تصمیم ترامپ درباره قدس آخرین ضربه به حیات سیاسی آمریکا در غرب آسیاست
دبیر کل مجمع جهانی بیداری اسلامی گفت: آقای ترامپ بداند تصمیمش درباره قدس آخرین ضربه به حیات سیاسی ایالات متحده در غرب آسیا و جهان اسلام است.
متن سخنرانی دبیر کل مجمع جهانی بیداری اسلامی در اختتامیه سی و یکمین کنفرانس بین المللی وحدت اسلامی
بسماللهالرحمنالرحیم
الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین و اصحابه المنتجبین
خداوند بزرگ را سپاسگزارم که در ایام فرخنده ربیعالاول و همزمان با میلاد بزرگترین منادی وحدت، توفیق حضور در این کنفرانس مهم و در جمع شما علما و اندیشمندان فرهیخته را به بندهاعطا نمود. لازم میدانم در آغاز سخن، ضمن تبریک ایام ولادت با سعادت حضرت ختمی مرتبت، سیدالکونین، پیامبر رحمت محمد مصطفی (صلیالله علیه و آله) و میلاد فرزند بزرگوار ایشان، مؤسس مکتب جعفری، حضرت امام جعفر صادق علیهالسلام، هفته وحدت را که یادگار پیر فرزانه انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، حضرت امام خمینی (رحمت الله تعالی علیه) است تهنیت عرض نموده و برای میهمانان و شرکتکنندگان حاضر از کشورهای مختلف اسلامی در این کنفرانس باشکوه، توفیقات روزافزون را از ایزد منان مسئلت نمایم.
میهمانان ارجمند؛
وحدت و اخوت از آموزههای مهم دین مبین اسلام است. وحدت و تفرقه به عنوان یکی از عوامل اساسی مؤثر در اعتلا و انحطاط امتها مطرح است. قرآن کریم، وحدت و پیشگیری از هرگونه تفرقه و اختلاف را فلسفه تشریع دین و بعثت انبیاء الهی معرفی کرده و همگان را به وحدت که عامل پیشرفت و تعالی معنوی و مادی مسلمانان در ابعاد مختلف وجودی است، فرا میخواند. مفاهیمی چون «واعتصموا...»(نساء/ 164)، «تعاونوا...»(مائده/ 2)، «اصلحوا...»(نساء/ 164)، «اصلاح بینالناس...»(نساء/ 114)، «الَّف بینهم...»(انفال/ 63)، «امّةٌ واحدة...»انبیاء/ 92، «امّة وسط...»(بقره/ 142)، «حزب الله»(مجادله/22)، «صبغة الله...»(بقره/128) و «اخوة» (حجرات/10 ) که در جای جایِ قرآن بیان شده است، دلیل مبرهنی بر اهمیت وحدت نزد خداوند متعال است. البته کشورهای اسلامی که دوران حساسی را سپری میکنند، علیرغم علم به اهمیتِ نقش وحدت و تفرقه در تعالی و انحطاط امتها، بنا به دلایل متعدد که عمدتاً ناشی از دو عنصر مهم «غفلت» و «توطئه» است، همچنان گرفتار تفرقه و جدال و اختلاف هستند.
امروز جهان اسلام در اثر سیاستهای نظام سلطه و استکبار و همچنین غفلت خواسته یا ناخواسته برخی از حکام مرتجع، به آبستن حوادث تلخ و خاستگاه بحرانهای متعدد در عرصههای گوناگون وجودی تبدیل شده است که تاکنون نیز جز خسران و ضرر، چیز دیگری در پی نداشته است. هماکنون وحدت و برادری و تعمیق و تعمیم آن به تمام سطوح و طبقات مختلف مذهبی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، نیاز راهبردی برای رهایی و عبور از شرایط دشوار کنونی است. کمااینکه تقریب مذاهب اسلامی یکی از مهمترین مؤلفههای زمینهساز تمدن اسلامی است که یکی از ساز و کارهای مهم آن، وحدت تمامی مسلمانان در برابر دشمنان قسم خورده و استکبار جهانی است. مشکلات و معضلاتی که در سالهای اخیر، شرایط متلاطمی را در جهان اسلام و بین ملل و دُوَل مسلمان ایجاد کرده است، ناشی از دو عنصر مهم «غفلت» از ضرورتها و نیازها و مصالح عالی و همچنین «توطئه» قدرتها و نقشآفرینان زیادهخواه خارجی و در رأس آنها نظام سلطه و رژیم صهیونیستی است.
