پمپاژ نگرانی توسط دولتمردان امید:
«دولتِ انرژی منفی»
پس از چند روز ناآرامی و آشوب در شهرهای کشور و فروکش کردن این آشوب ها باید به بسترها و ریشه های آن بیشتر پرداخت تا بار دیگر شاهد چنین کانون های بحران خیر در کشور نباشیم.
به گزارش
، در روز های اخیر ایران صحنه آشوب در شهرهای مختلف است که برخی با بهانه قرار دادن مشکلات و معضلات اقتصادی و معیشتی، بدترین خسارات را به تاسیسات و اماکن عمومی و حتی مردم وارد می سازند. سطح درگیری ها از همان روز دوم یعنی جمعه وارد فاز خشونت و امنیتی شد. تا پیش از آن در برخی اعترضات، محوریت با شعارهای اقتصادی و معیشتی بود ولی در چند روز اخیر دیگر خبری از این دلمشغولی های اکثریت جامعه ایرانی در آشوب ها نیست.در این بین مشاهده می شود بسیاری از نمایندگان مجلس و دولتمردان به صورت گسترده از عدم گران شدن قیمت حامل های انرژی، مشکلات معیشتی و تلاش برای حل آنها و عدم تصویب پیشنهادات دولت برای گرانی برخی از خدمات و کالاها در بودجه سال آینده خبر می دهند. حتی برخی از نمایندگان مخالفت خود را با حذف یارانه ها نیز ابراز کرده اند. حجم چنین اظهارات و موضع گیری های همزمان با آشوب ها بسیار قابل توجه است. به نظر می رسد این مسئولین می بایست چالشی ایجاد شود تا نسبت به برخی از حقوق مردم احساس مسئولیت کرده و خود را نماینده ملت بدانند.
به هر حال اما نکته اساسی در این بحث، ادبیات و موضع گیری های مسئولان دولتی در ماههای اخیر است. در این بین محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت و مسئول سازمان برنامه هر زمان که در پشت تریبون قرار گرفت، با اظهاراتی مبنی بر افزایش قیمت ها یا حذف یارانه بگیران التهاب را در جامعه افزایش می داد. وی حتی پا را تا آنجا فرا برد که حامیان دولتی را که از رای خود به روحانی ابراز پشیمانی کرده بودند، افرادی خواند که اصلا رای نداده اند و به نوعی اینگونه صورت مساله انتقادات نسبت به عدم تحقق وعده های انتخاباتی روحانی یا تلاش برای افزایش قیمت ها را پاک کرد.
بسترهای نارضایتی جامعه و به خصوص اقشار کم درآمد و مستضعف جامعه با وعده های اقتصادی و شعارهای در ایام انتخابات فراهم شد که پس از آن تحقق وعده ها با اما و اگر های فراوانی روبه رو شد و در عوض تحقق آنها، موج گرانی جدیدی بازارها را فراگرفت. آن زمانیکه اسحاق جهانگیری و حسن روحانی با صدای بلند از رونق اقتصادی، ایجاد اشتغال، از بین بردن فقر مطلق، افزایش درآمدها در شهریور 96، و دهها شعار و وعده رنگین، سخن می گفتند می بایست نسبت به عملی کردن آنها نیز فکری می کردند و وعده ها را تا پای صندوق رای رها نمی ساختند.
دولتمردان که می بایست در مقابل عملکرد چندساله خود در بهبود وضع اقتصادی پاسخگو باشند، در هفته های اخیر با موضوعات انحرافی خود را منتقد وضع موجود نشان داده و توپ مشکلات را به زمین این و آن پاس می دادند. وقتی حسن روحانی در اولین کنفرانس پس از انتخاب مجدد خود در پاسخ به سوالی در رابطه با ایجاد اشتغال 950 هزار نفری در هر سال، آن را منوط به 770 هزار میلیاردی کرد که ابتدا باید در جیب دولت قرار گیرد تا بتواند آن را تبدیل به شغل کند.
به طور کلی آنچه در ماههای گذشه و بخصوص در آذرماه سال جاری همزمان با ارسال لایحه بودجه از سوی دولت ساطع می شد، بیشتر امواج منفی و ناامید کردن میلیون ها ایرانی بود که با هزاران امید منتظر تحقق وعده های اقتصادی دولت بودند. زمانیکه مسئولان دولتی از بیکاری و حضور 3 نفر بیکار در هر خانه سخن می گویند این معنایی جزء عدم وجود راهکار برای حل این معضل از سوی آنها ندارد. آحاد جامعه از مشکلات اقتصادی و معیشتی خبر دارند و آن را لمس می کنند، آنها در انتظار عملی شدن راهکارها هستند و نه فقط گفتار درمانی مسئولان دولتی. انرژی منفی از سوی دولتی که باید امید همراه با عمل به ملت تزریق کند، خود بدترین بستری است که موج سرخوردگی و اعتراض می شود. هیزمی که فراهم می آید و با کوچکترین جرقه ای تبدیل به آتش می شود و در آن سو دشمنان قسم خورده ایران از این بستر برای امیال ناجوانمردانه خود سواستفاده می برند.
عامل و محرک اشوب دولت است دولتی که با دروغ و فریب مردم رای اورد و بجای خدمت کردن سیاسی بازی در اورد این دولت اگر مملکت ما قانون مند بود صلاحیت اداره مملکت را نداشت و باید بر کنار می شد
فقط استعفا راه علاج این دولت پیر، فرتوت و وامونده است وبس؛ تا انشاالله خدا عنایتی کند.
نا امیدی و انرژی منفی از سر و روی این دولت بی کفایت می بارد وقتی بجای اتکا به مردم اتکا به اجنبی باشد همین است
این دولت از ابتدا شعارش تدبیر و امید بود اما عمش تزویر و دروغ و متاسفانه بسیاری از مردم نفهمیدند و باز با این تزویر ها و دروغ ها کنا آمدند به هر علت. نمونه های عملی تزویر و دروغ ابتدای این دولت که بسیاری از مردم را به خاک سیاه نشاند دروغهایی بود که وزیر اقتصاد و رئیس جمهور درباره بورس در رسانه ها تبلیغ میکردند و مردم بیچاره را تشویق به سرمایه گذاری در بورس و بعد هم بورس را باخاک یکسان کردند. تمام مدارک و شواهد در همین اینترنت موجود است. از مسائل پشت پرده پدیده شاندیز و کیش و موسسات مالی اعتباری هم بگذریم...