به گزارش پارس نیوز،  اصلاحات در حال گذر از اعتدال است، این گذار سیاسی جریان موتلفه با دولت را می توان از تکاپوی شدید این روزهای فعالان اصلاح طلب به وضوح دریافت. جریانی که تمام قد پشت دولت ایستاد حالا با مشکلات اقتصادی که در جامعه چالش ایجاد کرده، پشت دولت را خالی می کند. 

اصلاحات حالا دچار نگرانی و دلواپسی نسبت به از دست دادن سرمایه و بدنه اجتماعی خود است. واقعیت این است که مشکلات اقتصادی که دومینووار کشور را فرا گرفت و دولت توفیق چندانی در حل مشکلات آن نداشت سبب ساز ریزش رای دولت و همدست سیاسی اش جریان اصلاحات شد.

می گویند بدترین حادثه روانی برای هر فردی ناامیدی پس از امیدواری زیاد است. جامعه نیز پس از وعده های محقق نشده دولت تدبیر و امید که مکررا با حرف درمانی و وعده فروشی 5 سال روی کار است و نتوانسته به بسیاری از این موارد جامعه عمل بپوشاند، چندان امیدوار نیست. فعل و انفعالات امروز دولت هم چندان در راهی نیست که امید از دست رفته جامعه را بازیابی کند. این فضای ضعف چند بعدی سیاسی، اقتصادی، اجتماعی جریان اصلاحات را بی آسیب نگذاشته است. اصلاح طلبان هرچقدر برای جداسازی خود از دولت تلاش می کنند با توجه به سابقه و تاریخ ذهنی که مردم دارند کمتر در این جهت توفیقی حاصل می شود. 

روند این گذر جریان اصلاح طلب بدان جا رسیده که اعضای این جناح سیاسی بر احیای هویت از دست رفته خود تاکید می کنند. اما همین موضوع هم محل مناقشه درون جناحی اصلاحات است؛ چرا که اعضای نزدیک به طیف کارگزاران که روحیه و روش پوزیتیویسم و «تکنوکراتیک» دارند از بازگشت اصلاح طلبان به هویت «ایدیولوژیک رادیکال» که بیشتر نگران کرده و آنرا افتادن اصلاحات از چاه به چاله می دانند. رویکردی که پیشتر سبب به محاق رفتن اصلاحات و منجر به ائتلاف با اعتدال گرایان شد تا جایی که این جریان تاکتیک «رحم اجازه‌ای» را برگزید و «محمد رضا عارف» را مجبور به کناره گیری به نفع روحانی کرد. درواقع هویت اصلاح‌طلبان در سال 92 قربانی منفعت طلبی آینده نگرانه شد. 

همین طیف سیاسی از انتخاب دوباره یک  فرد به اصطلاح این جریان میانه رو حمایت می‌کند اما برخی از اصلاح طلبان اصرار به احیای هویت رادیکال این جریان دارند. اولین جرقه این جریان را عارف که به نوعی آسیب دیده رویه منفعت طلبی اصلاحات است، زد و بیان کرد در 1400 ائتلاف نمی‌کنیم. حال همین روند در جریان اصلاحات با بروز مشکلات اقتصادی و ریزش آرای اعتدال گرایان تشدید شده است و فعالان اصلاح طلب را واداشته که ساز جدایی بزنند.

«محسن میردامادی»، فعال سیاسی اصلاح طلب که  تحصن مجلس ششم و محکومیت در فتنه 88 را در کارنامه خود دارد، در این باره بیان می کند: «دلیل ائتلاف ما با روحانی در سال 92 آن بود که باید در انتخاباتی شرکت می‌کردیم تا از 88 عبور کنیم زیرا نگران بودیم که نهاد انتخابات برای همیشه از دست برود. آن ائتلاف برای احیای نهاد انتخابات بود و به نظر من کار کاملا درستی بود. ما آن شرایط را پشت سر گذاشته‌ایم و باید برای 1400 کاندیدای اصلاح‌طلب داشته باشیم.»

وی می افزاید: «فکر نمی کنم بدنه اصلاح طلبان آنقدر عملگرا شده باشد که بخواهد مرزهای هویتی خود را مخدوش کند. همین الان اعتراض ها و انتقادهای بخش هایی از اصلاح طلبان نسبت به دولت آقای روحانی به لحاظ نوع دیدگاه و عملکرد تفاوت زیادی با مجموعه آقای لاریجانی و اصولگرایان سنتی دارد. اگر چنین اتفاقی بیفتد طبیعتا این اعتراض ها بیشتر خواهد شد.» 

«علی تاجرنیا»، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت نیز بیان کرد: « فکر نمی کنم بدنه اصلاح طلبان آنقدر عملگرا شده باشد که بخواهد مرزهای هویتی خود را مخدوش کند. همین الان اعتراض ها و انتقادهای بخش هایی از اصلاح طلبان نسبت به دولت آقای روحانی به لحاظ نوع دیدگاه و عملکرد تفاوت زیادی با مجموعه آقای لاریجانی و اصولگرایان سنتی دارد. اگر چنین اتفاقی بیفتد طبیعتا این اعتراض ها بیشتر خواهد شد.»

وی افزوده است: «معتقدم یک چهره اصلاح طلب مورد اعتماد نظام به عرصه و میدان خواهد آمد اما اینکه در نهایت چه توفیقی حاصل شود باید به گذر زمان سپرد.»
 
به هر جهت آنچه از اردوگاه اصلاحات بر می آید اختلاف نظر بر سر چگونگی حضور در انتخابات 1400 است. از یک سو بدنه اصلاح طلب دیگر تاکتیک رحم اجاره‌ای با کاندیداهایی مانند علی لاریجانی را قبول ندارند و به هویت خود تاکید می کنند و از سوی دیگر برخی هم نگران آینده هستند و به عملگرایی نتیجه بخش امیدوارند. به هر جهت اصلاحات در انتخابات 1400 از هم اکنون وارد یک دوراهی سخت شده است که انتخاب هر کدام شاید با ریزش آرای برخی از بدنه این جریان مواجه شود.