چرا امثال رشیدپور دیگر تحویل گرفته نمی شوند؟+ تصاویر
توانمندی رشیدپور در قواره یک مجری عمومی که نسبت به اجرای جنگهای شادی و برنامههای روزانه تلویزیونی و مهمانیهای خصوصی امری کتمان ناشدنی ست اما آیا مدیریت یک گفتوگوی تخصصی در حوزههای سیاسی و اقتصادی نیز از عهده یک مجری عام بر میآید؟!
رضا رشیدپور هنگامی که در نقش مجری تبلیغاتی حسن روحانی در انتخابات وارد گود شد و همزمان در صدا و سیما نیز ممنوع التصویر بود! در میان رسانه های اصلاح طلب در اوج تمجید و محبوبیت بود.
اما رشیدپور بعد از بازگشت به تلویزیون و همچنین شروع برخی انتقادات گاه و بیگاه از دولت روحانی در برنامه "حالا خورشید" یواش یواش مورد نقد و تهاجم برخی از اصلاح طلبان و حامیان دولت نیز قرار گرفت.
با این وجود پس از انتخاب رضا رشیدپور -که سابقه حمایت تمام عیار از حسن روحانی را در کارنامه خود داشت و دارد- به عنوان مجری برنامه گفتگوی زنده تلویزیونی با رئیس جمهور، برخی رسانه های اصلاح طلبان و حامیان دولت نه تنها از وی استقبال نکردند، بلکه پس از مصاحبه او را مورد انتقادات عجیبی هم قرار دادند.
*رشید پور به درد برگزاری جنگ شادی می خورد نه یک گفتگوی تخصصی!
روزنامه اصلاح طلب "بهار" نیز یادداشتی نوشت: انتخاب گزینهای همچون رشید پور از سوی صدا و سیما و احتمالا با تایید رئیس جمهور که دارای آیتمهای مشخصی میباشد صرفا میتوانست سبب ایجاد جذابیتهای غیر واقعی گردد. توانمندی رشیدپور در قواره یک مجری عمومی که نسبت به اجرای جنگهای شادی و برنامههای روزانه تلویزیونی و مهمانیهای خصوصی امری کتمان ناشدنی ست اما آیا مدیریت یک گفتوگوی تخصصی در حوزههای سیاسی و اقتصادی نیز از عهده یک مجری عام بر میآید؟! نداشتن اطلاعات کامل در حوزههای اقتصادی و سیاسی و همچنین دادن اطلاعات غلط به مخاطب که دست کم در دو مرتبه با واکنش طرف مقابل گفتوگو مواجه گردید نخستین مواردی بود که در حین انجام این گفتوگو جلب نظر میکرد.رشید پور بر مبنای اجراهای پیشینش خود را نیازمند بازیگری و جلب نظر مخاطب میدید، در این برنامه هم به همان سیاق رفتار خود را تنظیم کرده بود که شاید بتوان آن را به عنوان یکی از نقاط ضعف این گفتوگو برشمرد. لبخندهای تصنعی و تلاش محکوم به شکست مجری جهت نشان دادن شرایط دوستانه بیش از حد نیاز و عدم وجود توان تخصصی جهت ورود چالشی به نفس گفتوگو از دیگر نقاط ضعف فاحش مجری اشتباه این برنامه بود. انتخاب مجری سلبریتی مجلسی برای مدیریت این گفتوگو بزرگترین و نخستین اشتباه برنامه سازان سیاست مدار تلقی میگردد.لازم به یادآوری است که مردم در انتظار ندایی متفاوت از جانب رئیسجمهورشان بودند که این گفتار برایشان جذابیت خلق نماید نه اینکه مجری برنامههای طنز و نشستهای صمیمی عمومی خود را در محدوده جذابیتهای تلویزیونی غرق کند و بدل به مجری رئیسجمهور گردد"
*حسام الدین آشنا: مصاحبه خبرنگار میخواهد نه فقط مجری!
حسامالدین آشنا رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری نیز در دو توییتی بلافاصله پس از پایان گفتوگو نوشت: «سلام؛ اگرچه در اثر کوتاهشدن زمان گفتوگو بسیاری از سؤالات مجال طرح نیافت ولی بر خود لازم میدانم ضمن تشکر از کسانی که این مسیر را برای انتقال پیام خود به ریاستجمهوری انتخاب کردند عرض کنم کلیات سؤالات به اطلاع ایشان رسیده است و جدول تفصیلی هم به اطلاع ایشان و همگان خواهد رسید. تلاش میشود که ریاستجمهور - نه فقط روحانی - وارد سطح جدیدی از قرارگرفتن در قاب تلویزیون شود. مصاحبه خبرنگار میخواهد نه فقط مجری! اگر برنامه زنده است باید تعاملیتر باشد. نزدیکشدن به استانداردهای گفتوگویی و استفاده از فناوریهای تعاملی در برنامههای آتی دنبال خواهد شد».
