یادداشت کیهان/حسین شمسیان
حقوق شهروندی یا جادههای فرعی؟ !
باید به مدعیان حمایت از حقوق شهروندی گفت، تدوین مقررات جدید و افزودن برگی بر اوراق پیشین پیشکش! شما کمر همت ببندید که فقط یکی از اصول قانون اساسی را به جای هر کار دیگر اجرا کنید.
به گزارش پارس به نقل از کیهان: گاهی در عرصه سیاسی، شاهد رفتارهایی هستیم که بی اختیار آدمی را به یاد بعضی بازیکنان فوتبال می اندازد! بازیکنانی که با عناوین پرطمطراق وارد زمین می شوند و رجزخوانی های قبلی شان، باعث می شود که تماشاچیان هر لحظه منتظر کاری خارق العاده و به ثمر رسیدن گلی زیبا باشند اما دریغ از یک کار معمولی و بی حاشیه! خود آن فوتبالیست که بهتر از بقیه می داند بیش از آنکه توان داشته باشد رجز خوانده، دست به کارهایی می زند که کم کاری و ناتوانی اش کمتر جلوه کند! گاهی با داور درگیر می شود، گاهی روی بازیکن حریف خطا می کند، گاهی تمارض می کند و حتی گاهی برای جلب نظر تماشاچیان، رفتارهای عاطفی و احساسی از خودش نشان می دهد! اما همه می فهمند که او « بازیکن» خوبی نیست و هر کاری می کند جز یک بازی خوب!
حالا حکایت اقدامات برخی دولتمردان است که به جای ایفای نقش اصلی خود و پاسخ عملی به مطالبات مردم، دنبال رفتارهای خاص و رد گم کردن هستند تا در سایه این حرف ها و سخنان حاشیه ای، آنقدر فضا شلوغ شود و آنقدر پیرایه ایجاد شود که کسی سراغ موضوعات اصلی را نگیرد و اگر هم صدای کسی بلند شد در میان هیاهوی خودساخته و انعکاس رسانه های گوش به فرمان! گم شود. از چند ماه قبل و پس از آنکه رئیس جمهور محترم کار خود را رسماً آغاز کرد، با توجه به وعده های داده شده و با توجه به مشکل اصلی کشور یعنی مسئله اقتصاد و وعده دولت در بهبود معیشت در یکصد روز، مردم هر روز در انتظار خبری تازه و اقدامی موثر در جهت تحقق آن وعده ها بودند. اما گذر زمان نشان داد برخی از اطرافیان رئیس جمهور محترم که سابقه حضور در فتنه ۸۸ را در کارنامه خود دارند، ترجیح می دهند از ایشان چهره همان فوتبالیستی را ارائه کنند که مردم نباید از وی انتظار « گل» داشته باشند.
جلوگیری دستوری از کاهش قیمت دلار، افزایش قیمت خدمات دولتی و عمومی مثل آب و برق، افزایش قیمت خودرو و… همان نتیجه ای بود که برخلاف وعده های گذشته مردم شاهدش بودند و البته کاری هم از دستشان برنمی آمد. از اینجا به نظر می رسد خطی در حال شکل گیری است که موضوعات اصلی و مطالبات عمده مردم را تحت الشعاع قرار داده و توجه مردم را از متن به حاشیه منتقل کند. یک روز عده ای برای جامی که از ایران دزدیده شده و آمریکایی ها مال دزدی را به خودمان هدیه! کرده اند جشن می گیرند! بعد که معلوم می شود تقلبی بوده و در هدیه هم سر ما کلاه رفته می گویند هدیه، هدیه است تقلبی و اصلی ندارد! روز دیگر مردم و خانواده ها را به کشیدن قلیان دعوت می کنند، دیگر روز خوانندگی زنان، حاشیه جدید می شود، روزی دیگر وزیری خود را به جای قانون می گذارد و فیس بوک را برخلاف مصوبه قانونی ترویج می کند و توضیح می دهد که خودش هم صفحه ای دارد! و از خود نمی پرسد اگر مردم در برخورد با قوانین و مقررات مملکت به روش این مسئولان محترم عمل کنند، چه چیزی از کشور باقی می ماند! و بالاخره یک روز در جلسه ای رسمی، نیمی از مردم کشور، تنها به جرم اینکه به شخص خاصی رأی نداده اند، افراطی و طرفدار خشونت نامیده می شوند!
