به گزارش پارس به نقل از کیهان، فرشاد مؤمنی استادیار اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی در مصاحبه با خبر آن لاین ضمن مرور برخی عملکردهای دولت سازندگی گفته است: در سال ۱۳۷۰ مرحوم محسن نوربخش وقتی شوک قیمتی بزرگ نرخ ارزی در دستور کار دستگاه سیاستگذاری وقت قرار گرفت، آمد و گفت گرچه که دلار را ما از ۷ تومان به ۱۰۰ تومان رساندیم - یعنی بیش از ۱۵۰۰ درصد کاهش ارزش پولی که بی سابقه ترین سقوط ارزش پول ملی در تاریخ اقتصادی ایران محسوب می شود - چون آن معرفت لازم نسبت به تعبیر پیشروی در باتلاق تعدیل را نداشت و با دستگاه نظری نئوکلاسیکی کاملا مکانیکی و کاملا کوتاه نگرانه به مسئله سیاست گذاری اقتصادی نگاه می کرد، تحلیلی ارائه کرد که مضمون آن این بود که چیزی نخواهد گذشت که نرخ دلار روی ۲۰ تومان تثبیت خواهد شد. من هرگز آن صحنه ای را که ایشان تشریف آوردند به تلویزیون و خط و نشان کشیدند برای دلال ها و مشفقانه به آنها گفتند که بروید و فکر شغل دیگری باشید، فراموش نمی کنم.


وی می افزاید: تصور من این است که شبیه این توهم و ناآشنایی با ذات تعدیل را در مقاله آقای مسعود نیلی هم می توانید مشاهده کنید. من زمانی که از قول این آقا حرف هایی زده می شود، شگفت زده می شوم و پیش خودم می گویم خدایا آیا کسی هست که برای او این فرصت را فراهم کند که یک بار دیگر به مقاله ارزیابی برنامه تعدیل که نوشته بود، مراجعه کند و آن را یک بار دیگر مطالعه کند و لااقل در درون خودش و وجدان خودش بیندیشد که چه گفته و چه کرده است. (کدام مقاله ایشان مورد نظر شماست؟ ) مقاله ای که وقتی ایشان از انگلیس برگشت در موسسه نیاوران در یک کتابی به نام اقتصاد ایران چاپ کرد، تحت عنوان ارزیابی تجربه برنامه تعدیل ساختاری. به گمان من هر کس که صادقانه برای خروج از این دور باطل رکورد تورمی و باتلاق تعدیل در اندیشه است هم مراجعه به ادعاهای امثال آقایان نوربخش و عادلی در دهه ۷۰ و فاجعه آفرینی هایی که تصورات خام آنها برای ایران به وجود آورد و هم مقاله آقای نیلی ضروری است.


مؤمنی درباره ادعای عادلی پس از کناره گیری از مدیریت بانک مرکزی مبنی بر اینکه اندیشه تعدیل به بلوغ رسید، گفت: این دفاع آنقدر سست و بی پایه است که ارزش اعتنا کردن و جدی گرفتن را ندارد. اگر واقعا مسئله این است پس چه شد از آن بلوغ، دولت احمدی نژاد سربرآورد. بزرگ ترین گرفتاری آنها این است که نه وقوف روش شناختی به پایه های نظری و سطوح کارآمدی و محدودیت های آموزه بازار برای یک اقتصاد توسعه نیافته رانتی دارند و نه ایران را می شناسند. بنابراین یک کلیشه های ترجمه ای را دستاویزی کرده اند برای این که دور باطل توسعه نیافتگی در ایران ادامه یابد.


این مشاور ستاد انتخاباتی موسوی همچنین در ادامه نقد سیاست تعدیل گفته است: تحلیل های اقتصاد بازار ناظر بر تعادل های لحظه ای است. نئوکلاسیک ها در قله کوته نگری هستند. و نسخه هایی که می پیچند، وعده های فوری بسیار اغواگر برای سیاسیون دارد. اگر از نهادگراها بپرسید باید برای کشور چه کار کرد، آنها در افق بلندمدت شما را به تغییر نهادی، تکنولوژیک و تولیدی هدایت می کنند، بنابراین سیاسیون کوته نگر نمی پسندند، چون تحقق آن هم زحمت و فسفرسوزانی بسیار می طلبد و هم در کوتاه مدت چیزی برای افتتاح کردن و نمایش دادن در معرض دید قرار نمی دهد. اما اقتصاددان نئوکلاسیک می گوید، کافی است در یک شب اراده کنید نرخ ارز را ۱۵۰۰ درصد افزایش دهید تا من فهرست نتایج درخشان تئوریک آن را که انتظار می رود رخ دهد ارائه کنم.


فرشاد مؤمنی در ادامه گفته است: اینها] قائلان سیاست تعدیل [گفتند اگر از منظر اقتصاد سیاسی جهانی و قدرت های بزرگ طلبکار، ادامه تعدیل اجتناب ناپذیر است، بیاییم حداقل به تعدیل، چهره انسانی ببخشیم. طی اجلاس سال ۱۹۸۷ امضای صندوق بین المللی را گرفتند که اگر اجبار می شود کشوری تعدیل را اجرا کند، در مورد تور ایمنی برای فاجعه های تعدیل هم فکری شود. متاسفانه در دولت های وقت همانگونه و به طور ترجمه ای عمل شد.


خبرنگار می پرسد « منظورتان برنامه فقرزدایی است که از سوی دولت دوم هاشمی در مواجهه با انتقادها نسبت به افزایش بی عدالتی و فاصله طبقاتی تدوین شد؟ » او پاسخ می دهد: دقیقا. شما متوجه نشدید که مفهوم مستضعفان که بار معنایی عمیقی داشت جای خود را به اقشار آسیب پذیر داد. وقتی که برنامه تعدیل را اجرا می کنید و به تولید ضربه می زند و موجب نابرابری و فساد می شود معلوم است که پای سرکوب به میان می آید.
مؤمنی در پاسخ به این پرسش که اگر شما جای تیم مدیریتی دولت یازدهم بودید مهمترین اقدامی که در شرایط فعلی انجام می دادید چه بود؟ گفت: من به جای تیم مدیریتی جدید باشم مهمترین و فوری ترین چیزی را که در دستور کار قرار می دادم، فهم اقتصاد سیاسی و نظری گزینه های سیاستی معطوف به خروج از دور باطل تعدیل ساختاری است.