طرحهای ضد ثبات و امنیت، اقدامات بحرانساز، تنشهای قومی، مذهبی و فرقهای و جنگهای نیابتی که در سالهای اخیر در جهان اسلام و منطقه غرب آسیا بروز و ظهور داشتهاند و چالشهای عمدهای را در پیش روی امت اسلام قرار دادهاند، مسائل تلخ و ناگواری هستند که ریشه آنها را باید در سیاستهای استکباری، استعماری و استثماری آمریکا جستوجو کرد که از جانب آمریکاییها و متحدان منطقهایشان، عمدتاً در جهت حفظ و تأمین امنیت رژیم صهیونیستی و رونق معاملات تسلیحاتی پیگیری میشود. طرحهای مذکور، ضمن اینکه انسجام در میان امت اسلام را دچار اختلال کرده، احیاء و تحقق تمدن نوین اسلامی را نیز با چالش مواجه ساخته است.
همانطور که میدانیم، از صدر اسلام تاکنون، فتنهگران و بدخواهان داخلی و خارجی، به دنبال ایجاد اختلاف و تفرقهافکنی در بین امت مسلمان بودهاند (إِنَّمَا یُرِیدُ الشَّیْطَانُ أَن یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاء) (مائده/ 91) تا از این طریق اهداف شوم و استعماری خویش را بر مسلمانان تحمیل نمایند، از این رهگذر، توجه به مشترکات و احترام به عوامل وحدتآفرین و دوری از عوامل تفرقهانگیز، نقش بسزایی در ایجاد اتحاد و انسجام بین جوامع اسلامی خواهد داشت. تحولات و تغییرات شکل گرفته در سالهای اخیر، مؤید تأکید و برنامهریزی دشمنان بر این راهبرد در جهت انشقاق و تعمیق شکافهای عقیدتی، قومی، مذهبی، طایفهای در بین اقشار مختلف جوامع اسلامی دارد.
حضار گرامی؛
اسلام کاملترین و جامعترین دین برای سعادت بشری است که در کلیه ابعاد و شئون زندگی بشری دارای هدف و برنامه میباشد و برای رساندن انسان به سر منزل مقصود، قرآن و عترت را به عنوان بهترین الگوها معرفی میکند.
«لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ». (احزاب: 21) و به پیروان خود بشارت سلطه و پیروزی نهایی در کره زمین را داده است « وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَى لَهُمْ وَلَیُبَدِّلَنَّهُمْ » (نور: 55)، قرآن بر اراده حتمی خداوند مبنی بر امام و پیشوا قرار گرفتن مستضعفان و به ارث رسیدن زمین و تمکن بر زمین تأکید میکند. (وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمْ الْوارِثِینَ وَنُمَکِّنَ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ) (قصص: 5-6). و همچنین ارمغان نابودی جبهه کفر و شکوفایی و تسلط حق را بشارت میدهد «وَ قُلْ جاءَ الحَقُّ وَ زَهَقَ الباطِلُ آن الْباطِلَ کان زَهوقا ً» (اسراء: 81) لازمۀ دستیابی به سعادت بشری که همان جامعه آرمانی است که در آن پیشرفت، عمران و آبادانی را به همراه دارد، پیادهسازی قوانین اسلامی و همچنین جاری شدن سبک زندگی و سیره ائمه معصومین (علیهمالسلام) در جامعه بشری است. مسلمانان جامعه بشری باید هوشیاری لازم خود را به دست آورند و با الگو گرفتن از آموزههای قرآنی و همچنین سیره و سنت نبوی، جامعه اسلامی را از انحراف و رخوت دور کنند و ضمن ایجاد اتحاد و انسجام درونی، زمینههای جهانی شدن آموزههای اسلامی را در جامعه جهانی فراهم آورند. در این جهت، مسلمانان جهان باید با وحدت و حفظ انسجام درونی، در تقابل با استکبار جهانی، مقدمات ایجاد تمدن نوین اسلامی را بر گرفته از آموزههای قرآنی و سنت و سیره اهل بیت (ع) فراهم آورند.
