به گزارش پارس به نقل از فارس، رئیس جمهوری اسلامی ایران در حالی عازم نیویورک می شود که در مصاحبه با شبکه ان بی سی ابراز داشته بود که دولت وی با تمام قدرت و اختیار وارد مذاکرات هسته ای می شود.

سخن رئیس جمهوری اسلامی ایران صحیح است. وی که برآمده از حماسه سیاسی ملت ایران است، « برای دفاع از حقوق ملت» از حمایت کامل ملی برخوردار است و نظام جمهوری اسلامی ایران تحت هدایت حکیمانه رهبر معظم انقلاب اسلامی از رئیس جمهور برگزیده ملت حمایت می کند. بدیهی است که شانی که دولت برای خود قائل است نیز خدمت به ملتو اطاعت از رهبری است و در این مرحله حفظ حقوق هسته ای ملت در کنار تلاش برای رهایی ایران از تحریم های ظالمانه، تجلی عینی این شان خدمتگزاری است.

ملت ایران چون همیشه از دولت خود دفاع می کند و رهبری انقلاب هم از سال ۱۳۶۸ تاکنون نشان داده اند که دست حمایتشان همواره بر سر دولت های مختلف بوده است، چه زمانی که اصول گرایان بر قدرت بوده اند، چه زمانی که اصلاح طلبان بر سر کار بوده اند و چه اکنون که مردم به مشی اعتدال رای داده اند.

بر این اساس، تردیدی نیست که آقای روحانی توان آن را دارند که در چارچوبی عزتمندانه و با منطق تعیین شده از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی تحت عنوان « نرمش قهرمانانه» ، به توافقی حکمت آمیز در خصوص مساله هسته ای ایران دست یابد که حقوق ملت را تضمین کند.

اما آنچه در آن تردید جدی وجود دارد آن است که آیا باراک اوباما هم اختیار تام دارد؟ گذشته از اینکه تحریم های ضدایرانی واشنگتن به قانون تبدیل شده و کنگره آمریکا نیز مملو از چهره های ضدایرانی است، جای این سوال وجود دارد که آیا رئیس جمهور اوباما از لابی های صهیونیستی – عربی برای توافق هسته ای با ایران کسب اجازه نموده است؟

همه چیز نشان از آن دارد که بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، سخت مخالف توافق هسته ای بین ایران و غرب است. وی از همان روزی که روحانی در تهران بر کرسی ریاست جمهوری نشست، تلاش کرد تا چهره وی را در عرصه بین المللی تخریب کند و حتی در خصوص رئیس جمهوری کشورمان جملاتی سخیف و دون شان دیپلماتیک بر زبان رانده است.

اندیشکده استراتفور اخیرا در یادداشتی اذعان کرد که اعراب حاشیه خلیج فارس و رژیم صهیونیستی بیش از همه نگران تنش زدایی بین ایران و ایالات متحده هستند. از نظر این اندیشکده آمریکایی، کاهش تنش ها بین ایران و غرب می تواند موازنه قوا را به ضرر متحدین آمریکا در منطقه برهم بزند.

رویترز اخیرا به نقل از منابع دیپلماتیک در واشنگتن گزارش داد که دولت اوباما سخت به دنبال اطمینان بخشیدن به اسرائیل در خصوص نحوه تعامل ایالات متحده با ایران است. بر این اساس اوباما به مقامات تل آویو تضمین داده که تا زمانی که ایران گام های محسوسی در عقب نشینی از برنامه هسته ای خود برندارد، امتیازی دریافت نخواهد کرد.

این به چه معناست؟ آیا اوباما به دنبال منافع ملی آمریکاست یا منافع رژیم صهیونیستی؟ شاید گفتن آن اندکی زود باشد اما به نظر می رسد نباید تردید کرد که اگر دولتمردان آمریکا تنها بر اساس منافع مردم آمریکا وارد تعامل با جمهوری اسلامی ایران شوند، قطعا توافقی قابل قبول در زمینه هسته ای حاصل خواهد شد.

اگر اوباما اختیار کامل داشته باشد شاید بتوان به تعاملات هسته ای آتی امیدوار بود اما اگر بخواهد منافع لابی های صهیونیستی – عربی را لحاظ کند، به نتیجه رسیدن مذاکرات سخت است. ارتجاع عربی و راست گرایان صهیونیست « نمی خواهند» مناقشه هسته ای ایران حل شود و اگر با وجود « نرمش قهرمانانه مبتنی بر اصول» ملت ایران، باز هم این مناقشه پایان نپذیرد تنها مقصر آن لابی های عربی – صهیونیستی و دولتمردان بی اختیار آمریکایی هستند که هنوز نه بر اساس منافع ملت خود، بلکه بر اساس منافع اسرائیل به سیاست خاورمیانه ای آمریکا شکل می دهند.