاه صحیح زن در خانواده و جامعه ایفا کرده است. ایشان در دهه ی ۱۳۴۰ بحث زیبایی را درباره ی اشتباه غربی ها مبنی بر مشابه دانستن حقوق زنان و مردان – و نه تساوی حقوق آنها– مطرح کرده و اثبات نموده که با این اشتباه، زنان هر کاری که بکنند جنس دوم خواهند بود، زیرا بر اساس تشابه حقوقی در کارهای مردانه ای وارد خواهند شد که نیاز به قدرت جسمانی و روانشناختی مردانه دارد و بنابراین هرکاری که بکنند، باز هم در این فعالیت ها از مردان عقب می مانند.
اما در نگاه سنتی، مردان زنان را فقط برای خود و تمایلات و تمنیات خودشان می خواهند. اگر نگاه مدرن زنان را برای جامعه ی مردان می خواهد، نگاه سنتی زن را برای مرد می خواهد. مردان در این نگاه ممکن است زنان را بسیار محدود کنند و با آنان رابطه ای ستمگرانه برقرار کنند. اصطلاح عرفی « زن ذلیل» در این نگاه قرار می گیرد، چرا که در این تفکر، قدرت مرد یا باید بر همسرش غالب باشد یا این که مرد ذلیل است.
نگاه غربی اما زن را تا برهنگی در جامعه پیش می برد، چرا که این وضع، مطلوب مردان است. به تعبیر جامعه شناسان غربی: زن برای جامعه ی مردان است. به هر حال، رابطه ی زن و مرد در هر دو نگاه اخیر، رابطه ی قدرت است. به همین دلیل حوزه های زنانگی در نگاه نخست یک معنی دارد و در حوزه های دوم یک معنی دیگر.
زن عزت مدار
اما در دیدگاه سوم که متعلق به اسلام است، رابطه ی زن و مرد دیگر رابطه ی قدرت نیست. در قرآن رابطه ی زوجیت زن و مرد با تعبیر « مودّت» به کار رفته است. فراتر از این رابطه نیز بین مردان و زنان محرم و نامحرم یک نوع رابطه ی خاصی وجود دارد؛ یعنی زن در نگاه اسلامی عزت ویژه ای دارد.
بگذارید این مسأله را با یک روایت تبیین کنم. یک نفر خدمت پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله آمد و گفت من از کسانی هستم که در زمان جاهلیت و پیش از اسلام یکی از دخترانم را زنده به گور کرده ام. کفاره اش چیست؟ حضرت فرمودند: برو به مادرت خدمت کن. گفت مادرم فوت کرده است. حضرت فرمودند: برو به خاله ات خدمت کن که خدمت به خاله در جبران و کفاره ی این گناه مثل خدمت به مادر است. ببینید چقد اعتبار زنان بالا است.
بنابر احادیث و روایات بسیار و متعدد، زن ها در دستگاه خدا از جایگاه ویژه ای برخوردارند. یعنی بسیاری از مردها می توانند مشکلات دنیا و آخرتشان را از طریق زن ها حل کنند. این فهم از زن، رابطه ی قدرت نیست. اگر مردی با همسرش رابطه ی قدرت برقرار کند، عقب می افتد. بلکه مرد باید با همسرش رابطه ای برقرار کند که او رضایت داشته باشد. البته خودش نیز لذت می برد و چون زن رضایت دارد، مرد از قِبَل این رضایت به بسیاری مواهب و نعمات دست پیدا می کند.
می خواهم بگویم ما به همین دلیل می توانیم نظامی درست کنیم که یک پایه ی بسیار مهم آن خانواده باشد. یعنی شما خیلی از مسائل جامعه را می توانید از طریق همین سیستم خانواده حل کنید. ما اگر بخواهیم در جمهوری اسلامی و در جوامع اسلامی کاری پایدار و اساسی انجام بدهیم، بهترین کار این است که معرفت انقلاب اسلامی نسبت به زن را مدام در کشورمان بازتولید و در جوامع اسلامی بازنشر کنیم. هر تغییر اجتماعی که بخواهد انجام شود، از طریق نهاد خانواده و زن به سرعت قابل اجرا است. همه ی زنان و مردان -حتی آنهایی که دچار غفلت هستند- وقتی با زاویه ی نگاه لطیف دینی مواجه شوند، نسبت به آن خاضع می شوند و به حقانیت آن اذعان می کنند.