تمدن نوین اسلامی، همان احیاء تمدن اسلامی است که اوج و شکوفایی آن در سده چهارم هجری بود که با عنوان «رنسانس اسلامی» شناخته میشود. اگرچه آغاز شکلگیری تمدن اسلامی با محوریت دین اسلام از شبه جزیره حجاز بود، اما جوامع و ملل مختلف در پیشرفت و تعالی آن نقش داشتند. به همین دلیل گفته شده است که زبان آن عربی، فکرش ایرانی، خیالش هندی، بازویش ترکی، اما دل و جانش اسلامی و انسانی است. بنابراین برای احیای تمدن اسلامی اهتمام تمام کشورها و ملتهای اسلامی لازم است و همه باید در بازشکوفایی آن شرکت فعال داشته باشند. تمدن اسلامی، با بعثت پیامبر اعظم شروع شد و با دستاوردهای مختلفی که در زمینههای گوناگون محقق ساخت، توانست جایگاه والایی به خود اختصاص دهد. آنچه موجبات پیشرفت تمدن اسلامی را فراهم آورد، همانا توجه به تمام جنبههای مادی و معنوی بشر بود.
تمدنسازی نوین، در واقع همان احیاء تمدن اسلامی است که با پیروزی انقلاب اسلامی، نگاهها به آن معطوف گردیده است؛ یعنی احیاء عزت و کرامت انسان مسلمان در کنار برخورداری از دستاوردهای علمی و تکنولوژیکی که میتواند نویدبخش ایجاد تمدنی نمونه باشد و تأکید بر عنصر پیشرفت همهجانبه به عنوان ماهیت واقعی تمدن نوین اسلامی که در واقع به معنای تأکید بر عنصر حرکت و تعالی در همه عرصهها و همه جنبههای زندگی مادی و معنوی بشر است.
تمدن نوین اسلامی، تمدنی است که ضمن پاسخگویی به نیازهای طبیعی و مادی انسانها، بُعد معنوی و روحی آنان را به سمت کمال و سعادت راهنمایی میکند و این ساختار مطلوب که ریشه در برنامههای انسانساز اسلامی دارد، نه تنها بُعد مادی و سختافزاری تمدن را نفی نمیکند، بلکه به آن جهت داده و آن را از آفاتی که بشر دچار آن شده است، مثل پوچگرائی، عدم احساس امنیت، نابرابری و فقدان معنی در زندگی نجات خواهد داد.
برای رسیدن به تمدن نوین اسلامی، در ابتدا باید بدانیم معنی و مفهوم تمدن نوین اسلامی چیست؟ میتوان پیشرفت همهجانبه را به عنوان تمدن نوین اسلامی در نظر گرفته و هدف حرکت اسلامی را ایجاد یک تمدن نوین اسلامی دانست.
در عین حال، باید در نظر داشت که پیشرفت برای همه کشورها و همه جوامع عالم، یک الگو و یک معنای مطلق واحد ندارد. شرایط گوناگون اعم از شرایط تاریخی، جغرافیائی، جغرافیای سیاسی، طبیعی، انسانی و شرایط زمانی و مکانی در ایجاد مدلهای پیشرفت، اثر میگذارد.
