پارس؛
خط امامیهای مصدقی، دست به دامان جلالالدین فارسی+ دستنوشته سرکرده منافقین
درباره نهضتآزادی و ملیگرایی چون موضع امام درباره مصدق مهمترین چالش پیشرو بود، در راستای مخدوش شدن آن روایات جدیدی خلق و نقل شد.
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- امین فرج اللهی- «مصدق» در تاریخ ایران همیشه یک چالش بوده، موافقان و مخالفان قاطعی داشته که او را از اوج عزت تا قعر ذلت تحلیل میکنند. از دهه بیست به بعد، «مصدقیها» نهضت ملیشدن صنعت نفت را وامدار او و «کاشانیدوستها» او را نمکناشناس آیتالله کاشانی و جریان مذهبی و خائن به نهضت میدانستند.
دوقطبی حادی که در سالهای ابتدایی انقلاب هم حاکم بود و گروههایی که با امام و انقلاب سر ناسازگاری داشتند تلویحا میکوشیدند او را به عنوان یک قهرمان ملی و «سمبل ملیگرایی» مطرح کنند. در همین راستا روزهای ابتدایی پیروزی انقلاب، نام خیابان «پهلوی» به «مصدق» تغییر یافت.
اما سخنان صریح امام در 25خرداد 60 درباره مصدق و جمله معروف «او هم مسلم نبود» پرونده مصدق و مصدقدوستی در جمهوری اسلامی را بست. 30 خرداد مرحوم مهدویکنی، وزیر کشور در اطلاعیهای کوتاه با توجه به در پیشرو بودن سالروز ولادت امامزمان(عج) از تغییر نام خیابان «مصدق» به «ولیعصر» خبر داد.
در دو دهه اخیر، وقتی چپهای خطامامی استحاله شدند، جریانشناسی تاریخیشان هم تغییر کرد و «مصدقستیزی» مکتبی متاثر از نگاه امامخمینیشان، تبدیل به «مصدقدوستی» افراطی شد که متضمن نوعی «کاشانیستیزی» بود. «مصدق» به عنوان نماد «ملیگرایی سکولار» و «کاشانی» به عنوان نماد جریان «سیاستمدارِ مذهبی» در تاریخ معاصر ایران.
در سالهای اخیر جریان خطامامی استحاله شده - اصلاحطلبان- که در دوران حیات امام با دو جریان «منتظری» و «ملی-مذهبی» دشمن بود؛ با این دو جریان پیوند خوردند. آنها برای موجه کردن این وحدتهای استراتژیک سیاسی کوشیدند روایت تاریخیِ تضاد قبلی را مخدوش کنند. درباره نهضتآزادی و ملیگرایی چون موضع امام درباره مصدق مهمترین چالش پیشرو بود، در راستای مخدوش شدن آن روایات جدیدی خلق و نقل شد.
کتاب «زمانه و زندگی امام خمینی» به قلم آقای «محسن بهشتیسرشت» که سال 91 توسط موسسه تنظیم ونشر آثار امام چاپ شده برای اولین بار درباره سخنان خرداد60 امام مدعی شد که «سالها بعد از آن، در صحبت یکی از اعضای شورای انقلاب فرهنگی با امام نسبت به بیان ویژه ایشان در سخنرانی ۲۵ خرداد در رابطه با مسلم نبودن دکتر مصدق، امام از این موضوع گذشتند.» مولف کتاب در گفتگوی 91/8/3 با سایت «جماران» در اینباره میگوید: «درگفت و گوی من با آقای جلال الدین فارسی، او میگفت حدود یکسال بعد از اینکه امام آن جمله را گفتند به اتفاق اعضای شورایعالی انقلاب فرهنگی به دیدن امام رفتیم تا اینکه بعد از اتمام جلسه من و آقای شریعتمداری در اتاق ماندیم و گفتم که شما با وجود آنکه این جمله را در مورد مصدق گفتید، در مدرسه کمال که در آن تدریس میکردم، سندی وجود دارد که دکتر محمد مصدق اجازه گرفته است تا از محل وجوهات شرعی به مدرسه کمک کند. امام هم گفتند یکی از علمای اصفهان مطلب را این جور به من رسانده بود و اگر اینگونه است که شما میگویید، من از حرفم برگشتم.»
حالا 36 سال پس از «او هم مسلم نبود» صریح امام در سخنرانی عمومی و تغییر نام خیابان «مصدق» به «ولیعصر»؛ شورای شهر تهران تصمیم گرفتهاند بخشی از خیابان کارگر را به نام «مصدق» نامگذاری کنند. اینبار در کنار ملی-مذهبیهای ضدانقلاب، خطامامیهای اصلاحطلب و «سازندکی» کارگزاران هم دارند در تمجید از این اقدام سوت و کف میزنند و ذوق میکنند. چرا که نیک میدانند هرچند «نلسون ماندلا» و «گاندی» و «سیمون بولیوار» هم که نامشان روی خیابانهای پایتخت است«مسلم» نبودهاند؛ اما این «مصدق» است که در تاریخ معاصر ایران نماد «ملیگرایی سکولار» در برابر جریان مذهبی است.
جالب این که همین جریان وقتی بحث از «مرحوم موسی صدر» میشود، با تندترین عبارات جلالالدین فارسی را هتک کرده و فردی دروغگو و کینهجو و غیرقابل اعتبار در تاریخ معرفی میکنند؛ ولی برای مخدوش کردن آن نقل صریح امام درباره مصدق؛ تنها دستاویزشان «تکخاطره»ای از همان جلالالدین فارسی است! و در پاسخ به این سوال که «اگر واقعا نظر امام درباره مصدق تغییر کرده بود، ایشان اینقدر تقوا و دقت نظر نداشتند که آن را اعلام کرده تا جفای به این مهمی در حق او را جبران کنند؟» سکوت میکنند! این است حکایت دم خروس و قسم حضرت عباس(ع) همزمان آقایان! هم مدعی انحصاری خط امام هستند، هم سینهچاک مصدق!
مسعود رجوی رهبر منافقین در بخشی از پیامش دو روز پس از عاشورای 88 میگوید: "زمان آن رسیده است که اسم خیابان مصدق را هم برگردانید.
ارسال نظر