به گزارش پارس ، همین سوال نیم بند و واکنش ویران کننده دکتر حسن روحانی- به اعتقاد بسیاری- سرنوشت انتخابات ۹۲ را تغییر داد؛ اول، باعث شد شیخ دیپلمات از این پاس گل برای خودش فرصت تمام کننده ای بسازد و در نظرسنجی ها رشد کند و دوم، جریان حاکم بر انتخابات را از مشکلات اقتصادی به سمت ماجرای تحریم ها و گفت وگوهای هسته ای تغییر مسیر دهد.

آقای عابدینی… ! مردی که به همان نجابت و صداقت ذاتی اش و با همان تپق های بی آزارش، « مدیرکل اخبار خارجی واحد مرکزی خبر» است، سال ها در زمینه « ژورنالیزم تلویزیونی» کار و تحصیل کرده، در تهران و ژاپن مدرک گرفته و پس از مدیریت در بخش های مختلف خبری سیما (از جمله شبکه العالم) به ساختمان شیشه ای آمده. اگر سوال های ما بلندتر از پاسخ های اوست، تعجب نکنید! شاید در لابه لای حرف هایش راز این همه آرامش و بی هیاهویی را کشف کنید.

گفت وگوی هفته نامه همشهری جوان با وی را بخوانید:

فارغ از این که شما مجری گفت وگوی ویژه خبری بوده اید، با توجه به سابقه تان در کارشناسی رسانه، گفت وگوی ویژه انتخابات را برنامه موفقی می دانید؟

من دقیقاً نمی توانم درباره گفت وگوی ویژه اظهارنظر کنم، چون من جزئی از این برنامه ام و طبعاً وقتی آدم جزئی از پیکره یک سیستم است، قضاوتش خیلی منصفانه نیست، ما سعی کردیم برنامه های انتخاباتی رسانه های دنیا را رصد کنیم تا به مدل خوبی برسیم؛ مثلا CNN, BBC, CBS, France۲۴ و… را بررسی کردیم، ببینیم که از هنگام تبلیغات تا شمارش و نتیجه آرا، از نظر حرفه ای چگونه پوشش می دهند، این رسانه ها ۳۰درصد به محتوا می پردازند و ۷۰ درصد حالت show و نمایش دارند؛دکور و رنگ و تایتل و این ها. در بسیاری از این لحظات (مثل پخش زنده تصاویر کاندیدا در اتاق مشاورانش تا استودیوی پخش) هیچ اطلاعاتی به مخاطب داده نمی شود ولی بیننده حس می کند که در جریان همه چیز هست و انتخابات شفاف و جذابی را مشاهده می کند. در همین چارچوب، ما تصمیم گرفتیم که صحنه های ورود کاندیداها را به محوطه جام جم نشان دهیم. با این که از دیدن خودروی کاندیدا و قدم زدن تا استودیو، هیچ اطلاعاتی داده نمی شود ولی از روی پیامک ها و تماس ها، جذابیت این تصمیم را همه درک کردند و در سازمان هم هیچ کس مخالفتی با اجرای این ایده نداشت.

شما با این شکل پخش گفت وگوی ویژه خبری موافق بودید؟

این که هشت شب پیاپی باشد و در روزهای نزدیک به انتخابات که مردم بیشتر به دیدن کاندیداها نیاز دارند، اصلاً خبری از برنامه شما نباشد. تصمیم گیری در این زمینه بر عهده ستاد تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری بود و به ما ابلاغ شد. می شد نوع دیگری هم تقسیم بندی کرد ولی در این زمینه ما فقط باید اجرا می کردیم و احتمالاً بنابر ملاحظاتی، این نوع از برنامه ریزی را انتخاب کردند.

و چرا مثل دوره های قبلی، روی هر کدام از کاندیداها فوکوس نمی کردید و به سوال های از قبل آماده شده می پرداختید؟

ما سه نوع گفت وگو داریم؛ اطلاع رسانی، تبیینی و چالشی. این گفت وگوها قرار نبود چالشی باشد. ما می خواستیم زمینه ای فراهم کنیم که این آقای نامزد بیاید و دیدگاه خودش را در زمینه سیاست، اقتصاد و فرهنگ بگوید (گرچه ما جز یکی از کاندیداها، اصلاً فرصت نکردیم درباره فرهنگ سوال بپرسیم) . در هر یک از موضوعات اگر می خواستیم وارد بحث با کاندیدا بشویم، به زمان خیلی زیادی نیاز بود. برای آن که شائبه ای پیش نیاید، هر بار محور سوالات را به ستادهای نامزدها می فرستادیم.

