مرهم باشید نه مزاحم!
در روزهای پس از زلزله کرمانشاه برخی رسانهها و مسئولان با منحرف کردن افکار عمومی از ماجرای اصلی به تسویه حسابهای سیاسی در فضای مجازی، به خصوص شبکههای اجتماعی پرداختند.
بحران زلزله 7 ریشتری در استان کرمانشاه طی سه روز گذشته تمام توجه کشور را به خود جلب کرده است. طبیعی است که چنین واقعهای نه تنها از بعد انسانی بلکه خسارات سنگینی را نیز متوجه اقتصاد و زیر ساختهای منطقه در آن ناحیه کرده است. البته ابعاد این زلزله تنها محدود به منطقه کرمانشاه و سرپل ذهاب نبوده، بلکه حوزه رسانهها و بهخصوص احزاب سیاسی را نیز تحت تأثیر قرار داده است. در طول سه روز گذشته چنان حجم وسیعی از اخبار و مطالب گوناگون با جهت گیریهای خاص به فضای مجازی و شبکههای اجتماعی تزریق شده که نشان میدهد، زمینه برای سیاسی شدن یک فاجعه بزرگ انسانی همچون یک زلزله 7 ریشتری درفضای رسانهای و مطبوعاتی کشور وجود دارد. اتفاقی که نشان میدهد تا چه اندازه اولویتهای مهمی، همچون رسیدگی به مناطق زلزلهزده و همچنین تخفیف مصیبت و آلام مردم به فراموشی سپرده شده است.
زلزلهای که در منطقه کرمانشاه و غرب کشور روی داد، اولین فاجعه طبیعی در دوران حاکمیت شبکههای اجتماعی بر فضای اطلاع رسانی در ایران است؛ شبکههایی که فرمان هدایت افکار عمومی جامعه را نیز بر عهده دارند. طبیعی است که تغذیه محتوایی این شبکههای اجتماعی بر عهده کانالهای و اکانتهای پر بازدید است که میتوانند حجم بالایی از اطلاعات را به سایر گروهها و یوزرها تزریق کنند؛ اکانتهایی که اغلب با اهداف سیاسی و با پشتیبانی مالی از سوی برخی گروهها هدایت میشوند. اگر نگاهی به حجم اطلاعات منتشر شده در شبکههای اجتماعی شود، بخش اعظم محتوا و اخبار تولید شده اغلب به مسائل حاشیهای یا زد و خوردهایی میپردازد که فاقد هر گونه اطلاعات صحیح و دقیق در خصوص ابعاد فاجعه و نحوه کمک به بازماندگان آن است. مطرح کردن ماجراهایی همانند مقاوم نبودن مسکن مهرو ارجاع آن به دولتهای قبلی یا بحث و جدل در خصوص اینکه کدام نهاد به وظایف خود در این ماجرا عمل نکرده، تنها بخشی از اطلاعات و اخبار غلطی است که در شبکههای مجازی منتشر شده و در حال جولان دادن در افکار عمومی است.
انتشار چنین خبری میتواند علاوه بر ایجاد فضای هول و هراس در بین مردم سبب جلوگیری از ارائه کمکهای مردم به افراد آسیب دبده شود.
بخشی از این اخبار و اطلاعات توسط کانالهای ضد انقلاب و ضد حاکمیتی همچون آمد نیوز در فضای مجازی منتشر میشود که طبیعی است نمیتوان انتظار همراهی با آنان را در چنین شرایطی داشت. البته در این باره دولت در مقابله با چنین کانالهایی کوتاهی کرده که در چنین بزنگاههایی کم کاریهای فوق خود را نشان میدهد. با اینکه بخش اعظم این اطلاعات توسط اکانتهایی با وابستگی حزبی منتشر میشود اما خط اصلی آن توسط برخی سیاستمداران داده میشود که به نظر کوچکترین درکی از تبعات وحشتناک چنین اقداماتی در فضای جاری دارند. به عنوان مثال اسحاق جهانگیری در روز اول پس از حادثه و در حالی که برای حضور در جلسه ستاد مدیریتی بحران در کرمانشاه حضور یافته بود، در اولین اظهار نظر بلافاصله انگشت اتهام خود را به سمت مسکن مهر برد تا به زعم خود مقصر اصلی این مصیبت را معرفی کرده باشد.
