گزارش میدانی از سیل کن- سولقان؛
بی مسئولیتی عامل اصلی سیل کن/ همیشه پای یک چینی در میان است
وقتی به نوار باریک آب نگاه میکنی که در مسیر رود کن جاری است و برخی جاها به حدی بیرمق میشود که به خشکی میزند، نمیتوانی باور کنی چند روز قبل همین آب اندک، سیلی شدکه بسیاری را اسیر خود کرده بود.
به گزارش پارس به نقل از مهر، تنههای تنومند درختان که همه جا در بستر رود کن پخش شدهاند، پلهای کج و معوج، اتومبیلهایی که در بستر رود افتادهاند، درختانی که به دلیل فرسایش خاک ریشههاشان چند متری بیرون زده و گل و لای انباشه که در برخی مناطق به دو- سه متر میرسد، بازتاب همان سیلی است که ۵۳۰۰ خودرو را برای ساعتها در ترس و اضطراب نگه داشت، ۹ نفر را به کام مرگ کشاند و مفقودین هم که هنوز آمار دقیقی ندارند.
احمد مسجدجامعی در تهرانگردی این هفته خود، میهمان مردم منطقه کن و سولقان شده و تیمی از خبرنگاران نیز از بخشداری کن با او همراه میشوند.
سرگردانی ۱۰ ساعته ۵۰۰۰ خودرو
اولین چیزی که در همان ابتدا جلب توجه میکند، چند چادری است که در مسیر رود بنا شدهاند و جوانهایی که راحت درون این چادرها مشغول استراحتند. از یکی از مسئولان شنیدهام در لحظه سیل نزدیک دویست- سیصد کامیون چوب و درخت پایین آمده، و خیلیها که از سیل ناگهانی غافلگیر شده بودند، سوار بر این کندهها فریاد میزدند و با موج آب این سو و آن سو میرفتند.
مسیر آسفالت جاده در بیشتر مناطق تا بستر رود حداقل ۱۵ متر بالاتر است، اما گاردریلهایی که کج شدهاند و گل و لای به همه جاشان چسبیده است نشان میدهد سیل جاده را نیز تسخیر کرده بود.
برای گزارش لحظههای ابتدایی سیل، باید سراغ مسئولی را گرفت که از ابتدا در منطقه حاضر شده باشد.
یکی از مسئولان از کارگاه چینیها و حجم آبی میگوید که روی جاده آمده و ۵۳۰۰ خودرو را تا ساعت ۷ صبح در اضطراب نگه داشته است.
مدیر حریم شهرداری منطقه ۵ راوی سیلابی میشود که بارش رگباری باران در کمتر از ۱۵ دقیقه آن را ایجاد کرد و هنوز ۵ ایستگاه آتش نشانی و گروه های هلال احمر و... مشغول کند و کاو و جستوجو هستند.
کانکس چینی ها را آب برد/ آمار متناقض چینی های مفقود
از همان لحظههای ابتدایی سیل، حسین طلا، رئیس مجمع نمایندگان استان تهران فلش اتهام را به سمت چینیها نشانه گرفت و شدت بارندگی و شکسته شدن آب بند کارگاه چینیها برای آزاد راه تهران شمال را عامل سیلاب خواند.
مهدی حق بدری نیز بر این مسئله تاکید میکند. مدیر حریم شهرداری منطقه ۵ میگوید: ساعت ۱۰ شب در جادهای مستقر شدم که آب روی آن سوار بود. همه ما تا زانو در لجن فرو رفته بودیم و سعیمان ابتدا باز کردن مسیر یک کلیومتری بود که آب کلی چوب و خاک را روی جاده ریخته بود و سدی شده بود برای اتومبیلهایی که از امامزاده داوود به پایین میآمدند.
به کارگاه چینیها که می رسیم اولین چیزی که جلب توجه میکند، اتومبیلهایی است که در بستر رود و در زیر توده عظیم گل مدفون شدهاند، کانکسی است که نیمی از آن را آب برده و حدود ۳۰ کارگر چینی با کلاههای ایمنیشان که مشغول جمع آوری ابزارشان از زیر گل و لای هستند.
حقیقت گفتههای حسین طلا و حق بدری اینجا جلوی چشمهای ما نمایان میشود. چینیهایی که مشغول فعالیت روی آزاد راه شمال- تهران هستند، برای سهولت در کار، بستر رودخانه را مسدود و دو کانال برای عبور آب ایجاد کردهاند.
حجم آب که با بارش رگباری باران زیاد میشود و تنههایی که از بالادست به پایین میآید، بلافاصله این کانالها را مسدود میکند و آب روی جاده میریزد. حجم آب و درختهای و کندهها روی جاده میآید، ترافیک میشود و باقی ماجرا.
البته خود چینیها اولین قربانیان سیل میشوند، حجم آب به حدی بوده که یکی از لودرهای آنها را نیز با خود برده است. خوابگاه آنها را نیز نابوده کرده و ۳۰ نفر همچنان مشغول جست و جوی ابزار خود هستند. جسد یک چینی را هم پیدا کردهاند و یک چینی هم مفقود است، اگرچه خود چینیها از مفقود بودن ۳ نفر آمار میدهند.
پای درد و دل کشاورزان/ درختانی که ایستاده میمیرند
کمی جلوتر که میرویم، باغهای کشاورزی آغاز میشود. گل و لای چسبیده به دیواره رودخانه نشان میدهد آب در این مناطق تا ده متر بالا آمده است.
