کاهش ۴۷درصدی صدور پروانه ساخت در بافت فرسوده/ کدام مناطق سهم بیشتری در نوسازی بافت فرسوده داشته اند
رشد ۳۰درصدی نوسازی بافت فرسوده،کاهش صدور پروانه ساخت در مناطق فرسوده ،۴۰۰ میلیارد تومان طلب تهران از دولت در حوزه بافت فرسوده و... از مهم ترین محورهای گفتگو با عبادالله فتح اللهی است.
تنها ۳۰ درصد از بافتهای فرسوده شهر طی حدود ۱۰ سال اخیر نوسازی شده است. این درحالیست كه ۳ هزار و ۲۶۸ هكتار بافت فرسوده با ۳ شاخص نفوذ ناپذیری(بلوكهایی كه بیش از ۵۰ درصد معابر آن عرض كمتر از ۶ متر دارند) ، ناپایداری(بلوكهایی كه بیش از ۵۰ درصد بناهای آن ناپایدار و فاقد سیستم سازه است) و ریزدانه بودن (بلوكهایی كه بیش از ۵۰ درصد پلاكهای آنها مساحت كمتر از ۲۰۰ متر مربع دارند) در شهر وجود دارد و چنانچه تنها شاخص ناپایداری را برای بافتهای فرسوده مد نظر قرار دهیم حدود ۱۴ هزار هكتار از بافتهای شهر تهران فرسوده محسوب می شوند.با مدیرعامل سازمان نوسازی شهر تهران درباره سیاست های جدید این سازمان برای حل این مشکل قدیمی پایتخت گفتگو کرده ایم.
در سازمان نوسازی تغییرات مدیریتی زیادی را در این سال ها شاهد بودیم ، هر مدیر عاملی هم نگاه و رویکرد خودش را در زمینه بافت های فرسوده داشته است . از فروش متری زمین تا برجسته کردن نگاه اجتماعی به بافت فرسوده ،فکر نمی کنید همین تغییر سیاست ها سبب شده به وضعیتی کنونی دچار شویم و تقریبا هیج اتفاق خاصی در نوسازی بافت فرسوده نیفتاده باشد ؟
با نتیجه گیری شما موافق نیستم . شهر تهران جزو نادر کلانشهرهایی است که عملکرد نوسازی بافتهای فرسوده اش به گفته کارشناسان این عرصه در سراسر کشور کمنظیر است و تا به حال ۳۰ درصد پلاک هایی که در تهران باید نوسازی می شده با همین روش هایی که شما گفتید نوسازی شده است. اما اینکه چرا با تغییر مدیران رویکردها تغییر میکند، شاید اصلا فلسفه تغییر مدیران همین باشد، به هر حال شهر یک موجود زنده است به خصوص در بافت فرسوده که اقتضائات خودش را دارد و نمی توانیم با یک فرمول برای حلش مشخص کرد . نوسازی بافت فرسوده یک موضوع کاملا فرابخشی است، معدل وضعیت اقتصادی مردم، نگاه اجتماعی، فرهنگی ، ضوابط و مقررات حاکم بر شهر و شهرسازی، شرایط عمومی اقتصاد کشور، نوع حضور مسولان و ذینفعان از قبیل دولت، سرمایهگذاران، مالکان، شهرداری به معنای حکومت محلی و همه دراین حوزه تاثیر گذار است و هر کدام از ذینفعان یا مسولان رفتارش دچار افراط یا تفریط باشد، قطعا در نتیجه نوسازی ما تاثیرگذار است.
هر یک از مدیرانی که به این سازمان آمده اند ، بخشی از تجربیات خود را در محیط کاری پیاده کردند، و امروز نتایج آن سرمایه ای برای ادامه راه است. بعد از حضور بنده در سازمان نوسازی، به مدت ۶ ماه یک آسیبشناسی کامل از روش های گذشته ،انجام شد که ، جمعبندی آن آسیبشناسی را به شهردار تهران ارائه و بر اساس آن آسیب شناسی رویکرد فعلی مشخص شد .