زنان احساس را در محیط منتشر می کنند
امروز با وقوع بیداری اسلامی اگر ما بتوانیم معرفتی را که در اثر انقلاب اسلامی نسبت به زن پیدا شده است، در کشورهای انقلابی بازنشر کنیم، چهارچوب فرهنگی را که غربی ها سال های سال در این کشورها نهادینه کرده بودند و بر آن اساس امیال شیطانی و غیر انسانی خود را به پیش می بردند، تا حد زیادی عقب رانده ایم و به زن ها در آن احساس مسئولیتی که خداوند به آن ها داده است، قدرت بیشتری داده ایم. آن وقت این زنان از حضور مردانشان در میدان مبارزه با مشارکت یا حمایت دفاع می کنند. هم اکنون در بحرین، یمن یا مصر، کم نیستند زن هایی که در میدان حضور دارند. وقتی زن ها به میدان می آیند، یک جریان شدید احساسی را در محیط منتشر می کنند، چون زن از نظر نمادی، مظهر صلح است.
مسأله ی مهمی که وجود دارد و ما باید به آن توجه داشته باشیم، این است که هر تغییر اجتماعی باید با موافقت زن ها انجام شود و هیچ تغییر اجتماعی بدون موافقت زن ها پایدار نخواهد بود. پس یکی از موضوعات ویژه ای که در جامعه ی دینی وجود دارد، احساس مسئولیت نسبت به محیط است. اگر ما بتوانیم فهم از زن مسلمان و نقش و اعتبار و مزیتی را که دارد، مانند همان فهمی که اوایل انقلاب پیدا کردیم به خوبی تبیین کنیم، شاهد تحولات عمده ای در جوامع اسلامی خواهیم بود. همان گونه که زن ها در جریان انقلاب ما و در دوره ی جنگ تحمیلی نقش بسیار مهمی ایفا کردند، طبیعتاً همین نقش را می توانند در دنیای اسلام و کشورهای دیگر نیز احیا کنند.
ممکن است همه ی آموزه های اسلامی هنوز در ساختار اجتماعی عمومیت نیافته باشد، اما این فهم از اسلام در فطرت و جان زن های مسلمان وجود دارد. آنها بخشی از این آموزه های اسلامی را می دانند. بنابراین ما باید با زن ها با این زبان سخن بگوییم. این زبان به طور قهری و طبیعی، چهارچوب بیداری اسلامی را فعال تر خواهد کرد، چون برای زنان نقش و شأنی قائل است که دغدغه های آنان را تغییر می دهد. اگر با زنان صرفاً با زبان سیاسی صحبت کنیم، دیگران می توانند بدلِ سیاسی بزنند، اما این گفتمان هرگز بدل و بدیلی ندارد.
وقتی دست همسرم را می گیرم، بچه ها مسخره ام می کنند
در این زمینه نباید به تبلیغات رسانه ای بسنده کنیم؛ برگزاری سمینارهای علمی هم می تواند بسیار تأثیرگذار باشد. حدود هشت سال پیش من در یکی از نشست های تخصصی کنفرانس حکمت مطهر که راجع به زنان بود، شرکت کردم و بحث های بسیار خوبی در آن نشست صورت گرفت. دو سال بعد یک استاد آمریکایی که در آن کنفرانس و در موضوعات فلسفی مقاله داده بود، به ایران آمد و پیغام داد که می خواهد مرا ببیند. من فکر می کردم راجع به چه چیزی می خواهد از من سؤال کند؟ وقتی آمد، گفت من در آمریکا به دانشجویان می گویم زنان در ایران آزاد هستند. ولی آنها به خاطر حجاب زنان ایرانی این آزادی را باور نمی کنند. من در پاسخ او کمی در مورد مسائل زنان و شأن و شئون آنان در اسلام توضیح دادم. ایشان به من گفت اگر ما ۵۰ درصد آن چه را که شما راجع به زنان گفتید در آمریکا پیاده کنیم، هیچ مشکل اجتماعی نخواهیم داشت. الان دانشگاه ایشان در آمریکا دانشگاهی است که به خاطر همین مسأله و همین نگاه، بسیاری طرفدار ایران هستند. حتی خود او تا این حد پیش آمده بود که می خواست در آمریکا با یک دختر ایرانی ازدواج کند که گفت به دلیل آن که پدر و مادرش کاتولیک های بسیار متعصبی بودند، نتوانست.
