روحانی با شوخی و خنده اشتباه بانک مرکزی را پذیرفت!
مجموع تصمیمات غلط اقتصادی و آثار مخرب و تورمی آن در چند سال گذشته بارها از سوی رسانهها و کارشناسان اقتصادی مورد انتقاد شدید قرار گرفته بود که بالاخره روز گذشته رئیسجمهور به طور تلویحی اعتراف کرد که گول فرمولهای اقتصادی را خورده و باید در مقام عملی نسبت به آنها تجدیدنظر کرد.
اگرچه رئیسجمهور ایرادات سیاستگذاری در حوزه بازار پولی را با مزاح و ذکر مثالی درباره آثار واردات طلا در کاهش قیمت ارز بیان کرد، اما دامنه تصمیمات غلط در حوزه سیاستگذاری سیاسی بسیار بیشتر از اینها روی مردم و وضعیت بانکها اثرگذار بوده است. با این حال سؤال اینجاست که اگر سیاستهای بانک مرکزی غلط بود، چه اصراری بر استفاده و مشاوره رئیس کل سابق بانک مرکزی است که رئیسجمهور حکم آن را زدهاست.
رئیسجمهور اعتراف کرد برخی از تصمیمات بانک مرکزی در گذشته، چندان جایگاه خوبی نداشت، زیرا هنگامی که واردات طلا آزاد شد، دیدیم که قیمت ارز هم رو به کاهش رفت و نشان داد فرمولهای علمی گاهی نیاز به توجه بیشتر و تجدیدنظر در مقام عمل دارد.
روز گذشته حجتالاسلام حسن روحانی در جلسه هیئت دولت، بخش پایانی سخنان خود را به انتقاد از نظریهپردازانی که در بانک مرکزی بودند، اختصاص داد که به نظر میرسد منظور حسن روحانی اقتصاددانانی باشد که با چراغ سبز مؤسسه نیاورانیهای قدیم و آیندهپژوهی جدید در دولت یازدهم به بانک مرکزی ورود کرده و یا در تصمیمات آن بانک اثرگذار بوده است. هر چند روز گذشته رئیسجمهور انتقاد خود را به این جریان تنها در قالب اختلاف نظرها در رابطه با واردات طلا خلاصه کرد، اما به نظر میرسد دامنه انتقادها از این جریان بسیار وسیعتر از آن چیزی است که رئیسجمهور به آن اشاره داشت.
روز گذشته حجت الاسلام حسن روحانی با اشاره به اینکه «گر چه در این ایام با سختیهایی مواجه بودیم، اما مشخص شد برخی از تصمیمات بانک مرکزی در گذشته، چندان جایگاه خوبی نداشت»، تصریح کرد: «سالها با بانک مرکزی بحث داشتیم که ورود طلا به کشور را آزاد کنیم و همواره بانک مرکزی با آن مخالف بود، در حالی که وزارت صنعت، معدن و تجارت، موافق آزاد شدن واردات طلا به کشور بود.»
رئیسجمهور با بیان اینکه «صنعت طلاسازی در کشور بسیار مهم است و میتواند موجب ایجاد تحول خوبی باشد»، ادامه داد: «بانک مرکزی معتقد بود اگر واردات طلا به کشور آزاد شود، قیمت ارز افزایش خواهد داشت، اما هنگامی که واردات طلا آزاد شد، دیدیم که قیمت ارز هم رو به کاهش رفت و نشان داد که فرمولهای علمی و دانشگاهی گاهی نیاز به توجه بیشتر و تجدیدنظر در مقام عمل دارد.»
خروار در مشت خلاصه شد
هر چند رئیسجمهور خرواری از انتقادات از مجموعهای که تلاش کردند با نادیدهگرفتن بافت اقتصاد دولتی و نفتی ایران و بانکمحور بودن اقتصاد و سرمایه اندک شبکه بانکی، سیاست تعدیل اقتصادی و آزادسازی در نظام بانکی ایران را پیادهسازی کنند، تنها در یک مشت خلاصه کرد، اما اعتراف به اشتباهات در بانک مرکزی در دولت یازدهم، برای خود غنیمتی است و میتواند آغازی برای آسیبشناسی آنچه طی پنج سال گذشته بر نظام بانکی ایران گذشت و تأثیر مخرب آن بر سایر بخشهای اقتصاد و جامعه باشد.
