سازش به شرط حذف عناصر قدرت ایران؟!
همزمان با بروز برخی مشکلات در جامعه و متعاقب آن شکل گیری گلایه های مردمی، برخی در داخل میکوشند، این اتفاقات را به ابزار فشاری علیه مقامات تبدیل کنند تا بتوانند بازی سازش خود را پیش ببرند.
همزمان با بروز برخی مشکلات اقتصادی در سطح جامعه و متعاقب آن شکل گیری گلایه های مردمی به وضعیت معیشتی، برخی در داخل میکوشند، مجموع این اتفاقات را به ابزار فشاری علیه مقامات کشور تبدیل کنند تا از این محور بتوانند بازی سازش خود را پیش ببرند. این درست همان خواسته اصلی دشمنان کشور است که با طراحی فشارهای اقتصادی به واسطه اعمال تحریمها، بتوانند رفتار جمهوری اسلامی ایران را در منطقه و جهان تغییر و به اصطلاح خود استاندارد سازی کنند.
اما این برنامه ریزی برای شکل دادن به بازی تحریم در شرایطی صورت می پذیرد که جمهوری اسلامی ایران اگرچه با چالش هایی در حوزه اقتصاد مواجه است اما همچنان دست برتر را در منطقه دارد و به عنوان یک عنصر تاثیرگذار در روابط بین الملل به شمار میآید. درست به همین دلیل است که اروپاییها بر خلاف آمریکا می کوشند با ارائه وعدههای مختلف، ایران را در چارچوب برجام همچنان حفظ کنند تا شاید بتوانند با بهره گیری از این ابزار، ایران را مهار کنند.
در همین حال باید عنوان کرد که شاخصههای قدرت آفرین ایران در عصر حاضر ناشی از دو عنصر اصلی «مردم» و «توان نظامی» است که جریان سازشکار برای هر دوی این عناصر طراحی دقیق کرده است. این جریان به خوبی می داند که حذف این دو عنصر قدرت آفرین، می تواند راه سازش را برای آنان باز کند.
از این رو آنان در مرحله نخست طی یک برنامه ریزی دقیق به دنبال جداسازی مردم از بدنه حاکمیت هستند. بر اساس این طرح جریان سازشکار به کمک رسانههای خود و همچنین از طریق سخنرانی نفوذی های داخلی می کوشد مشکلات اقتصادی کشور را برجسته کند و آن را لاینحل جلوه دهد. پس از آن افزایش فشارهای روانی به مردم به این واسطه و در کنارش تاثیر گذاری نسبی تحریمها، باعث میشود که مردم رو به اعتراضات خیابانی بیاورند. در نهایت این اعتراضات خیابانی نیز به مسیر خاصی برای جداسازی مردم از حاکمیت و ایجاد حس تنفر در آنان هدایت می شود. نمونه بارز چنین طراحی را میتوان در شعارهایی که در اعتراضات اخیر در خوزستان به کار برده شد، مشاهده کرد. جایی که بدون توجه به مسائل صنفی، محور شعارهای خود را به سمت سیاستهای کلان نظام در حوزه دیپلماسی میبرند و فریاد میزنند: «مشکل ما همین جاست، دروغ میگند آمریکاست».
مرحله دوم، آنها برای اجرای بازی سازش، از دومین عنصر قدرت آفرین کشور یعنی توانمندی دفاعی استفاده می کنند. بر این اساس همزمان با فشار غربیها در خصوص قدرت دفاعی کشور و تهدید معرفی کردن آن، این جریان در داخل کشور اینگونه القا میکند که برنامه دفاعی کشور در حال بلعیدن کامل بودجه است و مشکلات اقتصادی کشور با توقف برنامه دفاعی و تزریق بودجه آن به حوزه های عمومی رفع خواهد شد. جریان سازشکار بر همین اساس، بودجه دفاعی سال آینده کشور را تقلیل داده که این موضوع با اعتراض نمایندگان مجلس همراه شده است. بر این اساس، حشمتالله فلاحتپیشه، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجه مجلس شورای اسلامی، با ابراز نگرانی از زمزمههای مرتبط با بودجه دفاعی کشور برای سال آینده گفت: «لایحه بودجه 1398 در دولت در حالی تصویب شده است که علیرغم توصیهها و هشدارهای لازم، اخبار خوشایند و مناسبی از وضعیت بودجه دفاعی شنیده نمیشود و این موضوع به یک نگرانی جدی برای ما تبدیل شده است.»
علاوه بر این، نکته مهم دیگری که در این حوزه قابل ذکر است، ادامه ترویج تهدیدات غربی ها علیه برنامه دفاعی کشور است که بر این اساس آنها توقف ادامه برنامه دفاعی کشور را به معنی پایان یافتن دشمنیها علیه ایران معرفی میکنند و اینگونه القا میکنند که با برچیدن برنامه دفاعی، مشکلات ایران و غرب مرتفع خواهد شد.
جریان سازشکار در بخش دیگری از طراحیهای خود برای برچیدن دومین عنصر قدرت آفرین کشور اینگونه القا میکند که توسعه برنامههای دفاعی در ایران برای حفظ امنیت کشورهای دیگر هست و بخش بزرگی از این تجهیزات در کشورهایی همچون یمن و سوریه استفاده میشود. بر همین اساس بود که چندی پیش آمریکا در یک نمایش تلویزیونی خنده دار با نمایش برخی تجهیزات و بقایای به جای مانده از یک موشک، مدعی استفاده حوثی ها از موشکهای ایرانی علیه عربستان شد. این در حالی است که جمهوری اسلامی به دلیل محاصره یمن و همچنین کنترل شدید تحرکات در سوریه توسط رژیم صهیونیستی و آمریکا، عملا امکانی برای ارسال تجهیزات به این دو کشور ندارد و بخش مهمی از تجهیزات دفاعی سوریه توسط روسیه تامین می شود و مبارزان یمنی نیز خود به تکنولوژی ساخت انواع موشکهای دفاعی دست پیدا کردهاند و دیگر نیازی به ایران در این حوزه ندارند.
حال با جمع بندی تمامی این موارد به خوبی مشخص است که راهبرد اصلی در حوزه سازش، حذف این دو عنصر حیاتی قدرت آفرین ایران است. از این رو جریان انقلابی وظیفه دارد در مرحله نخست برای حفظ عنصر قدرت مردمی، گامهایی برای رفع مشکلات آسیب دیدگان اقتصادی بردارد و به آنها روحیه امید به آینده و بهبود شرایط را تزریق کنند.
در خصوص محور دوم نیز جریان انقلابی وظیفه دارد با بهره گیری از قدرت رسانهای خود به روشنگری در خصوص ادعاهای مطرح شده علیه برنامه دفاعی کشور بپردازد و مزایای در اختیار داشتن یک ابزار دفاعی قوی برای حفظ امنیت و همچنین توسعه اقتصادی کشور، تشریح کند.
ارسال نظر