گفنتی است که آشنا کمی بعد از مصاحبه حسن روحانی یک نظرسنجی توییتری نیز برای بررسی عملکرد رئیسجمهور انجام داد که تا ساعت پایانی آن حدود هفتهزار و ٥٠٠ نفر عضو توییتر در آن شرکت کردند. در این نظرسنجی بیش از ۸۰ درصد «پاسخهای» رئیسجمهور را «ضعیف» ارزیابی کردند.
*عباس عبدی: نیازی به مجری نیست
عباس عبدی هم با اشاره به اینکه من تلویزیون نگاه نمیکنم و متن صحبتها را در رسانهها میخوانم، به «شرق» گفت: در مورد شکل گفتوگو باید بگویم بهطور کلی معتقدم هر مسئولی یا باید جلو یک یا چند روزنامهنگار مستقل و قابلاعتماد و توانا حرف بزند ولی اگر این شیوه را نمیخواهد، بهتر است به تلویزیون برود و یکطرفه حرف بزند. بنده این نوع اخیر را نسبت به گفتوگوی دونفره صوری ترجیح میدهم. خودشان میتوانند مسائل را ریز کنند و بگویند این مسائل وجود دارد، این نکات هم مطرح است و این هم پاسخهای و برنامه من است. اصلا نیاز نیست کسی از او سؤال کند؛ چراکه همه میدانند این سؤالات چندان جدی نیست و بنابراین این مصاحبهها بیشتر مصنوعی میشود. بنابراین ترجیح من این است که رئیسجمهور یا هر مسئول دیگری بهطور مستقیم در تلویزیون در مقابل مردم قرار گیرد و یکطرفه با مردم حرف بزند. هیچ نیازی هم به پرسش و پاسخ نیست چراکه سؤالات مردم معلوم است و اگر او به سؤالات بیربط دیگری پاسخ دهد، مردم از گفتوگوی مزبور رضایت نخواهند داشت و اگر هم به سؤالات درست جواب دهد، مردم هم متوجه میشوند که او سؤالات مردم را فهمیده است و میداند که نکته ابهام کجاست. حالا یا او میتواند رفع ابهام کند یا نمیتواند. بنابراین فکر میکنم باید از این فضای گفتوگوی دونفره خارج شد. اما در کل گمان نمیکنم آقای روحانی قادر باشد بخش اعظم سؤالات مقدر جامعه و مردم را پاسخ دهد. بخشی از این ناتوانی ناشی از ضعف دولت است و بخشی از آن هم ناشی از وضعیت عمومی مملکت است؛ چراکه اساسا او در مقامی نیست که به بعضی از سؤالات جواب دهد. بنابراین این نوع سؤال و جوابها کمکی بنیادی در رفع ابهامها نمیکند بلکه در بهترین حالت این گفتوگوها ابهام جدیدی بهوجود نمیآورد»
* مقصر اصلی مجری هایی هستند که سعی می کنن خبرنگار باشن ولی نیستن
فرهاد کیانفرید، دبیر سیاسی روزنامه ابتکار نوشت: هرچند رشیدپور در قسمت هایی از مصاحبه خوب عمل کرد اما خیلی بهتر میتونست مصاحبه ۶۰ دقیقهای مدیریت کنه تا سوالهای بیشتری بپرسه ولی موضوعات زیادی موند که پرسیده نشد. سیاست داخلی کلا نادیده گرفته شد. راستش خیلی امیدوار بودم به رشیدپور ولی حیف شد .اینکه همه معتقدن مصاحبه روحانی هیچ چیز جدیدی نداشت و اصلا خاص نبود، درسته اما مقصر روحانی نیست. یه مصاحبه زمانی خوب از آب درمیاد که سوالات خوبی پرسیده بشه. مقصر اصلی مجری هایی هستند که سعی می کنن خبرنگار باشن ولی نیستن. بهتر که دفعه بعد مصاحبه کننده از بین خبرنگارهای خوب یا تحلیلگران انتخاب بشه تا بتونن روحانی به چالش بکشن و از کلی گویی دورش کنن.
من خودم ندیدم چون که شنیدن حرفهای هررییس جمهوری درایران دیگه هیچ جذابیتی برام نداره ازهرکی هم پرسیدم کسی اصلا رغبت به شنیدن حرفهای هیچ کدام ازمسئولان حکومتی نیست.مردم خسته هستند وفقیر"ازهمه لحاظ فقیرهستند