پیادهسازی برنامه آزادسازی در سیستم عامل دولتی و نفتی
در شرایطی که سالها است آسیبهای مکتب نئوکلاسیک و آزادسازی بازارها و کاهش نقش دولت در اقتصاد جهان هویدا شدهاست و حتی سردمدار این تفکر و مکتب یعنی امریکا تا مفرق دست خود را در بازارها و تجارت با چین و وضع تعرفه بالا برای واردات و باجگیری از کشورها به واسطه استراتژی ایجاد ناامنی برای فروش محصولات و کالاها و تجهیزات صنایع و ادوات نظامیاش فرو کردهاست، متأسفانه از دولت یازدهم تاکنون پیادهسازی برنامه نئولیبرالیسم در سیستم عامل اقتصاد دولتی و نفتی و رانتیر ایران شدت گرفت که آزادسازی نرخ سود در بخش بانک و ایجاد جنگ نرخ سود در بین بانکها برای جذب منابع جهت فرار از کما شاید بزرگترین اشتباه استراتژیک در دولت یازدهم بود، این در حالی است که بانکها در ایران در واقع حدود ۹۰ درصد اقتصاد را تأمین مالی میکند و به دلیل کمبود سرمایه بانکها عموم منابع شبهپول و متعلق به اشخاص حقیقی و حقوقی است که بانک مابهازای استفاده از این منابع باید سود به صاحبان سپرده پرداخت کند و آزادسازی نرخ سود هم بانکها را با چالش روبهرو کرد و هم اینکه نرخ تأمین مالی برای اقتصاد را بالا برد و در نهایت به افزایش حجم نقدینگی منتج شد؛ نقدینگی که ماهیت ایجاد آن خلق بدون پشتوانه پول در بخش بانک بود.
شاید نیلی (مشاور ویژه اقتصادی پیشین رئیسجمهور)، همفکران و شاگردانش و در کل مؤسسه نیاورانیهای قدیم و مرکز آیندهپژوهی جدید فراموش کردند که اقتصاد ایران بانکمحور است و حدود ۹۰ درصد تأمین مالی اقتصاد ایران توسط بخش بانکی انجام میگیرد. وقتی نرخ سود آزادسازی شد، بانکها به دلیل هزینههای جاری بالا و سرمایه اندک وارد بازی یا بهتر بگوییم جنگ اقتصادی با رقبا شدند بر سر تأمین منابع شدند و برای فرار از کما حتی به قیمت عدم تحقق سود سپرده، سودهای موهوم و علیالحسابی را تقدیم سپردهگذاران و صاحبان شبهپول کردند و جالب آنکه سهامداران به عنوان صاحبان بانکها عموماً زیان کردند و مشتریان بانک سود دریافت کردند و در این بین کلی بدهی روی دست بانکها به دلیل اضافه برداشت از بانک مرکزی روی دست بانکها ماند.
مردم از گزند فرمولها در امان نماندند
در عین حال مردم ایران هم از گزند فرمولهای نرخ سود در بخش بانکی نماندند زیرا بانکها با پرداخت سود موهوم و سود محقق نشده اقدام به خلق پول بدون پشتوانه کردند و حال آنکه در هیچیک از کشوریهای مبتنی بر استانداردهای نسبی دنیا هیچ بانکی حق خلق نقدینگی را ندارد و این مهم صرفاً در اختیار بانکهای مرکزی است، اما در ایران با آزادسازی نرخ سود بانکی، مهار از دست بانک مرکزی هم در رفت. در این بین آسیبهای اجتماعی، نقدینگی بدون پشتوانه متأسفانه در حال شدت گرفتن است و باید از این ناحیه نگرانی داشت. در پایان باید توجه داشت که این روزها در شرایطی از مدیریت پیشین بانک مرکزی انتقادهای جدی و تند میشود که در این حوزه نیاز به هماهنگی تمامی ارکان و بزرگان نظام برای اصلاحات اساسی دارد؛ چراکه دامنه و شدت رشد نقدینگی به شکل نگرانکنندهای در حال توسعه است.
ارسال نظر