پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- امیر مسروری- یک: در یک هفته اخیر پس از اعلام خبر انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به قدس شریف و موج انتفاضه سوم در سرزمین های اشغالی شکل گرفت و رسانه ها از  پایان مسیر مذاکرات صلح اعراب و  اسرائیل خبر می دادند. هرچند سازشکاران همیشه دنبال این مسیر بودند اما افکار عمومی دیگر هر نوع مذاکرات را بر نمی تابیدند. تا آنکه دولت عربستان از مذاکرات سخن به میان آورد و عادل الجبیر نسبت به مذاکرات صلح و رسمیت شناختن دولت اسرائیل پس از توافقات صلح، موضع گیری رسمی کرد. چند روز پس از آن رئیس جمهور آمریکا به سرزمین های اشغالی سفر کرد تا با طرف های پرونده فلسطین مذاکره کند. محمود عباس که پیش از این هم در مسیر مذاکرات صلح ، همه چیز را در فلسطین به پای میز مذاکره کشاند، این بار از طرف های اروپایی خواست تا در مذاکرات صلح و سازش ورود کند. رئیس تشکیلات خودگردان از طرف های اروپایی درخواست نمود با پذیرش دولت فلسطین به عنوان دولت رسمی فرآیند مذاکرات سازش را تسریع کند. پیش از آن هم نتانیاهو از مذاکرات سازش با تشکیلات خودگردان در یک مذاکرات بین المللی حمایت کرد.

دو: هزینه خبر انتقال سفارت برای طرف های سازشکار بسیار بالا بود. از یک سو اعتماد عمومی نسبت به تشکیلات خود گردان به عنوان گروه مایل به سازش و جدا از مقاومت کاهش یافت و از سوی دیگر با آغاز انتفاضه سوم و خبر انتقال سفارت، انتفاضه وارد فاز مسلحانه شد. هر دو عامل برای بازگشت طرف های مختلف به فرآیند مذاکرات موثر واقع شده و محمود عباس برای جبران اعتماد عمومی  نیازمند امتیاز گیری از طرف های غربی است و رسمیت شناختن فلسطین در اروپا می تواند این امتیاز را به محمود عباس بدهد.

از طرفی با فاصله گرفتن طرف های اروپایی از ترامپ، نتانیاهو تمایل جدی دارد تا بازیگران شرق آسیا را در پرونده فلسطین درگیر کند که نمونه اش سفر شش روزه نتانیاهو به هندوستان و عقد قراردادها مختلف با دهلی است. طرف اسرائیلی خوب می داند مذاکرات چه نفعی دارد و تعلیق خبر انتقال سفارت می تواند به عنوان یک گزینه غیر نقد در مذاکرات سازش، تشکیلات خودگردان را وادار سازد حلقه سرکوب و فشار به نیروهای مقاومت را افزایش دهد و تنگ کند. موضوعی که در توافقات پس از کمپ دیوید سابقه دارد و طرف صهیونیستی توانست با رسمیت بخشی به خود، هیچ سهمی به یاسر عرفات به عنوان طرف فلسطینی ندهد.

بازگشت محمود عباس و نتانیاهو به مسیر مذاکرات نشان از موثر واقع شدن فشارها در داخل فلسطین و حتی فرای مرزهای این کشور است. انزجار اجتماعی از تصمیم ترامپ در سرزمین های اسلامی، کاهش محبوبیت تشکیلات خود گردان در مناطق فلسطینی در کنار افزایش حملات مقاومت در سرزمین های اشغالی توانسته سازشکاران را به تحرک بیندازد و دور باطل جدیدی در پیش گاه ملت فلسطین قرار دهد. هرچند گروه های مقاومت از هر نوع سازش با طرف اسرائیلی اعلام برائت کردند اما به نظر می رسد برای مهار انتفاضه سوم و افزایش سطح همکاری اطلاعاتی میان نیروهای تشکیلات خود گردان و طرف اسرائیلی، مذاکرات سازش با امتیاز گیری فراوان از طرف فلسطینی توسط صهیونیست ها به جریان بیافتد و طرف صهیونیستی از موج نارضایتی بین المللی رهایی یابد.  نباید فراموش کرد سیاست های تنبیهی وضع شده علیه اسرائیل پس از تصمیم ترامپ برای تل آویو سنگین تمام شده و دولت اسرائیل چند هفته ای است با مشکلات اقتصاد داخلی شاهد اعتراضات شهرک نشینان است. بر همین اساس هر نوع مذاکرات سازش می بایست از سوی دولت ها و ملت ها محکوم شود و خاطرات مذاکرات سازش گذشته توسط اهالی رسانه بازخوانی گردد.