در واقع ما در نوسازی یک وضعیت دینامیک نقد خود را هم داریم، چون که عملکرد ما عملکرد صرفا عمرانی نیست، عملکردما با زندگی مردم سروکار دارد و اگر نتوانیم خودمان را با محیط تطبیق دهیم، نمیتوانیم در انجام مسوولیتهای خودمان موفق باشیم. ما مثل سازمان عمران شهرداری تهران نیستیم که صرفا یک کار کاربردی انجام دهیم و یک بودجهای از شهرداری بگیریم و مثلا بزرگراه یا مثلا تونل بزنیم.
کار ما با تصمیم مردم استارت میخورد. فراز و فرود کار با میزان مشارکت مردم تعریف میشود. مشارکت مردم هم به عوامل مختلفی بستگی دارد به طور مثال اگر مشارکتکنندگان جدی باشند، ضعیف باشند، باانگیزه باشند یا بیانگیزه در پروسه کار ما اثر می گذارد. شما نمودارهای پیشرفت نوسازی در بافت فرسوده را که ببینید،متوجه می شوید هر زمان یک تراکم تشویقی برای بافت فرسوده داده شده ، در آن سال نمودار ما به اوج رسیده است و یا اگر در یک بخشنامهای آن تراکم حذف شده، به همان نسبت نمودار ما کاهش پیدا کرده است.
ما در بافت فرسوده ترکیبی از مسائل اجتماعی ، فرهنگی واقتصادی را داریم . مجموعه عواملی که در نوسازی بافت فرسوده نقش دارند، باید همه با یک مدیریت هماهنگ هدایت شوند که خوشبختانه نقش مدیریت هماهنگ مجموعه عوامل ذیربط در نوسازی است. که در اینجا سوال پیش میآید که عوامل ذیربط در نوسازی چه کسانی هستند؟ دولت. بنا بر قوانین ابلاغشده توسط قوه مقننه، دولت و شهرداری به صورت تضامنی و مسوولیت مشترک سالانه باید ده درصد بافت فرسوده را نوسازی میکردند.شهرداری برای اینکه این هدف تحقق پیدا کند ، لایحهای را به شورای شهرارئه کرد که بر اساس آن صددرصد عوارض ساخت و ساز بخشیده و تخفیف داده شود و از محل این بخشودگی تا الان ۴۰۰ میلیارد تومان ما انباشت طلب از دولت داریم.
اگر دولت همین عدد را وارد عرصه نوسازی میکرد، ما الان وضعمان بهتر از این بود.البته دولت در این چند ماه اخیر یک توجه جدی به بافت فرسوده انجام داده و سند راهبری ملی بافت های فرسوده را به تصویب رسانده است .
از میان دولت و شهرداری و مردم کدام می توانند نقش موثر تری در نوسازی بافت فرسوده ایفا کنند ؟
در پروژه نوسازی عنصر اصلی و فاعل فعل، خود مردم هستند؛ یعنی تا زمانی که مالک ملک قانع نشودکه ملک خودش را نوسازی کند، طبیعتا هیچ اهرم الزامآوری نمی تواند وی را راضی کند که در این فرآیند قرار بگیرند. اینجا برمیگردد به مشکلات عدیدهای که مردمی که در بافت زندگی میکنند دارند. اولین کار بعد از هضم و تصمیمبر نوسازی، رفع ریزدانگی است. رفع ریزدانگی با فعل تجمیع انجام میگیرد، سازمان نوسازی با جمعآوری تجربیات ده ساله گذشته، دفاتر خدمات نوسازی را راه اندازی کرده است . اینها مزایا و محاسن تجمیع را برای مردم توضیح میدهند.
سختترین کار هم تجمیع است. خوشبختانه ما در کار تجمیع، نمودارمان نمودار صعودی است، امسال هم بهرغم رکود بازار ما در فعل تجمیع، موفقتر از سال قبل عمل کردیم. البته مشوقهای قویتری را لازم داریم که بتوانیم سرعت تجمیع را بیش از این انجام بدهیم که با تایید شهردار تهران بستههای تشویقی جدیدی را ما فراهم کردیم که در فرآیند تصویب قرار دارد که امیدواریم در نیمه دوم سال که در آن قرار داریم، این را نهایی بکنیم و بستر کار برای سال ۹۴ آماده تر از امسال باشد.
