پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- محسن مهدیان- بعد از ماجرای «باید ببازی» علیرضا و همون روزهای اول یک سوال ذهنم را مشغول کرده بود. خب؟ حالا چی شد؟ امتناع از کشتی آنهم پیش از رویارویی اصلی چه حکمی دارد؟ پیامش چیست؟ اقدام علیرضا نیاز به یک زنجیره تکمیلی داشت. اقدامات داخلی هم بیشتر روی خود کشتی گیر تمرکز داشت نه پیام سیاسی اش. باید جهان متوجه می شد چه اتفاقی افتاده است. باید ضمیمه های سیاسی «باید ببازی» دست برتر را نشان می داد.

اما اتفاقی نیافتاد تا واکنش نتانیاهو. واکنش نخست وزیر رژیم صهیونیستی کار را تمام کرد. به سخن دیگر اهمال دولت در تکمیل این زنجیره و کار ناکرده آقای رئیس جمهور را نتانیاهو انجام داد. چقدر هم خوب این وظیفه را برعهده گرفت؛ وقتی گفت «خصومت ایران با ما در این کشتی می تواند خلاصه شود.»

اما همین اظهار نظر پیام کشتی را به جهان صادرکرد.

برایش عجیب بود که چطور یک کشتی گیر می تواند از سودای قهرمانی بگذرد و شکست را بپذیرد. طبیعی بود که "پوریای ولی" ها برای یک نظام جلاد قابل فهم نیست.

اما آغوش رهبری و احساس عزتی که از «باید ببازی» داشتند این حلقه مبارزه را تکمیل کرد. کشتی و غیرکشتی حلقه های مبارزه است. مبارزه سبک زندگی ماست. آغوش پدرانه رهبری این پیام را به عالم منعکس کرد.

ای کاش دولت محترم و آقای رئیس جمهور هم نقش شان را ایفا می کردند.