مروری بر عملکرد حامی سال 92 تا منتقد امروز
ولایتی هم به جرگه دلواپسان دولت پیوست
حالا که آفتاب تابان برجام به غروب مبدل شده است، حامیان قدیمی آقای روحانی هم برجام را با ترکمانچای مقایسه میکنند اما کیست که نداند که اگر حمایتهای اولیه آنان از روحانی و سیاست خارجی متکی به غربش نبود، شاید امروز در چنین وضعیتی نبودیم.
- متین مصفا : حالا که آفتاب تابان برجام به غروب مبدل شده است، حامیان قدیمی آقای روحانی هم برجام را با ترکمانچای مقایسه میکنند اما کیست که نداند که اگر حمایتهای اولیه آنان از روحانی و سیاست خارجی متکی به غربش نبود، شاید امروز در چنین وضعیتی نبودیم.
هیچ کس فکرش را نمیکرد در آخرین روزهای سال 92 که نامزدهای مختلفی برنامههای خود را برای انتخابات ریاست جمهوری ارائه میدادند، در نهایت این حسن روحانی باشد که گوی رقابت را از دیگر رقیبانش بگیرد و به ساختمان پاستور راه یابد اما به طور حتم وی در این مسیر تنها نبود.
منصفانه اگر بخواهیم قضاوت کنیم باید بگوییم که تنها تمایز روحانی در سال 92 با دیگر رقیبانش در طرح موضوع حل و فصل مسالهای هستهای بود که اگرچه وی با شعار «سانتریفیوژها باید بچرند اما چرخ زندگی مردم نیز باید بچرخد» توانست نظرها را به خود جلب کند اما انتقادات علی اکبر ولایتی دیپلمات کارکشته به سیاست خارجی جلیلی به کمک روحانی آمد و توانست وی را کلیددار پاستور کند.
این انگاره منفی در کارنامه علی اکبر ولایتی خواهد ماند که چرا دیروز که منتقدان نسبت به عدم تضمینهای کافی درباره برجام انتقاد میکردند روزه سکوت گرفته بود و حالا که برجام هوا شده است، روغن ریخته را نذر امامزاده میکند
علی اکبر ولایتی یکی از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری بود که در مناظره سوم با موضوع سیاست خارجی ضمن اعلام جزئیات کارشکنی در توافق هسته ای اش با نیکلا سارکوزی رئیس جمهور وقت فرانسه، از شیوه فعلی مدیریت پرونده هسته ای ایران و فعالیتهای سعید جلیلی در مقام دبیر شورای عالی امنیت ملی انتقاد کرد و گفت: دیپلماسی این نیست که انسان برود مقابل کشورهای دیگر خطابه بخواند و در مصاحبه مطبوعاتی مطالب خود را بیان کند. دیپلماسی این نیست که ما در یک طرف بنشینیم و آنها در طرف مقابل بنشینند و ما حرف مشخصی را بزنیم بدون آن که اقدامات دیگری در خارج از آن انجام دهیم. حالا پنج سال از حرف آقای ولایتی گذشته است و اکنون این دیپلمات کارکشته دستاورد شاگرد قدیمی خود را با ترکمانچای مقایسه میکند.
عضو هیات عالی نظارت بر برجام امروز درحالی از وضعیت برجام انتقاد کرده و راهکارهایی را برای پیشبرد این امر به جلو ارائه میکند که به نظر میرسد یکی از مشکلات اساسی کشور در این راه عدم نظارت بر مسیر درست اجرای برجام در این چندسال اخیر است، اقدامی که اگر به درستی اجرایی شده بود شاید با چنین وضعیتی روبرو نبودیم.
انتقاداتی که بخشی از آنان را ولایتی نیز قبول دارد و اگرچه به زحمت ظریف اشاره میکند اما یکی از دلایل آن را عدم ورود متخصصان در کشور و عملکرد ناکارآمد مجلس میداند در حالی که گویا آقای ولایتی فراموش کردهاند که خود وی نیز بخشی از متخصصان است و وی نیز در این زمینه کاری انجام نداد.
ولایتی در اظهارات اخیر خود در حالی نداشتن متن فارسی برای برجام را حقارتبار تر از عهدنامه گلستان و ترکمانچای میداند که در وهله اول این انتقاد به وی وارد میشود چرا در همان زمان این مسائل را به شاگردش گوشزد نکرده و اکنون بعد از این همه سال این موارد را به خاطر آوردهاید.
در پایان باید گفت اگرچه صحبتهای اخیر عضو هیات عالی نظارت بر برجام درباره وضعیت برجام بیانگر واقعیتی است که تاکنون از زبان دلواپسان دولت گفته میشد و از زبان وی حرفی تازه است اما این انگاره منفی در کارنامه علی اکبر ولایتی خواهد ماند که چرا دیروز که منتقدان نسبت به عدم تضمینهای کافی درباره برجام انتقاد میکردند روزه سکوت گرفته بود و حالا که برجام هوا شده است، روغن ریخته را نذر امامزاده میکند.
ارسال نظر