پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- ساواک، با توجه به هشدارهایی که از سرویس‌های اطلاعاتی همکار دریافت کرده بود، از ماه‌ها قبل از پیروزی انقلاب انتقال اسناد بسیار مهم را به خارج از ساواک، به بیرون از بایگانی‌های رسمی و در مواردی که ممکن نبود امحاء اسناد مهم، آغاز کرد. این امر بویژه شامل هویت منابع اطلاعاتی بااهمیت در اهداف مرتبط با روحانیت و گروه‌های مذهبی می‌شد که اینک معلوم بود به زودی به حکومت آینده تبدیل خواهند شد. نحوه عملکرد ساواک بنحوی بود که هیچ رد قابل شناسایی از منابع فعال در اهداف امنیتی مهم باقی نماند.

با توجه به جایگاه ویژه ثابتی، مدیر اداره کل سوم [امنیت]، و سرعت عمل او در انتقال منابع و همکاران تشکیلاتی خود قبل از تحقق انقلاب اسلامی، از این منابع مهم بعنوان «شبکه پرویز ثابتی» نام برده می‌شود زیرا شامل کسانی می‌شد که ثابتی شخصاً و از طریق چند دستیار مورد اعتمادش آنان را هدایت می‌کرد.

در سال‌های اولیه پس از انقلاب، حسرتی که کارشناسان دقیق و دلسوز اسناد اطلاعاتی داشتند ناتوانی آنان در شناسایی هویت اصلی منابع بود در اهداف بسیار مهمی چون روحانیت، رهبران اصلی و تأثیرگذار انقلاب، وفاداران به حضرت امام خمینی و جریانات انقلابی و مذهبی و جریان‌سازی‌های رژیم علیه حرکت انقلاب و غیره. از منابعی که مهم‌ترین گزارش‌ها را درباره امام و نهضت ایشان، و علیه همه نیروهای ضداستبدادی به ساواک داده بودند، در پرونده‌هایی که ذیل گزارش منبع نظریه رهبر عملیات درج شده بود بجز شماره‌هایی از هویت منبع وجود نداشت. با این ارثیه اطلاعاتی امکان شناسایی ممکن نبود.

در حوالی سال‌های ۱۳۷۱- ۱۳۷۲ برخی دلسوزان انقلاب، که متوجه اهمیت این منابع ناشناخته بودند، کار آزمایشی را برای شناسایی آنان آغاز کردند. آن‌ها با تلاش پرحجم و سنگین بعضی از فعال‌ترین کدهای منابع را در پرونده‌های گوناگون جمع‌آوری کردند. یکی از فعال‌ترین کدها فردی بود که گزارش‌های بسیار مهمی از بیت حضرت امام (ره) در نجف اشرف و فعالیت نیروهای مذهبی و انقلابی در ایران و در خارج از کشور و فعالیت‌های دانشجویی به ساواک می‌داد. فعالیت این شخص چنان چشمگیر و نقش او آنقدر مهم بود که انگیزه فراوانی در کارشناسان برای شناسایی هویت او ایجاد کرد. به این ترتیب، گزارش‌های این فرد در تمامی پرونده‌ها ردیابی و استخراج شد و پس از چند ماه با کنار هم قرار دادن این گزارش‌ها و شناسایی سطح دسترسی منبع و محل زندگی و محل تحصیل و ترددها و نحوه ارتباط‌گیری او با بیت امام (ره) فرد فوق شناسایی شد.

بر اساس این کار سنگین چند ماهه، گزارشی کاملاً مستند از سوابق و فعالیت‌های این منبع ویژه ساواک [م. ع. هـ. ن.] تهیه شد و مدیر مربوطه با شور و شوقی غیرقابل وصف درخواست ملاقات فوری با وزیر کرد. منبع فوق در آن زمان در رده‌های بالا و قابل توجه کشور شاغل بود و در لابی‌های حساس مشاور بعضی شخصیت‌های درجه اول نظام بود.

گزارش فوق به وزیر وقت ارائه شد. طبعاً باید وزیر نیز با شور و شوق از این گزارش استقبال می‌کرد و الگوی این کار را برای شناسایی سایر منابع مهم و ناشناخته ساواک در اهداف مهم و مرتبط با حیات انقلاب و نظام به کار می‌گرفت. ولی مدیر فوق با انتقاد شدید وزیر مواجه شد که چرا خارج از مأموریت‌های محوله سازمانی به این کار دست زده. وزیر نه تنها ادامه این کار را اکیداً ممنوع کرد بلکه مدیر فوق را کمی بعد از سمتش برکنار کرد و همه پرسنلی که با او کار کرده بودند از ادامه همکاری با وی منع شدند. راهی بزرگ که با تلاش جهادی آغاز شده بود با ارائه اولین دستاوردش به بن‌بست رسید.

اطلاع از هویت اولین منبع شناسایی شده ساواک در بیت امام می‌توانست کلید برخی اسرار مهم باشد و این راه می‌توانست تداوم یابد و رازهای بزرگ‌تری را کشف کند. این راه از همان آغاز مسدود شد به دلایلی که گذشت زمان برایمان روشن کرده است.