گروه تحلیلی خبری " پارس"_ باران بهاری: روز دوشنبه (۱۴ اسفند) نمایشگاه موزه لوور در تهران در حالی با حضور، «ژان لودریان» وزیر امور خارجه فرانسه و «ژان لوک مارتینس» رئیس موزه لوور در محل موزه ملی ایران افتتاح شد که «ژان ایو لودریان» وزیر امور خارجه فرانسه به ایران ، پیش از سفر خود به ایران اظهارات توهین‌آمیزی را درباره ایران به زبان آورد.

وزیر امور خارجه فرانسه پیش از سفر خود به تهران در اظهارنظری گستاخانه گفت: «ایران باید به نگرانی‌ها درباره برنامه موشکی خود توجه نشان دهد یا اینکه با تحریم‌های احتمالی مواجه خواهد شد و برنامه موشک‌های بالستیک ایران که چند هزار کیلومتر برد دارند، با قطعنامه‌های شورای امنیت سازگار نیستند و فراتر از نیاز ایران برای دفاع از مرزهایش  هستند و در صورتی که این مشکل مستقیماً حل نشود، این کشور با خطر تحریم‌های جدید مواجه خواهد شد.»

اظهارات وزیر خارجه فرانسه  در حالی مطرح شد که رییس موزه لوور ایران پیش از این به عمیق تر شدن روابط میان ایران و فرانسه اشاره کرده و گفته بود: « روابط میان ایران و فرانسه، روابطی قدیمی و عمیق هستند چرا که فرانسوی‌ها پیشگام کاوش‌های باستان‌شناسی در کشور تاریخی ایران بوده‌اند. این نمایشگاه بی‌سابقه در تهران این امکان را برای ما فراهم می‌کند تا پلی میان این روابط شکوه‌مند برقرار کنیم که قدمت آن به قرن ۱۹ میلادی بازمی‌گردد.»

بنا به اظهارات رییس موزه لوور ‌ تعداد 550 هزار اثر در کل گنجینه‌ موزه‌ لوور وجود دارد که هزاران اثر آن متعلق به ایران است، اما آمار دقیقی از این آثار در دسترس نیست که از این آثار  ۵۶ اثر به ایران آمده‌اند که از جمله مهم‌ترین آنها تابلوهایی از «رامبراند» و مجسمه «ابولهول» ساخته شده از سنگ «بازالت» مربوط به دوره‌ی «فرعون هاکور» و همچنین دو اثر متعلق به فرهنگِ ایرانی یعنی «تبر کتیبه‌دار» از کاوش‌های علمی باستان‌شناسی محوطه‌ چغازنبیل و «شیء برنزی از لرستان» متعلق به بورس اوراق بهادار باقی‌مانده از عصر آهن و با حدود سه‌هزار سال قدمت اشاره کرد.

ایران در سال های حکوت شاهان قاجار و پهلوی محل توجه و تمرکز قدرت های جهانی برای تاراج و غارت منابع خود بود .کشورهای غربی از قرن هجدهم میلادی متوجه وجود آثار و اشیاء ارزشمند در منطقه ی بین النهرین شدند و فعالیت هایی را در مناطق باستانی ایران ، مصر و عثمان یشروع کردند. درمیان این کشورها، فرانسه توجه ویژه ای به ایران داشت و همین توجه ویژه موجب انعقاد قرادادی در سال 1900 بین ایران و فرانسه و اعطای حق انحصاری و دائمی کاوش های باستان شناسی در ایران به  این کشور شد.

این پیمان عملاً حق کاوش های باستان شناسی را از دیگر دیگر کشورها سلب می کرد و از نفوذ انگستان و روسیه به حوزه ی باستان شناسی ایران جلو گیری می کرد. اما این امتیاز برای فرانسه همیشگی نبود و با ظهور حکومت پهلوی در سال 1925 در‌های ایران به روی باستان شناسان خارجی باز شد.

در میان این کشورها، فرانسه توجه ویژه ای به ایران داشت و همین توجه ویژه موجب انعقاد قرادادی در سال 1900 بین ایران و فرانسه و اعطای حق انحصاری و دائمی کاوش های باستان شناسی در ایران به این کشور شد.

