پارس به نقل از کیهان: دو تحلیلگر ارشد آمریکایی با انتشار مطلب فوق تصریح کردند رقابت های داغ انتخاباتی، ادعای مهندسی شده بودن انتخابات را زیر سوال برده است.
به گزارش صدای آمریکا، فلینت و هیلاری لورت در این تحلیل مشترک نوشتند: برخی تحلیلگران همواره می گویند انتخابات ایران انتصابی است و نه انتخابی. اما برخلاف آنچه در یک انتخابات مهندسی شده وجود دارد، ایران رقابت واقعی انتخاباتی را سپری کرد و نامزدها به طور وسیع و منظم به رسانه های سراسری دسترسی داشتند و در سه مناظره سراسری با مخاطبانی پرشمار شرکت کردند و فیلم های تبلیغاتی آنها نیز از تلویزیون پخش شد.
نویسندگان، ۴ تن از ۶ نامزد حاضر در رقابت را رقیب اصلی توصیف کرده و در عین حال نوشتند: در تعهد قالیباف، جلیلی، روحانی و رضایی- که رقبای اصلی هستند- به جمهوری اسلامی هیچ تردیدی وجود ندارد. با این حال هر یک برنامه و روش متفاوت و خاصی دارند. در اینجا سوالی که پیش می آید این نیست که آیا جمهوری اسلامی نظر غرب را در گزینش نامزدها تامین می کند یا نه؟ مسلم است که جواب این سوال منفی است. سوال این است که آیا اکثریت ایرانیان معتقدند که در انتخابات امسال نامزد مورد نظر خود را می یابند. از این دیدگاه، نظرسنجی ها نشان می دهد که در دور اول ۷۰درصد از واجدان شرایط رای دهندگی شرکت می کنند که این میزان بالایی است. هر کاندیدایی که به عنوان برنده اعلام شود به خاطر برخورداری از حمایت آرا در انتخابات است نه به خاطر مهندسی شدن انتخابات.
به نظر دو نویسنده این مقاله، نام رئیس جمهور آینده ایران هرچه باشد، او باید با مراکز قدرت دیگری که در قانون اساسی جمهوری اسلامی پیش بینی شده تعامل داشته باشد که ولایت فقیه و مجلس شورای اسلامی از جمله آنهاست. این از گذشته و دوره آیت الله خمینی نیز بوده است.
تحلیل گران آمریکایی می افزایند: رهبر عالی ایران در نقش رهبری جمهوری اسلامی به رفسنجانی، خاتمی و احمدی نژاد امکان داد بخش های مهمی از سیاست های مورد نظر و برنامه های مورد علاقه خود را پیاده کنند. اما در عین حال هرگاه تصمیم های آنان را در جهت تضعیف هویت و امنیت کشور در درازمدت یافته، مانع آنان شده است. رهبری همچنان به ایفای این نقش پس ازآن که رئیس جمهور جدید در مردادماه به جای احمدی نژاد کار خود را آغاز کند، ادامه خواهد داد.
به گزارش صدای آمریکا « نویسندگان مقاله در پایان با تاکید بر آن که آمریکاییان و غربی ها هرگز نتوانسته اند نظام جمهوری اسلامی را باور کنند این امر را یکی از علل شکست و اشتباه پیشاپیش سه دولت پی در پی آمریکا، و سه دهه ادعاهای آنان در مورد فروپاشی نزدیک و آسیب پذیری آن می دانند. نویسندگان این مقاله نتیجه می گیرند که اگر غربیان می خواهند واقعیت سیاست ایرانیان را دریابند باید از تلاش های مداوم خود در اهریمن سازی از نظام انقلابی ایران دست بردارند، زیرا تنها در پرتو چنین نگاهی است که دولت های غربی می توانند با جمهوری اسلامی، به گونه یک نظام حکومتی کامل عیار، سروکار داشته باشند.