تمدن اسلامی در دوران شکوه و عظمت خویش خدمات فراوانی را به جامعه بشری ارزانی داشت و در حالی که اروپا در قرون وُسطی اندیشمندان و صاحبان فکر و علوم خود را محاکمه و زندانی میکرد، دانشمندان علوم اسلامی، گامهای مؤثری را در راه علم و پیشرفت جوامع بشری برداشته و خدمات قابل توجهی به جوامع انسانی ارائه کردند؛ رسالت حوزههای علمیه در بعد معنوی تمدن نوین، پاسخگویی به نیازهای جدید نسل جوان، شبههزدایی، تربیت کادرهای کلیدی و پرورش انسانهای پارسا، باتقوا و متخصص است. نقش حوزههای علمیه و دانشگاها در تمدن نوین اسلامی برای گسترش علم و فناوری و تبدیل شدن جهان اسلام به مرجعیت علمی، الهامبخشی ارزشهای اسلامی دین حنیف برای تمام جوامع بشری و تعمیق معنویت و بصیرت و ایجاد بستر لازم برای استقرار سبک زندگی اسلامی و تولید اندیشه و علوم اسلامی ناب است. دانشگاهها نیز باید بهعنوان بال دیگر، در عرصه جنبش نرمافزاری، تولید علم، تربیت نیروهای متعهد و متخصص و شکننده مرزهای دانش و دستیابی به افقهایعلمی تراز اول دنیا نقشآفرینی کنند.
تمدن نوین اسلامی، تمدنی خدامحور، دینبنیاد و حقگراست و یکی از ملزومات و راهبردهای مهم آن، ایجاد همگرایی در جهان اسلام است. در حالی که وحدت، زمینهساز تحقق تمدن نوین اسلامی است، در این سو تمدن نوین اسلامی نیز بسترساز تحکیم و تقویت اتحاد و انسجام بین مسلمانان و کشورهای اسلامی است که به عنوان ایده برتر میتواند از طریق توانایی در جلب توجه و جذب ملتهای مسلمان و متعاقب آن تأثیرگذاری نرم، روند پیشرفت و تعالی فکری، معنوی و مادی در میان ملل مسلمان را رونق بخشیده و جوامع اسلامی را به سمت ساخت یک قدرت بزرگ در جهان به حرکت در آورد.
تمدن اسلامی با بعثت رسول اعظم اسلام شروع شد و با دستاوردهای مختلفی که در زمینههای گوناگون به دست آورد، توانست جایگاه والا و ارزشمندی به خود اختصاص دهد، اما به مرور زمان و با گذشت چندین قرن، دچار رکود شد. آنچه تمدن اسلامی را به پیشرفت رساند، همان مقاومت در برابر ظلم و ستم، تسامح، تساهل و توجه به تمام جنبههای مادی و معنوی بشر بود که با گذشت زمان و وقوع حوادث مختلف رنگ باخت و ضربه بزرگی بر پیکره تمدن اسلامی وارد ساخت. زمینهسازی تمدن نوین اسلامی که در طول تاریخ فراز و فرودهای فراوانی داشته است، همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، پس از قرنها شکوفا گردید و مجدداً در هزاره سوم میلادی، به دنبال آغاز موج جدید بیداری اسلامی در کشورهای مسلمان از سال 1389، مورد توجه قرار گرفته است.
عقلگرایی، علم، معنویت، اخلاق، ایمان به خدا، خردورزی، مجاهدت، پرهیز از تحجر، ایجاد رفاه عمومی، استقرار عدالت و تلاش و ابتکار، ارکان تمدن نوین اسلامی است. تمدن نوین اسلامی که از همه ویژگیهای تمدن الهی برخوردار است، بر محور اسلام ناب محمدی (ص) شکل گرفته است. معرفتافزایی و عملگرایی بر مبنای قرآن و سنت، افزایش اعتماد به نفس و استفاده از تجربیات علمی و عملی دوره هزار ساله شکوفایی تمدن اسلامی و تجربیات موفق کشورهای غربی در علم و فناوری، از راههای تحقق تمدن نوین اسلامی است. احیای این تمدن، بدون استخراج تمام قوانین، برنامهها، مبانی و ساختارهای شکلدهنده از آیات قرآن و احادیث نبوی و مبانی فکری و اعتقادی اهل بیت (ع) که در شکوفایی حیات عقلانی این تمدن بزرگ و متعالی نقش اساسی دارند، امری ناممکن و ناشدنی است.
