چرا اصلاح طلبان در انتخاب شهردار ضعیف عمل می کنند؟ +تصاویر
ساختار سخت و سیاسی انتخاب شهردار در جریان اصلاحات که منافع سیاسی در آن به کارآمدی ارجحیت دارد سبب ایجاد بحران ثبات مدیریت در پایتخت شده است.
حالا بعد از اعمال قانون منع بکارگیری بازنشستگان در پست های مدیریتی «محمد علی افشانی» هم کم کم بایستی پست شهرداری تهران را رها کند. با این حال اصلاح طلبان در صدد که وی را در جایگاه خود حفظ کیند تا شکستی دیگر آنهم هنوز دوسال از شورای شهر پنجم نگذشته در کارنامه کاری این شورا ثبت نشود.
از همین روست که افرادی چون «آذر منصوری» به شورای شهریها هشدار می دهند که تجربه شورای شهر اول را تکرار نکنند!
این فعال اصلاح طلب بیان می کند: «یک بارتجربه اولین دوره شورای شهر تهران را مرور کنید وببینید شورای پنجم وهر یک از شما درکدام نقطه حساس وتاریخی قرار گرفته اید. مبادکه آن تجربه تلخ دوباره تکرار شود. تک تک شما ۲۱نفر در مقابل امانتی که بر دوشتان گذاشته شده، مسئولید.»
اما مگر شورای شهر اول چه تجربه تلخی برای اصلاح طلبان به جای گذاشته اند؟
ماجرای انتخاب شهردار و انحلال شورای شهر اول
اصلاحطلبان نشان دادهاند که هر وقت در ساختارهای دموکراتیک قدرت را در دست میگیرند نمیتوانند به طور دموکراتیک عمل کنند و کار به دعواهای سیاسی و جناحی میکشد. در شورای شهر اول و مجلس ششم این اتفاق به وفورافتاد. امروز هم به نوعی تاریخ درحال تکرار است. در شورای شهر تماما اصلاح طلب اول اولین موضوعی که روند سریالی اختلافات تا به مرحله انحلال شورا را فراهم کرد و در چندین مرحله نقش داشت، انتخاب شهردار بود.
به طور طبیعی اولین دستور کار اصلی شورا انتخاب شهردار بود. انتخابی که فرایند طولانی و بحثبرانگیزی را بهدنبال داشت. در ابتدا با توجه به یکدست بودن سلیقه سیاسی اعضای شورای شهر (اصلاحطلب) تصور میشد که اولین دوره، با تجربه خوب و شیرینی توام شود. بر همین اساس در فرایند انتخاب شهردار به شکلی دموکراتیک شورا فراخوان داد که مردم کسانی را که توانمندی لازم برای تصدی مسئولیت شهرداری تهران را دارند، به شورا معرفی کنند. حاصل این فراخوان اعلام نام ۷۴ نفر بود. هر نامزدی که بتواند در رایگیری مقدماتی ۵ رای بیاورد، در فهرست نهایی قرار میگرفت و بدین ترتیب ۹ نفر به لیست نهایی راه یافتند؛ محمد عطریانفر، محمد حقانی، تقیزاده، محمد غرضی، دانش آشتیانی، ابراهیم اصغرزاده، سهیلا جلودارزاده، شهاب گنابادی و عزتالله سحابی.» (مجله پیام امروز شماره ۳۱)
در ادامه نامزد موردنظر جبهه مشارکت، یعنی دانش آشتیانی نسبت به دیگر گزینهها رای بیشتری آورد. او ۹ رای چپیها و مشارکتیها را در برابر ۶ رأی کارگزارانیها داشت. طیف اقلیت که دبیر کل خود (کرباسچی) را در زندان میدید، راضی نبود با هزینههایی که پرداخت کرده، حالا شهرداری تهران را از دست بدهد.
مرتضی الویری
اما با دعوای میان کارگزاران و مشارکتی ها که به استعفای «عبدالله نوری» رئیس شورای شهر تهران در آن زمان انجامید، تصمیم گرفته شد فرد دیگری برای شهرداری انتخاب شود.این نوع رفتار که بیشتر دهنکجی به رای مردم و انتخابات و روند طولانی بود که برای رسیدن به شهردار جدید تهران انجام شده بود، در آخر با یک حرکت کاملا دیکتاتوری تکمیل شد و فردی خارج از لیستی که مردم پیشنهاد داده بودند برای رسیدن به پست شهرداری تهران به شورای شهر اول معرفی و انتخاب شد.
