پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- دکتر سعدالله زارعی، عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی و کارشناس مسائل منطقه در یادداشتی برای آورده است:

مقابله با داعش در عراق و سوریه، در بعد نظامی پایان یافته،‌ اما در بعد امنیتی هنوز نیاز به کار دارد، چرا که آنها از شکل منسجم خارج شده اند و دیگر سرزمینی در اختیار ندارند، اما نفراتشان هنوز موجود است و قاعدتا آنها به شکل لکه‌ای و سیار در بخش‌هایی از عراق و سوریه ظاهر می‌شوند و دست به اقدامات تروریستی می‌زنند. مقداری زمان می‌برد که این بعد از داعش هم شکست بخورد و اقدامات تروریستی و امنیتی‌شان مهار شود.

پیش‌بینی من این است که طی یک سال آینده، درگیری با داعشی‌ها از بعد امنیتی در عراق و سوریه ادامه پیدا کند اما ضعیف‌تر خواهند شد و از حمایت‌های مردمی که در گذشته برخوردار بودند، محروم خواهند شد.

سربازگیری در داعش متوقف می‌شود و مجبورند نیروهای محدودشان را مدیریت کنند و همین نیروهای کنونی هم از آنها جدا خواهند شد و گروهی از نیروهایشان که از آن کشورهای دیگر بودند، به کشورهای خودشان بازگردانده خواهند شد.

2- استراتژی آمریکا وقتی گروه‌های تروریستی را در این منطقه به وجود آوردند، این بود که می‌توانند وضع جبهه مقاومت و منطقه را به هم بریزند. تصور می‌کردند، با سوار شدن بر موج تروریست می‌توانند جبهه مقاومت را در سطح منطقه کنترل و ایران را از منطقه اخراج کنند اما از آنجا که ایران نقش کلیدی در مبارزه با داعش داشت، در دوره‌ای شش هفت ساله، نفوذ جمهوری اسلامی در عراق، سوریه، لبنان و دیگر کشورهای منطقه چند برابر پیش از پیدایش گروه‌های تروریستی شده است. البته باید در نظر بگیریم که آمریکایی‌ها تلاش برای تضعیف جمهوری اسلامی را به اشکال دیگر ادامه می‌دهند.

3- یکی از روش‌هایی که امروز آمریکایی‌ها دنبال می‌کنند،‌ ترساندن ایران در منطقه و نشان دادن تصویری دروغین از یک جنگ بزرگ است تا نشان دهند اگر کسانی در جمهوری اسلامی با آمریکایی‌ها راه نیایند باید درگیر جنگی طولانی‌مدت پرهزینه و شدید در منطقه شوند. آنها امیدوارند گروه و جناح و افرادی در ایران با چنین ترسی وادار به همکاری شوند و علاوه بر این گمان می‌کنند کسانی در ایران هستند که تصورشان هماهنگی الزامی با غرب است و به همین علت به این موج می‌پیوندند و از داخل ایران فشار می‌آورند و ترس آمریکا برای هراساندن ایران به نتیجه می‌رسد. پس آمریکایی‌ها در طرح جدیدشان بیش از منطقه بر نفوذ به درون ایران متمرکز هستند.

4- استراتژی ما در نقطه مقابل، مقاومت در چهارچوب نظام در عرصه داخلی و خارجی است. در داخل باید روی توانمندی داخلی و تبلور آن در اقتصاد مقاومتی تاکید کنیم و در سطح منطقه نیز در جهت تامین استقلال و تامین وحدت منطقه به عنوان دولتی قدرتمند جلو برویم و بدانیم که از این طریق، منطقه‌ای قدرتمندتر و ایرانی مقتدرتر و موثرتر را شاهد خواهیم بود.

5- آمریکا از امکانات و ظرفیت لازم در سوریه برخوردار نیست. البته هشت پایگاه کوچک در شمال منطقه ابوکمال و دو پایگاه کوچک در منطقه تنف دارند که حد فاصل دیرالزور و اردن است. این پایگاه‌ها کوچکند و تعداد کمی نیرو دارند و نیروهایی که در منطقه آمریکایی‌ها را پشتیبانی می‌کند، کردها هستند که خود با مشکلات داخلی درگیرند و ظرفیتشان برای کارگزاری سیاست آمریکا در سوریه کم است. پس آنها نمی‌توانند اقدامات یکجانبه تهاجمی را در سوریه علیه جمهوری اسلامی و جبهه مقاومت شکل بدهند. به عبارتی، آمریکایی‌ها ناچارند به ائتلاف توجه کنند.

6- در سطح ائتلاف یک جنبه ائتلاف آمریکا و روسیه است که آمریکایی‌هایی تلاش می‌کنند نقاط مشترکی را بین خود و روسیه ایجاد و این کشور را از وضع فعلی که کمک به جبهه مقاومت است، خارج کنند و رو در روی جبهه مقاومت قرار بدهند. این البته یک آرزوی محال است که آمریکایی‌ها دنبال می‌کنند و طبیعتا روس‌ها هشیارتر از آن هستند که نفهمند در سوریه، قدرت و ضعف کجاست .

در سوریه ، دولت و ارتش و نیروهای مردمی سوریه و ایران و حزب‌الله و گروه‌های موتلفه جبهه مقاومت مثل فاطمیون و زینبیون و حیدریون حضور دارند و طبیعتا روس‌ها می‌فهمند قدرت در دست این گروه‌هاست، نه در دست آمریکایی‌ها که با نیروهای بسیار محدود و صرفا با همکاری کردها در منطقه حضور دارند.

7- ائتلاف دیگر، ائتلاف با ترکیه است. آمریکا می‌کوشد اختلافاتش را با ترک‌ها حل کند اما تا کنون موفق نشده است، چون ترک‌ها سر چیزی معامله می‌کنند که ارزشش را داشته باشد و حتی اگر موفق به ائتلاف شوند سیاست ترکیه در سوریه پیش نمی‌رود. مساله سوم ائتلاف عربی است یعنی آمریکا با کشورهایی مثل عربستان و اردن ائتلاف منطقه‌ای علیه جبهه مقاومت به وجود می‌آورد که پدیده‌ای جدید نیست و آمریکایی‌‌ها همیشه این دولت‌ها را کنار خودشان داشته‌اند. طبیعتا این ائتلاف ضعیف‌تر از گذشته است یعنی امروز تنها کشور عرب همسایه سوریه که احتمال همکاری‌اش با آمریکایی‌ها وجود دارد، اردن است در حالی که اردنی‌ها در طول سال‌های گذشته از ایفای نقش فعال در بحران سوریه خودداری کرده‌اند و روابطشان را با بشاراسد به هم نزده‌اند و حتی دستگاه‌های امنیتی اردن با دستگاه‌های امنیتی سوریه همکاری می‌کردند. من معتقدم آمریکایی‌ها ناچارند روی فاز سیاسی حرکت کنند.