وی به صراحت در استانداری کرمانشاه با ابراز تأسف از اینکه بیشتر خانههای تخریب شده در زلزله شب گذشته متعلق به ساختمانهای مسکن مهر بوده است از وزیر راه و شهرسازی خواست با دقت این موضوع را که چرا خانههای نوساز تا این حد آسیب پذیر بودهاند بررسی کند. پس از سخنان جهانگیری بود که برخی رسانهها به بزرگنمایی این مسئله پرداختند و پس از آن موج وسیعی در شبکههای اجتماعی آغاز شد. این دومینو بلافاصله به برخی بحثهای سیاسی رسید و با جواب متقابل از طرف مقابل آنچه که فراموش شد مصائب مردم مصیبتزده بود.
حتی اگر بخواهیم کمی از تئوری توطئه فاصله بگیریم و چنین اقدامی را مبتنی بر یک اظهار نظر حساب نشده بگذاریم، نمیتوان از تلاش برخی رسانهها و اکانتهای پر بازدید برای انحراف وبهربرداری سیاسی از این ماجرا بگذریم .
در این ماجرا اولین کم کاری به سمت نهادهای مسئول در حوزه اطلاع رسانی و مدیریت شبکههای فضای مجازی باز میگردد. ممکن است عدهای این ماجرا را خلاف آزادی بیان و گردش آزاد اطلاعات بنامند، اما در تمام دنیا و به خصوص کشورهایی که مدعی آزادی بیان هستند در هنگام وقوع چنین حوادثی نحوه انتشار اطلاعات به شدت مدیریت میشود. به عنوان مثال در ایالات متحده امریکا در کشتارهایی که در مدارس، کلوپها و حتی کنسرتهای این کشور به وجود آمده حتی یک عکس از جنازهها و افراد کشته شده به خصوص کودکان منتشر نمیشود. ضرورت چنین مسئلهای را میتوان به وضوح در آشوبی که در افکار عمومی به وجود آمده مشاهده کرد. در شبکههای مجازی تمام تلاشها بر متهم کردن جناحهای سیاسی کشور متمرکز شده و خبری از خود واقعه منتشر نمیشود. در حالی که در شرایط فعلی میتوان این نیرو را برای جذب کمک رسانی به مردم و اطلاع رسانی صحیح مصرف کرد. کم کاری دوم به مقامات و مسئولانی باز میگردد که چه برای استفاده سیاسی و چه جهالت به دنبال مطرح کردن برخی اغراض در این فضا هستند. چنین فضایی به خصوص پس از فاجعه پلاسکو نیز به وجود آمد.
در ماجرای فوق آنچنان جوسازیها زیاد شد که رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیام خود در خصوص این فاجعه به این نکته اشاره و تصریح کردند: در حال حاضر همه تلاشها باید برای نجات جان گرفتارشدگان جهت دهی شود. رسیدگی به علل حادثه مسئله بعدی است. از همه مسئولان میخواهم همانگونه که در این چند ساعت، تلاش کردهاند کار مجاهدانه خود را ادامه دهند و وظیفه فوری را بر هر حرف و حدیثی مقدم بدارند.
صرفنظر از اینکه چنین اتفاقی به تشدید غم و اندوه مردم خواهد افزود و گرهی را از کار آنان باز نخواهد کرد، به طور حتم در یاد و خاطره در بزنگاههای سیاسی بعدی تأثیرگذار خواهد بود. در آن هنگام حتی انداختن تقصیرها به گردن دولت اسبق نیز کارساز نخواهد بود.
ارسال نظر