مرتضی الویری – که خود او چند روز پیشتر گفته بود تمایلی به پذیرش مسئولیت شهرداری تهران ندارد- به عنوان شهردار منتخب شورای شهر تهران در روز ۱۱ خرداد اعلام و بلافاصله حکم شهرداری او از سوی وزارت کشور صادر شد (پیام امروز شماره ۳۱)
اما در ادامه اختلافات شدید میان الویری و شماری از اعضای شورای شهر، از جمله «ابراهیم اصغرزاده»، منجر به آن شد که بر سر ابقاء یا برکناری او میان دو دسته از اعضای شوراء، رقابتی شکل بگیرد. اما طیف مخالفان الویری همچنان به فشار خود برای برکناری او ادامه دادند تا این که کار به استیضاح شهردار تهران در ۱۴ آبان ۸۰ کشید. اما الویری توانست با کسب ۵ رای مخالف استیضاح و دو رای ممتنع که مخالف به حساب می آمد، ابقاء شود.
ملک مدنی
با این حال فضای شدید مخالفت با شهردار منجر به آن شد عملا شورا کار خاصی در جهت مدیریت شهری از پیش نبرد و بحث های سیاسی سکه رایج آن باشد. الویری هم در ۲۴ بهمن ۸۰ استعفاء داد. بعد از الویری «محمد حسن ملک مدنی» که نزدیکی زیادی به کرباسچی و حزب کارگزاران داشت، انتخاب شد اما با روی کار آمدن وی و دعوای شورا و شهردار بر سر تراکم فروشی و تشکیل نشدن جلسات شورای شهر باعث انحلال شورا شد. ملک مدنی هم بعدها توسط مجلس اصلاح طلب ششم برکنار شد.
ماجرای انتخاب شهردار در شورای اصلاح طلب پنجم
شورای شهر پنجم هم تا به اینجای کار در انتخاب شهردار ناکام مانده است. عاقبت بعد از کش و قوس های بسیار بر سر گزینه های شهرداری تهران و حرف و حدیث ها درباره حضور یا عدم حضور محسن هاشمی(منتخب اول تهران در انتخابات شورای شهر)، بعد از رای گیری بر سر نام های موجود در فهرست بلندبالای گزینه ها ( بیش از 20 نامزد)، اسامی ۷ نفر که بیشترین تعداد رای را در میان اعضای منتخب شورای پنجم به دست آوردند، به قرار زیر اعلام شد:
محمد علی نجفی (۲۱ رای)، حسین مرعشی(۲۰ رای)، الهه کولایی (۱۶)، سید محمد علی افشانی (۱۴رای) حبیب الله بیطرف (۱۲ رای)، محمد شریعتمداری (۱۱ رای) و محسن مهرعلیزاده (۹رای) به عنوان ۷ گزینه نهایی تصدی پست شهردار تهران انتخاب شدند.
نام برخی از گزینه ها مانند «الهه کولایی» که حتی یک روز کار اجرایی هم در کارنامه کاری خود نداشت بیشتر به عنوان یک شو سیاسی در این میان برای حضور کاندیداهای خانم مطرح شد. بعد از این اما شورای شهر «محمد علی نجفی» را به عنوان شهردار تهران مطرح کرد. شهرداری که بعد از حدود 7 ماه به مانند سایر پست هایی که داشت در آغاز مسیر به بهانه بیماری استعفا کرد.
فردی که در رسانه به خاطر این رفتار به «اقای استعفا» مشهور شده است. بعد از وی شورای شهر تهران با فعالیت حزب «اعتماد ملی» «محمد علی افشانی» را به عنوان شهردار خود انتخاب کرد. اما حالا افشانی هم بایستی به سبب قانون منع بکارگیری بازنشستگان پست خود را ترک کند. هر چند که تلاش زیادی از سوی اصلاح طلبان برای دور زدن قانون و تغییر آن به نفع شهردار تهران شده اما بسیاری بر این عقیده هستند که این قانون تغییر یافتنی نیست.
حال شورای شهر پنجم برای انتخاب شهردار دیگری باید خود را آماده کند. اما روند انتخاب شهردار با سبقه سیاسی که از شورای شهر اول در جناح سیاسی اصلاحات وجود دارد روند سخت سیاسی است. درواقع در این ساختار مشکل احزاب هستند که بایستی شهردار را انتخاب کنند و از این رو کارآمدی جای خودرا به منافع سیاسی در انتخاب شهردار در این جریان می دهد.
مثال محسن هاشمی در این عرصه که همواره به عنوان گزینه شهرداری در این سه مورد انتخاب شهردار نامش مطرح شده است و از سوی اصلاح طلبان اجازه ورود به این حوزه به وی داده نمی شود حکایت از همین ساختار سیاسی سخت دارد. برای همین در دوره پنجم هم مانند دوره اول شورای شهر تهران دو شهردار انتخاب شدند که انتخابشان بیشتر سیاسی بود.
این موضوع تا به اینجا موجب ایجاد خسارت زیادی در مدیریت شهر تهران شده است. پایتخت امروز با بحران عدم ثبات مدیریتی دست و پنجه نرم می کند؛ این در شرایطی است که کلانشهری مانند تهران مشکلات بسیار زیادی دارند و بایستی با طرح های نو تهران را با شیوه مدیریتی نوین اداره کرد تا ضمت سهولت زندگی در این شهر این مشکلات در آینده به بحران برای پایتخت تبدیل نشود.
ارسال نظر