برادران معزز؛
امروز در حالی که جهان اسلام در یک دوران گذار و پیچ تاریخی قرار گرفته است، تحقق تمدن نوین اسلامی و وحدت امت اسلام، با مشکلات متعددی همچون فرهنگ مهاجم نظام سلطه و غرب، اختلافافکنی در میان مسلمانان، جنگافروزی گروههای تکفیری – تروریستی، خشونت و افراطیگری، انحراف و کجفهمی سیاسی، برتریجویی و انحصارطلبی، طغیانِ مادینگری در تفکر جوامع اسلامی و توطئهها و فتنه آمریکایی – صهیونیستی در جهان اسلام مواجه است. این مشکلات و موانعی که در پیش روی احیای تمدن نوین اسلامی و وحدت امت اسلام قرار گرفته یا قرار «داده» شده، تحقق آن را با تأخیر مواجه ساخته است.
جمهوری اسلامی ایران از زمانی که نهضت بزرگ اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی (رحمت ا... تعالی علیه) آغاز شد تا به امروز که تحت زعامت و رهبری حکیمانه حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای (مدظله العالی) قرار دارد، در دو عرصه مهم و راهبردی «تحقق وحدت امت اسلام» و «احیای تمدن نوین اسلامی» که لازم و ملزوم یکدیگرند و اسلام را به اوج قدرت و عظمت میرساند، تلاشهای گسترده و اقدامات مؤثری انجام داده است. بذری که حضرت امام خمینی(ره) و حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای (مدظلهالعالی) از دهههای گذشته تاکنون در جهت احیای «تمدن اسلام» و تحکیم «وحدت و برادری» بین مسلمانان کاشتهاند، بهرغم مشکلآفرینیها و مانعتراشیهای بینالمللی، هماینک در حال تبدیل شدن به درختی تنومند و اثرگذار در نظام بینالملل است که میرود تا ریشههای استبداد و استکبار و پدیده شوم صهیونیسم که منشأ تمام مشکلات و مصائب در منطقه و جهان اسلام است را بخشکاند.
در هفته وحدت و در ایام میلاد فرخنده نبی مکرم اسلام، حضرت محمد مصطفی (ص) قرار داریم و این در حالی است که جهان اسلام تشنه وحدت و یکپارچگی و ساختن تمدنی نوین در عرصه جهانی است تا رویاروی تمدنهای مبتنی بر مادهگرایی صرف شود، اما با این وصف، چالشهای موجود در جغرافیای وسیع جهان اسلام و عرصه منطقهای و تلاش متحدان تمدن غرب، کماکان محدودیتها، چالشها و موانعی را در ابعاد سخت و نرم، برای امکان بروز و ظهور این نظام تمدنی مبتنی بر جهان بینی توحیدی و بر محور اسلام ناب محمدی (ص) فراهم کرده است. برداشتن محدودیتها و مقابله با چالشها و عبور از موانع پیش رو، در رأس راهبردهای جمهوری اسلامی ایران برای وحدت و همگرایی امت اسلام - که پیشنیاز مهم احیای تمدن نوین اسلامی است - قرار دارد. جمهوری اسلامی ایران، به عنوان امالقرای جهان اسلام، یکی از کشورهای ثابت قدم در صیانت و پاسداری از مرزهای جغرافیایی و معنوی جهان اسلام بوده است.