هر یک از این حاشیه ها چند روزی فضای رسانه ای کشور را درگیر می کند و رفت و آمدهای کلامی و نوشتاری را به دنبال خود می کشاند و در این بین مردم هنوز منتظر به ثمر رسیدن گل وعده داده شده، فقط صحنه را تماشا می کنند. اما اخیرا بحث به ظاهر جدی تری مطرح شده که به معنی واقعی مصداق مثال اول این نوشتار است. موضوعی که سابقه افراد پیگیری کننده آن، حکایت از حاشیه ای جدی و یک سریال دنباله دار و فرصت سوز دارد که خوب است هم مردم و هم دلسوزان دولت به آن توجه کنند. تدوین و بررسی « لایحه حقوق شهروندی» (که البته اسامی و عناوین مشابه دیگری هم دارد) موضوعی است که بحث اصلی این نوشتار است و درباره آن نکات قابل تاملی وجود دارد:
۱- حقوق مردم و توجه به آن، امری نیست که هیچ وجدان آگاهی بتواند نسبت به توجه و اهتمام به آن بی تفاوت باشد. مردم قائمه یک کشور و ضامن بقای یک حکومتند پس توجه به حقوق آنها و گرامی داشت شأن و کرامتشان تکلیفی است برعهده هر حاکم و صاحب منصبی.
۲- اما همین حق خدشه ناپذیر، گاهی وسیله ای می شود برای به حاشیه بردن حقوق اصلی مردم. اما چون عنوان، عنوان زیبا و دهان پرکنی است، می توان مدتی بر موج آن سوار شد و در هیاهوی آن، صداهای دیگر را خاموش کرد.
۳- قانون اساسی مترقی و ارزشمند کشورمان فصل مستقلی به نام حقوق ملت دارد که در آن بیش از چهل اصل مهم و تعیین کننده، حقوق اصلی و غیرقابل انکار مردم را بیان نموده است. به جرات می توان گفت که قانون اساسی بسیاری از کشورها، فاقد این مفاهیم بلند و این مضامین انسانی در تکریم جایگاه مردم و برشمردن حقوق آنان است- که باید در همین جا کار سترگ واضعان قانون اساسی و در راس آنان سیدالشهدای انقلاب، شهید بهشتی را ستود و بر روح پرفتوحش درود فرستاد- همین قانون اساسی در سال های بعد و تاکنون دستمایه تدوین قوانین عادی شده و بر اساس آن مردم از حقوق انسانی خود برخوردارند، اقلیت های دینی نماینده خود را دارند، رسانه ها و افراد آزادانه سخن خود را می گویند، حق انتخاب شدن و انتخاب کردن مردم محترم است و بسیاری امور دیگر که بیان و تشریح آنها، مثنوی هفتاد من کاغذ می شود.
۴- علیرغم این قانون اساسی ارزشمند و علیرغم تکریم حقوق و آزادی های مردم- که شاهد آن را باید در همراهی و همدلی مردم کشورمان با نظام مقدس اسلامی جست وجو کرد- از نخستین روزهای پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، غرب با همه توان رسانه ای و تبلیغاتی اش، نظام ما را به نادیده گرفتن حقوق مردم متهم می کند! و هر از گاهی گزارشی هم تهیه می کند که چه نشسته اید در ایران همجنس بازان و هرزه ها از حقوقشان محرومند! آنها انتظار دارند رهزنان اخلاق و ایمان مردم، به بهانه حقوق شهروندی، در کشور امام زمان (عج) رسمیت داشته باشند و هر فرقه ضاله و هر گروه منحرفی دکان و دستگاهی برای خود دست و پا کند!
۵- وقتی آن همه تبلیغ دشمن و این تلاش برای تدوین چنین مقرراتی را- در شرایطی که کشور، ده ها نیاز فوری و حیاتی مهم دارد- کنار هم می گذاریم ناخودآگاه احساس همسویی آن تبلیغات و این تلاش ها، تنها احساسی است که به آدمی دست می دهد! وگرنه چرا باید برخی از مسئولان ما، دقیقا همان راهی را بروند که دشمنان ما زمینه سازش بوده اند؟ ! به راستی این تلاش و این دست اقدامات، کوبیدن مهر تایید در پای گزارش های مغرضانه و سراسر دروغ آنها نیست؟ ! و آیا اساسی ترین اقدامی که در حال حاضر کشور به آن نیازمند است پرداختن به این چنین اموری است؟
اما باید به مدعیان حمایت از حقوق شهروندی گفت، تدوین مقررات جدید و افزودن برگی بر اوراق پیشین پیشکش! شما کمر همت ببندید که فقط یکی از اصول قانون اساسی را به جای هر کار دیگر اجرا کنید. شما همت کنید و قانون بیمه همگانی یا تحصیل رایگان را به معنی واقعی اجرا کنید تا ضمن خدمت به اقشار محروم جامعه، نگاه قدرشناس مردم را نیز به دولت محترم و اعضای آن جلب کرده باشید.
ارسال نظر