به نظرمی رسد دولت بدهی های خودش را در بخش نوسازی جدی نمی گیرد یاحداقل به اندازه بدهی هایی که در سایر حوزه ها دارد و تنها هر سال رقم آن بالاتر می رود ؟
تاکنون ساختاری برای مذاکره برای دریافت این مطالبات وجود نداشته است . اما این ساختار تعریف شده است . در این میان نمایندگان هم باید بیشتر نقش آفرینی کنند و در بودجه سال آینده ردیفهای مشخصی را در این قضیه پیشبینی کنند، چون مستعضفترین مردم در شهر تهران در بافت های فرسوده زندگی میکنند که استحقاق خدمات بیشتر را دارند و ما در این قضیه از نمایندگان مجلس توقع داریم که با ردیفهای روشن و شفاف این بدهی را لحاظ کنند.
شما گفتید میانگین ۳۰ دصد نوسازی بافت فرسوده داشته ایم ،کدام مناطق سهم بیشتری در نوسازی بافت فرسوده داشته اند ؟
در منطقه ۱۰ بیشترین پروانه صادر شده است و بیشترین نوسازی در آن اتفاق افتاده، منطقه ۱۷ همین طور، و بیشترین بافت الان در منطقه ۱۲ داریم. منطقه ۱۲ با توجه با تاریخ بودنش یک مقدار مسالهاش پیچیدهتر شده و به همین دلیل هم هست که امسال شهردار تهران حساسیت زیادی بر روی این منطقه دارند . مناطقی مثل منطقه ۱۳، ۱۴ و ۱۵ و عموما زیر خط میدان انقلاب، مناطقی هستند که بافت فرسوده وسیعی دارند .
بعضی از خانههای فرسوده در بافت فرسوده قرار ندارند و هیچ کدام از این سیاست ها، یعنی سیاستهای تشویقی به آنها تعلق نمیگیرد. در رویکرد جدید همچنان این خانه ها شامل هیچ تشویقی نمیشوند ؟
این نیازمند تغییر ضوابط در شورای عالی شهرسازی است که ما پیشنهادات خودمان را به دبیرخانه شورای عالی شهرسازی اعلام کردیم. پیشنهاد من هم همین است که در واقع همه خانههاینیازمند حمایت تحت چتر حمایتی و مدیریتی قرار بگیرند. منتظر تصویب شورای عالی شهرسازی هستیم که این را تصویب بکنند یا نه.
فکر میکنید با بسته های جدید تشویقی چقدر پیشرفت در نوسازی بافت فرسوده داشته باشیم ؟
پیشگویی دراین مورد یک مقدار سخت است چون مردم بنا به دلایل مختلف و در برهه های زمانی مختلف، تصمیمات متفاوتی میگیرند. اولین مطلب، رونق بحث بازار مسکن است که دو سال است رکود ساخت و ساز مواجه هستیم. امسال در کل تهران، جدای از بافت فرسوده با یک افت صدور پروانه مواجهیم و ساخت و ساز بنا به دلایل مختلف اقتصادی دچار رکود شده است.
بازار ساخت و سازهای بافت فرسوده هم تابعی از این بازار کلیه مسکن و ساخت و ساز است؛ گرچه در بافت فرسوده، شتاب فراز و فرود از بازار بیرونی متعادل تر است. همین امسال در تهران افت پروانه بیشتر از افت پروانه در بافت فرسوده است، علتش هم این است که مردم در بافت فرسوده بنا به نیاز میسازند، البته ما ما نسبت به سال ۹۲ حدود ۴۷ درصد افت صدور پروانه ساخت در بافت فرسوده داریم.
دوماه معطل دریافت دستور نقشه از شهرداری هستم ولی متاسفانه جواب نگرفته ام گفته هایتان باعملتان مطابقت ندارد