آمریکایی ها اعتراضاتی را به قانون موجود وارد ساختند و انحصار کاوش های باستان شناسی برای فرانسه را نا عادلانه خوانده و مدعی شدند که این کشور نتوانسته است به طور مناسب از شرایط بهره برداری کند. برای همین با کمک عده ای در داخل ایران تلاش های خود را برای لغو معاهده ی 1900  شروع کردند. آرتور اپهام پوپ مشاور موسسه ی هنر شیکاگو در زمینه هنر اسلامی به همراه عبدالحسن تیمور تاش، وزیر فواید عامه، محمد علی فروغی وزیر مالیه و حسین علایی سفیر سابق ایران در واشنگتن در این زمینه تلاش های فراوانی را انجام دادند. فشارهای دیپلماتیک آمریکا بر فرانسه  در نهایت منجر به عقد قراردادی بین ایران و فرانسه در تاریخ 18 اکتبر 1927 شد، طبق این قرارداد فرانسویان متعهد شدند که از حقوق خود در معاهده ی 1900 دست بکشند. در عین حال ماده ی اول این معاهده ریاست آثار باستانی ایران را به مدت بیست سال در اختیار فرانسویان قرار می داد که برای این منظور هم آندره گدار فرانسوی انتخاب شد.

یکی از افرادی که نقش بسزایی در لغو انحصار فرانسه در آثار باستانی ایران داشت آرتور پوپِ آمریکایی بود. او که اطلاعات فراوانی از فرهنگ و هنر اسلامی داشت در سال 1304 وارد ایران شد و در پی رفت و آمدها و تلاش های فراوانش برای معرفی هنر ایران، به رضا شاه نزدیک شد و مورد حمایت او قرار گرفت.

با وجود دزدی های فراوان پوپ در ایران و در کمال تعجب، رضا شاه در سال1931 از او و در سال 1935 از همسرش با اعطای مدال ویژه ای به خاطر خدماتشان در زمینه ی حفظ بقایای آثار تاریخی ایران، تقدیر کرد. پوپ علاوه بر حمایت مستقیم رضا شاه از حمایت های محمد علی فروغی و پسرش محسن فروغی نیز بهره مند بود و بسیاری از دزدی های خود را با پشتیبانی این دو انجام می داد.

بعد از لغو معاهده ی 1900 که امتیاز کاوش های باستانی در ایران را به کلی در اختیار فرانسه قرار می داد تلاش های پوپ و عوامل داخلی در ایران برای تصویب قانونی جایگزین شروع شد. این تلاش ها موجب تصویب قانونی شد که موزه های آمریکایی قادر بودند انبوه آثار باستانی ذیقیمت ایرانی را بدست آورده و از ایران خارج کنند و در ازای آن هزینه ی نسبتاً ناچیزی پرداخت کنند.

این قانون که تحت عنوان «قانون حفظ آثار ملی» در 30 نوامبر 1930 به تصویب مجلس رسید کاملاً غیر قانونی و فاقد مشروعیت بود و بدون کمک رضا شاه و عوامل درجه دوی او مانند فروغی امکان پذیر نبود. این قانون در ایران در حالی به تصویب رسید که قوانین مشابه در اروپا و دیگر نقاط جهان تفاوت اساسی با این قانون داشت. در قوانین اروپا همه ی آثار باستانی کشف شده متعلق به دولت بود. به طور مثال در ایتالیا، فرانسه، اتحاد شوروی و حتی قبرس، همه ی آثار باستانی کشف نشده دارایی قطعی دولت محسوب می شدند.

تاراج پادشاهان قجری از آثار باستانی ایران به فرانسوی‌ها در حالی صورت گرفته است که هم اکنون شاهد به تاراج رفتن اعتماد و سرمایه ایرانیان در قضیه برجام هستیم.

تاراج پادشاهان قجری و پهلوی از آثار باستانی ایران به فرانسوی‌ها در حالی صورت گرفته است که هم اکنون شاهد به تاراج رفتن اعتماد و سرمایه ایرانیان در قضیه برجام هستیم. گویی قرار نیست تاریخ مستعمره ایران به پایان برسد و این چرخه ادامه دارد.

به نظر می‌رسد برای فرانسوی ها تاریخ عوض نشده است و آنان درصدند تا با نمایش چندروزه آثار به غارت رفته ایرانی رویه استعمارگونه خود را پرده ‌پوشیده و آن را مثبت جلوه دهند، امری که بر اساس مستندات تاریخی اعتماد به این جماعت استعمارگر امری دور از منطق و عقل است و در زمینه برجام هم شاهد بودیم که عملا کاری نکرده و آنان هم تنها وعده و وعیدهای پوچ می‌دهند.