در یکی از کنفرانس های دانشگاه تهران هم با چنین مسأله ای مواجه شدم. من از این نمونه ها زیاد دیده ام و علتش این است که این فهم بسیار بکر و جدید از اسلام، تازه در دنیا در حال انتشار است. یک مردی که رئیس یک کمپانی در بلژیک بود و گرایش های چپ چه گوارایی داشت و کاتولیک متعصبی هم بود، برای من صحبت می کرد و از نحوه ی برخورد و رفتارش با همسرش می گفت. به او گفتم بر اساس آموزه های اسلامی زمانی که دست زن و شوهر در دست یکدیگر است، گناهانشان بخشیده می شود. با تعجب پرسید واقعاً؟ ! خیلی برایش عجیب بود. گفت زمانی که من با همسرم بیرون می روم، وقتی دست او را می گیرم، فرزندانم مرا مسخره می کنند.
در دیدگاه سوم که متعلق به اسلام است، رابطه ی زن و مرد دیگر رابطه ی قدرت نیست. در قرآن رابطه ی زوجیت زن و مرد با تعبیر « مودّت» به کار رفته است. فراتر از این رابطه نیز بین مردان و زنان محرم و نامحرم یک نوع رابطه ی خاصی وجود دارد؛ یعنی زن در نگاه اسلامی عزت ویژه ای دارد.
اگر فهم جدیدی از خود پیدا کنند…
آموزه های اسلامی در مقوله ی زن و خانواده به قدری جذاب است که اگر درست منتشر شود، بسیاری را مجذوب خود خواهد کرد. بزرگ ترین مسأله و معضلی که غرب برای زن ها ایجاد کرده، این است که آن ها را درگیر مسائل حاشیه ای و تفریحی جامعه کرده است. بنابراین زنی که خودش را به امواج اجتماعی غربی بسپارد، از مسئولیت های اجتماعی خود غافل خواهد شد. در دوره ی شاه نیز خیلی تلاش کردند که زن ها را به همان مسیر ببرند و الحمدلله موفق نشدند. قدرت دینی در ایران از این جهت بسیار مؤثر بود.
یکی از ویژگی هایی که ما داشته ایم و داریم و ان شاءالله خواهیم داشت، در مورد احساس مسئولیت زن نسبت به محیط اجتماعی است. زن های ایرانی همواره در طول تاریخ به این احساس مسئولیت مهم پایبند بوده اند. یک نمونه ی بارز آن در جریان تحریم تنباکو و در داخل حرم خانه ی شاه بود. وقتی ناصرالدین شاه به تحریم قلیان ها اعتراض کرد، زن ها به او گفتند همان کسی این کار را حرام کرده که ما را به تو حلال کرده است.
به طور کلی اگر زن ها فهم جدیدی از خودشان در همه ی عرصه ها پیدا کنند -فهمی از خودشان فی نفسه به عنوان زن و فهمی از خودشان در زمینه ی اجتماعی- بسیار بر جامعه ی مردهای خودشان تأثیر خواهند گذارد. به همین دلیل وقتی وارد صحنه می شوند، حرکت های جدی صورت می دهند. شما از مسأله ی انقلاب اسلامی که بگذرید، حضور زنان در دفاع مقدس بسیار مقتدرانه بود. تا مادری راضی نبود، پسرش به جبهه نمی رفت. تا همسری رضایت نداشت، مردش ماه ها در جبهه نمی ماند. بنابراین زن ها نقش جدی تر، مهم تر و تأثیرگذارتری را پس از انقلاب در زمان جنگ ایفا کردند و این معلول آن شناخت جدید زن از خودش بود. انقلاب اسلامی یک لایه از این شناخت را باز کرد.
ارسال نظر