وقتی برجام تبدیل به فوندانسیون میشود!
اگرچه هنوز دور ششم مذاکرات وین ( باهدف احیای برجام) برگزار نشده است، اما مقامات آمریکایی و اروپایی نمیتوانند نیت واقعی خود در خصوص «عدم رفع واقعی تحریمهای ایران» و « زمینهسازی برای مذاکرات فرابرجامی» را انکار کنند!
اگرچه هنوز دور ششم مذاکرات وین ( باهدف احیای برجام) برگزار نشده است، اما مقامات آمریکایی و اروپایی نمیتوانند نیت واقعی خود در خصوص «عدم رفع واقعی تحریمهای ایران» و « زمینهسازی برای مذاکرات فرابرجامی» را انکار کنند! نشریه ایندیپندنت در این خصوص به نقل از منابع غربی نوشته است :
« آمریکا و متحدان قدرتمند اروپایی آن در تلاش هستند موضوع ادامه گفتوگوها برای رسیدگی به دو موضوع برنامه موشکی بالستیک و رفتار جمهوری اسلامی در منطقه را نیز در آن بگنجانند.»
بر اساس آنچه منابع غربی تأکید کردهاند ، دولت جو بایدن رئیسجمهوری آمریکا پیشتر گفته است که هدف از مذاکرات وین قویتر کردن و طولانیتر کردن مدت برجام و درعینحال استفاده از آن بهعنوان زمینهای برای گفتوگو درباره موضوعات دفاعی، موشکی و منطقهای ایران است. طرح دوباره این موضوع در آستانه برگزاری دور ششم مذاکرات وین معنایی بهجز « گذار رسمی غرب از برجام» و تبدیلشدن توافق هستهای به یک « فوندانسیون» جهت ورود به مباحث فرابرجامی نخواهد بود. بدیهی است که در این نوع نگاه، غرب اساسا نسبت به برجام بهمثابه یک «متغیر مستقل حقوقی» نگاه نکرده و آن را صرفا یک « نقطه آغاز» جهت ورود به مباحث«محدودکننده »
علیه کشورمان تلقی میکند.
ازاینرو، تصور « بازگشت واقعی دولت بایدن به برجام» و رفع تحریمهای ضد ایرانی، مصداق یک سادهانگاری مطلق محسوب میشود. بدیهی است که اگر دموکراتهای آمریکا واقعا طرفدار توافق هستهای و اجرای دقیق آن بودند، در همان سال ۲۰۱۶ میلادی(نخستین سال اجرایی شدن برجام) بارها ماده ۲۹ برجام در خصوص لزوم برطرف شدن موانع رفع تحریمهای ضد ایرانی از سوی اعضای توافق هستهای را نقض نمیکردند و در عمل، مانع از تجارت شرکتها و مؤسسات اعتباری و بینالمللی با کشورمان نمیشدند. درهرحال، اکنون دولت بایدن قطعا بازی متفاوتی با دولت اوباما نخواهد داشت.
در این میان، عطش وقیحانه غربیها در خصوص تحدید قدرت موشکی و منطقهای کشورمان بسی قابلتأمل است. بدیهی است که بایدن و همراهانش نسبت به «افزایش تصاعدی قدرت بازدارندگی منطقهای ایران» بهشدت وحشتزده هستند. فراتر از آن، تبدیل «محور مقاومت» به « شبکه مقاومت» براثر رشادت، ایستادگی و مدیریت شهدایی بزرگوار مانند سردار حاج قاسم سلیمانی و سردار حجازی، خواب راحت را از چشمان واشنگتن ، بازیگران اروپایی و دیگر حامیان رژیم کودک کش صهیونیستی ربوده است.
در چنین شرایطی نباید لحظهای از «استراتژی مقاومت فعال» و اجزا و مصادیق آن غافل شد. بدیهی است که هرگونه تاکتیک و تصمیم سازی در حوزه سیاست خارجی کشورمان نیز باید در ذیل همین استراتژی تبلور پیدا کند. حرکت در ذیل استراتژی مقاومت فعال، ضامن بقای مؤثر جمهوری اسلامی ایران و شبکه مقاومت در منطقه خواهد بود. در این میان، لازم است گارد بسته خود را در مقابل هرگونه درخواست طرف آمریکایی-اروپایی در خصوص چینش میز مذاکرات موشکی و منطقهای حفظ کنیم. فراموش نکنیم که تروئیکای اروپایی و طرف آمریکایی در روز پنجشنبه این هفته، باهدف «جبران عهدشکنی خود در برجام» پای میز مذاکره حاضر نمیشوند.در چنین شرایطی باید بهطرف مقابل تفهیم شود که «برجام» صرفا بهمثابه یک « توافق حقوقی مستقل» اصالت دارد نه یک « فوندانسیون ظاهری» برای ورود به مباحث دیگر!
ارسال نظر