آن چه به گوش میرسد، گلایه کشاورزان است با مسئولان. کشاورزانی که لباس سیاه آن ها حکایت از مصیبت دارد، از خسارت فریاد میزنند. یکی میگوید درختهایی که سیل برده، به جان من بسته بود. دیگری از مساحت ۳۰۰ متر در ۴ متری میگوید که سیل از باغها کنده و برده و کشاورز دیگر خسارت را افزون بر اینها میخواند.
مسئولان محلی بین کشاورزان برگههایی توزیع میکنند که باید در آن شرح خسارت نوشته شود، اما این همه ماجرا نیست. بیشتر خسارت به تاسیسات آب روستایی وارد آمده و سیل لوله کشیها را با خود برده است. کشاورزان نگران خشک شدن مابقی درختان خود هستند.
لزوم آمارگیری از مفقودان حادثه
وقتی یکی از مسئولان بخشداری از آمار مفقودان حادثه سیل سخن به میان میآورد، با واکنش دیگران رو به رو میشود. مسئول جمعیت هلال احمر منطقه هم میگوید روزی شاید نزدیک به صد نفر با ما تماس میگیرند و از مفقود شدن برخی از بستگانشان خبر میدهند.
میپذیریم که شاید بخش قابل توجهی از این تماسها تکراری باشد، اما این تاکیدی است بر لزوم آمارگیری از مفقودان حادثه.
به تازگی قرار شده بنری طراحی شود تا هر کس از بستگانش که در روز حادثه در کن بوده، خبری ندارد، ماجرا را به بخشداری اعلام کند تا این گونه آمار دقیقتری به دست بیاید؛ اگرچه به نظر برای این کار هم دیر شده است.
هیچ مسئولی حاضر به ارائه آمار درباره مفقودین نمیشود. اما پای صحبت مردم و صاحبان سفره خانه که مینشینی حرفهایی میشنوی که قابل تامل است.
یکی از چرخ سانتافه و در یک نیسان صحبت میکند که اخیرا پیدا کرده، مسئولی از سمند تاکسی میگوید که ظاهرا پدر خانواده برای کمک به فرزندانش به بستر رود رفته و در حال حاضر کسی برای دریافت سمند مراجعه نکرده و برخی هم از چادرهایی میگویند و کفشهایی که این روزها از زیر گل بیرون میزند.
خودشان دست به کار شدند
کمی جلوتر مردی آذری با حرارت مشغول کند و کاو در میان گل و لای است. ۲۰ نفر دیگر نیز او را همراهی میکنند.
مرد میانسال که خودش را رجبعلی میرزایی معرفی میکند، با اشاره به همراهانش میگوید: اینها از بستان آباد آذربایجان آمدهاند. ۵ روز است که دنبال برادر زاده و ۴ همشهری دیگرمان هستیم.
وقتی داستان را جویا میشوم، این گونه ادامه میدهد: بچه برادرم و ۶ نفر از دوستانش در حاشیه رود چادر زده بودند که سیل آمد. دو نفرشان زنده ماندند و بقیه ظاهرا اسیر سیل شدند. گلایه ام این است که در این مدت یک بیل مکانیکی ندیدهام. به خاطر همین خودمان دست به کار شدهایم و آن قدر میگردیم تا خبری به دست آوریم.
به مردان آذری نگاه میکنم که با تمام توان خاک را زیر و رو میکنند و با ابزار ابتداییشان بار دیگر مشغول میشوند.
انتقاد خانواده متوفی از برخی بیتوجهیها/ غافلگیر شدیم
یکی از ۹ قربانی حادثه سیل کن، بانویی اهل کشار بود که مسجدجامعی در ادامه تهران گردی خود برای تسلیت با خانواده او دیدار میکند.
یکی از اعضای خانواده متوفی راوی ماجرا میشود: ما در باغهای خود درختان گیلاس، گردو، هلو و شاتوت داریم و برداشت محصول و آبیاری را خودمان انجام میدهیم. شب حادثه هم حدود ۲۰ نفر از بچهها مشغول آبیاری در بستر رودخانه بودند که بارش بارانی که واقعا بیسابقه بود، آغاز شد.
علی مددی ادامه میدهد: هنوز ده دقیقه از آغاز باران نگذشته، سیل آغاز میشود، بچهها با سرعت از بستر رود به سمت بالا میدوند، حجم بالای گل و آب تا بالا میآید و خانم عابدینی که تا کمر در گل فرورفته، از نگرانی دو فرزندش و شرایط هوا سکته میکند.
یکی دیگر میگوید سیل آن قدر سریع آمد که وقتی به کلانتری زنگ زدیم و کمک خواستیم، از واژه سیل تعجب کردند و در صحت صحبت ما شک کردند.
بوستان جوانمردان؛ پایان سفرنامه باران
آخرین برگ تهران گردی این هفته، در بوستان جوانمردان رقم میخورد، جایی که به حدس یکی از مسئولان، بر اساس ارتفاع گل که در برخی مناطق تا یک متر میرسد، ۶۰ هزار متر مکعب گل و لای در آن جمع شده است و البته لاشه ماشینها و صدها تنه عظیم درخت که در گوشه و کنار دیده میشود.
مسئول جمعیت هلال احمر منطقه میگوید: سیل همه چیز را با خود به این جا آورده است، اینجا پر است از آثار مخرب سیل و ممکن است در جست و جو در میان این حجم گل و لای چیزهای بسیاری پیدا شود.
بار دیگر به تختهای در بستر رود فکر میکنم، به ۵۲ سفره خانه غیر مجاز کن که ظاهرا قرار است به زودی تخریب شوند و به جوانهایی که همچنان در بستر رود چادر میزنند، اما صدای سیل را نمیشنوند.
ارسال نظر