علاوه بر این، چالشهای اساسی که هماینک در مقابل تمدن نوین اسلامی وجود دارد، فقدان رهبری واحد، تفرقه و تشتت در بین صفوف امت اسلامی، ایجاد جریانهای موازی به نام اسلام همچون گروههای افراطی تکفیری مانند القاعده، داعش و جبههالنصره، ایجاد اسلام آمریکایی در مقابل اسلام ناب، پروژه اسلامهراسی، توسعه فرهنگ لیبرال دموکراسی غرب و ترویج فرهنگ ناسیونالیسم قومی، قبیلهای و نژادی، اختلافافکنی بیگانگان بین شیعه و سنی، فراموش کردن مسئله فلسطین به عنوان اولویت اول جهان اسلام، خیانت برخی کشورهای مرتجع عرب به آرمان فلسطین و برقراری روابط دیپلماتیک به صورت علنی با رژیم صهیونیستی و وجود این غده سرطانی در قلب جهان اسلام، انحراف از نهضت بیداری اسلامی، عدم تبعیت تمامی مسلمانان از الگوی واحد مردمسالاری دینی، عقبماندگی علمی، فنی و تکنولوژیکی، فقر، تبعیض و فاصله طبقاتی در میان مردم و اختلاف سطح زندگی با کشورهای پیشرفته است.
همچنین بحرانهای امنیتی و بیثباتی و ناامنی همچنان در جهان اسلام، بهویژه منطقه غرب آسیا پابرجاست و تلاشهای مذبوحانه برای ضربه بر پیکره جهان اسلام توسط محور غربی- صهیونیستی ادامه دارد. تلاشها برای تجزیه برخی کشورهای اسلامی، فتنهانگیزی برای بیثباتسازی لبنان و کودتای نافرجام در یمن توسط علی عبدالله صالح از جمله تلاشهای مذبوحانه در دوران پساداعش بوده است که با ناکامی مواجه شدند. اینها همه نشاندهنده این واقعیت است که موازنه قدرت در منطقه و قلب جهان اسلام به نفع ملتهای مسلمان و گروههای مقاومت در حال تغییر است. شرایط و وضعیت مذکور یعنی شکستهای زنجیرهای نظام سلطه و عناصر و گروههای وابسته به آن که جمهوری اسلامی ایران در تحقق و ایجاد آن نقش کلیدی برعهده دارد، چشمانداز روشن و امیدوارکنندهای را در پیش روی تحقق وحدت و زمینهسازی جهت بازسازی تمدن نوین اسلامی قرار داده است.
در پایان لازم میدانم یک بار دیگر توجه همگان را به فلسطین که مسئله اول جهان اسلام است، جلب نمایم. تمام توطئهها و فتنهها و جنگافروزیهایی که در جهان اسلام انجام میشود، از نقطهنظری خاص، فقط و فقط در جهت به حاشیه راندن موضوع فلسطین، این زخم کهنه امت اسلام و ارتقاء و تضمین امنیت رژیم اشغالگر قدس از طریق ایجاد درگیریهای درونی بین ملل و مذاهب و فرق مختلف اسلامی و انحراف افکار عمومی از جنایات صهیونیستهاست که مبارزه با آن، گام بلندی در جهت تحقق تمدن نوین اسلامی میباشد.
اکنون دیگر موجودیتی به نام داعش وجود ندارد. جهان اسلام با زمین زدن داعش و پشت سر گذاشتن خونینترین و بیسابقهترین توطئه مشترک آمریکا و صهیونیستها علیه خود که با هدف به حاشیه امن کشاندن رژیم غاصب صهیونیستی راهاندازی شده بود، بار دیگر فلسطین را در صدر مسائل جهان اسلام قرار داده است و اخیراً رئیسجمهور زیادهخواه و بیتدبیر و مهاجم آمریکا که از شکستهای عوامل وحشی آمریکا، یعنی داعش عصبانی است، اقدام به کاری کرده که اسلافش گستاخی چنین کار احمقانهای را نداشتند؛ یعنی دستور انتقال سفارت آمریکا به قدس را صادر کرده است. آقای ترامپ بداند که این، آخرین ضربه به حیات سیاسی ایالات متحده در غرب آسیا و جهان اسلام است و دیری نمیگذرد که هیئت حاکمه آمریکا از این اقدام پشیمان خواهد شد؛ زیرا که خشم یکونیم میلیارد مسلمان را علیه خویش مشتعل خواهد کرد.
وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّـهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا وَاذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّـهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا/ آل عمران، آیه 103
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
ارسال نظر