تاملی بر فراز و فرود پرونده هستهای یران
بدعهدی چشم رنگیها در برجام اروپایی تکرار میشود؟
نکتهای که در اینجا نباید فراموش کرد این است که اگر برجام اروپایی را نیز با کشورهای قاره سبز جلو ببریم ، در نهایت تنها ایران است که به تعهدات خود پایبند خواهند بود و چشمرنگیهای اروپایی نیز دستشان برسد همانگونه در توافق سالهای 83 با بدعهدی به ایران جواب دادند، در این برهه نیز همانگونه عمل خواهند کرد.
اگرچه دلسوزان و دلواپسان هشدارهای بسیاری را برای ضرورت گرفتن تضمینهای کافی در برجام درباره آمریکا و اروپا اعلام کرده بودند اما تدبیر و امیدیها با اطمینان بستن به کدخدا مدعی شدند که میتوان به جلو پیش رفت و در این راه هیچ نگرانی وجود ندارد.
زمان گذشت و با تغییر رئیسجمهور آمریکا نظر کدخدا برگشت و حالا آمریکا یک جانبه از برجام خارج شده و ایران با برجامی روبروست که چشمرنگیهای بدعهد اصرار دارند ایران در آن بماند اما تجربه پیشین ثابت کرده است که آنان نه توان حمایت از ایران در مقابله با تحریمها را دارند و نه در واقعیت ارادهای برای این کار دارند.
نکتهای که در اینجا نباید فراموش کرد این است که اگر برجام اروپایی را نیز با کشورهای قاره سبز جلو ببریم ، در نهایت تنها ایران است که به تعهدات خود پایبند خواهند بود و چشمرنگیهای اروپایی نیز دستشان برسد همانگونه در توافق سالهای 83 با بدعهدی به ایران جواب دادند، در این برهه نیز همانگونه عمل خواهند کرد.
از این رو مروری بر مذاکرات چندجانبه ایران با کشورهای اروپایی که در نهایت با فرمان رهبر فرزانه انقلاب مسیر آن را تغییر کرد درس خوبی است تا بدانیم اروپا نیز دستکمی از آمریکا ندارد و آنان اگر بتوانند هم کاری برای ایران انجام نمیدهند.
سال 2003 بود آژانس بین المللی انرژی اتمی تحت فشار آمریکای سرمست از پیروزی در عراق بررسی پرونده هستهای ایران را آغاز کرد و در این میان اروپا نقشآفرینی جدی را در این زمینه انجام داد.
با این وجود تنها دستاورد اعتماد به اروپاییها انعقاد دو قطعنامه علیه ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی بود و در نهایت از ایران خواسته شد تا تمام فعالیتهای مرتبط در حوزه هستهای را تعلیق کرد
افشای آلودگیهای اورانیومی در بازرسی آژانس از شرکت کالای الکتریک زمینههای لازم را فشارهای جدید به ایران فراهم کرد و در سپتامبر سال 2003 بود که آژانس در قطعنامهای در محکومیت ایران صادر کرد و از ایران خواست تا با اجرای فوری پروتکل الحاقی از هرگونه فعالیت مربوط به توسعه فناوری غنی سازی بپرهیزد.
با افزایش فشارها ایران مذاکره خود را با اروپا شروع کرد و آغاز این مذاکره با سفر وزرای امورخارجه انگلیس، فرانسه و آلمان به ایران در اکتبر سال 2003 آغاز شد. مذاکرات با اروپاییها در نهایت به انعقاد بیانیه سعدآباد و توافق نامه بروکسل و پاریس که بخش اعظم آن تعهدات ایران برای توقف بخشهای مختلف برنامه هستهای ایران بود، ختم شد.
تعهداتی که ایران داوطلبانه با پذیرش پروتکل الحاقی غنی سازی اورانیوم خود را متوقف کرد و در کنار آن طرف اروپایی نیز به ایران تعهد داد تا تلاش کند از ارسال پرونده هسته ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد جلوگیری کند.
با این وجود تنها دستاورد اعتماد به اروپاییها انعقاد دو قطعنامه علیه ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی بود و در نهایت از ایران خواسته شد تا تمام فعالیتهای مرتبط در حوزه هستهای را تعلیق کرد.
هرچند مذاکرات با اروپاییها ادامه داشت و روند آن بسیار طولانی شد اما به دلیل مخالفت آمریکاییها با غنی سازی اورانیوم این مذاکرات به جایی نرسید و مشاور امنیت ملی وقت جورج بوش به البرادعی اعلام کرد که سیاست آمریکا عدم وجود حتی یک سانتیریفیوژ در ایران است.
پس از ماجراها بود که شاهد همراهی کامل اروپا با قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل متحد بودیم و اروپا سه بسته تحریمی علیه ایران را اعمال کرد که در نهایت ایران با آغاز فعالیتهای هستهای خود نشان داد که در این میان ترسی از تحریمهای اقتصادی خود ندارد.
سالها گذشت و با روی کارآمدن دولت تدبیر و امید مذاکرات جدیدی با اروپا و آمریکا آغاز شد اما هرچه بیشتر میگذرد شواهد نشان میدهد که این هم همان داستان مذاکرات دولت اصلاحات است و از اروپاییها آبی برای ایران گرم نمیشود.
در این شرایط رهبر فرزانه انقلاب برای ادامه برجام اروپایی هفت شرط را مطرح کردهاند، که به گفته اگنس وان در مال، سخنگوی وزارت امور خارجه فرانسه آنان درصدد بررسی این شروط هستند.
اما آنچه در پایان باید گفت این است که اروپا علیرغم ادعاهای خود با برنامه موشکی و نظامی مخالف است و بعید نیست بدعهدیهای چشمرنگیهای اروپایی مجددا تکرار شود.
ارسال نظر