تفاوت گفت وگوی ویژه خبری با این برنامه هایی که سه کارشناس روبه روی نامزد می نشستند، چه بود؟

شما از این زاویه نگاه می کنید و منی که مجبور بودم سوالات را تهیه کنم، از زاویه دیگری. ما دو گروه سوال داشتیم؛ سوالاتی که ویژه خود نامزد بود و سوالاتی که به صورت کلی پرسیده می شد و همه این ها از قبل به ستادها گفته می شد؛ مثلاً من سوالی را درباره کناره گیری از آقای عارف پرسیدم و ایشان گفت که این ها را دشمنان من می گویند و چرا این را فقط از من پرسیدید و از بقیه نه. من نخواستم روی آنتن بگویم که عین همین سوال را از نخستین نفر ائتلاف (یعنی آقای ولایتی) هم پرسیدم. چون نمی خواستم مخاطب فکر کند که آقای عارف دقت نظر ندارد. بعد از برنامه وقتی این نکته را گفتم، من را در آغوش گرفت و گفت اگر روی آنتن تذکر می دادی، معذرت خواهی می کردم.

خب چرا از زاویه دیگری نگاه نمی کنید؟ این طوری تصور شد که سر کارش گذاشته اید و مورد ظلم رسانه ملی قرار گرفته. شما باید از جبهه تان دفاع کنید.

نه، اشکالی ندارد. آقای ضرغامی به خود من گفت که اگر در این ۸ گفت وگو حرفی در مورد صداوسیما گفته شد، ما از حق سازمان می گذریم و پاسخی نمی دهیم.

به نظر خودتان مصاحبه چالشی، برای مخاطب جذاب تر نیست و بیشتر به درد مخاطب نمی خورد؟ اصلاً پرسروصداترین برنامه انتخاباتی تان کدام گفت وگو بود؟

آخر من آن را چالش نمی دانم…

دقیقا همان تعریفی است که گفتیم؛ با حداقل چالش! یعنی زوم روی عملکرد و سابقه نامزد و بیرون کشیدن سوالاتی که به طور معمول در ذهن مخاطبان وجود دارد؛ مثلاً برای یکی می شود گفت وگوهای هسته ای، برای دیگری می شود عملکرد مجلس، برنامه ها هم بماند برای بقیه ۱۸ ساعت و ۱۵ دقیقه! فرق برنامه شما با برنامه های سخنرانی رتوش شده در همین باید باشد.

درست است… الان همه محورهایی که برای نامزدها می فرستادم، همین جاست. طبیعتاً آن کاندیدا در همه زمینه ها اطلاعات یکسانی ندارد، پس ما حتی تقدم و تاخر سوالات را چک می کردیم تا نامزد در برنامه ریزی ذهنی اش تغییری حاصل نشود. این کار هم در همه رسانه های دنیا مد است.

یعنی قبول ندارید که حتی برای ایجاد همین حماسه، مردم به هیجان نیاز دارند؟ نقطه عطف (نه نقطه اوج) انتخابات ۹۲، گفت وگوی شما بود با دکتر روحانی. آن هم با یک سوال غیرمعمول و نیمه چالشی درباره مذاکرات هسته ای.

این نظر، قابل بررسی و تحلیل است برای دوره های بعد. اگر دور دوم اتفاق می افتاد، شاید این ظرفیت و تجربه وجود داشت که جور دیگری گفت وگو کنیم، ولی برای شما تعریف می کنند برنامه تان باید چگونه باشد، نظر شما هم یک مدل است. شاید برای دوره های بعد، این مدل را در نظر گرفتند چون ظرفیتش در سازمان وجود دارد. ولی اصلا قرار نبود بحث ما چالشی باشد.

به عنوان کارشناس رسانه، در چنین گفت وگوهای غیرچالشی، باید چه کرد که به مجری انگ « منفعل بودن » نزنند؟ رکوردر صرف نباشد.

بالاخره برمی گردد به ساختار برنامه، بستگی دارد که انفعال را چگونه و چی تعریف کنیم. من وظیفه خودم می دانم که در چنین برنامه ای، صادقانه دیدگاه های نامزد را در حوزه اقتصاد و سیاست و فرهنگ به مردم منتقل کنم. عادلانه و منصفانه و داوری درباره این که واکنش و اطلاعات نامزد چگونه است صداقت در گفتار دارد یا نه، همه را به مخاطب واگذار کنم. تعمداً در اول همه برنامه ها این را می گفتم. وقتی برای من مدافع بازی ام را مشخص کرده اند، نمی توانی انتظار گل زدن داشته باشی. حالا شما به این می گویید انفعال؟