پارس؛
سیلی برگوش قیام کنندگان علیه امنیت کشور/ شغل مصطفی تاج زاده
در همدستی با خبیث ترین جریان نفوذی در نظام صفدر حسینی را بعنوان استاندار به این نظام تحمیل کرد که تا امروز عوارض آن را میپردازیم.
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- عباسی- القاء حساسیت های کاذب، تحریک گسل های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، قومی وحتی حزبی و قبیله ای. در جامعه پر از احساس وعاطفه ایرانی. از آغازین روزهای تمرین مردم سالاری در جنبش عدالتخانه نشان داده که این موضوع دکترین اصلی مدیریت افکار عمومی توسط کانون های قدرت خارجی و عوامل آموزش دیده وطنی شان بوده و البته در هر مرحله نیز موفقیت آنها در این دامگذاریها نسبت عکس با بصیرت وهشیاری مردم داشته است وهشیاری مردم نیز رابطه مستقیم با نفوذ کلام رهبر محبوب و وجیه المله داشته و دارد.
وقتی با نسخه سفارتهای بیگانه و اتکاء به سازمانهای مخفی مجموعه های تحت نفوذ صهیونیسم و فراماسونی هیمنه وجاهت رهبری واحد مردم شکست نوری هاو خراسانی ها از هم جداشدند و شیخ شهید بر دار رفت و علمای نجف از فرط تاسف تا مدتها از سیاست عقب نشستند آنگاه نقش مرموز ماسونها در ستاره سازی و تحمیل به جامعه ملتهب موثر افتاد کمیته مجازات تروریست های بهایی امید ساز معرفی شد و حیدر عمو اوغلی آزادیخواه معرفی شد وقتل اتابک فتنه موثری شد در پاره کردن رشته وحدت جامعه همین سناریوسازی تحمیلی با نقش آفرینی ماهرانه امثال مظفربقایی با معماری قتل افشار طوس توانست جدایی مصدق و آیت الله کاشانی را به نفرت و نهایتا به خموشی مردم در مفابل عرض اندام اندک گروه فواحش و اراذل در مانور خیابانی شان در 28 مرداد منجر شود و یک نهضت با همه امیدهایش به بایگانی تاریخ سپرده شود.
یک سخنرانی مزورانه وساختار شکن در انتخابات 88 توسط عروسک آموزش دیده وخوش ظاهر توانست منجر به تحریک موثری دربه خیابان کشاندن خیل انبوهی شود که به آنها القاء شده بود آرایشان جابجا شده است.
پس بدون تعارف آسیب پذیریم, از مراقبت های پیشگیرانه امنیتی هم متاسفانه به حد کفایت برخوردار نیستیم و گسل های تحریک پذیر امنیتی زیادی هم داریم.
از سوی دیگر مهره های به شدت حرفه ای و دل در گروی دشمن داریم که از تریبون برای سناریوسازیهای جنجالی برخوردارند و در آخرین پیچ های گذر نظام از مسیرهای پرحادثه دستشان در دست راهزنان ناجوانمرد دیده شده است.
آنقدر حرفه ای هستند که اصلا شغلشان همین است.
مرور گذرایی بر اعمال یکی از آنها " مصطفی تاج زاده" داشته باشیم:
معاون وزارت کشور بود که از موضع برانداز گروههای معلوم الحال را به بهانه اعتراض به حبس کرباسچی با امکانات وزارت کشور بسیج و تحریک به انجام ساختارشکنانه ترین اقدامات مینمود
در فتنه کوی دانشگاه پشت تحریک حرکت دانشجویان به سمت بیت رهبری و حتی تصرف ایستگاه رادیو بود
او اصلا ماهیت خود را نمیتوانست مخفی کند چون اصلا نظام را در روزهای آخرینش ارزیابی کرده بود در دعوای بین نمایندگان دوره پنجم مجلس که سیلی بر گونه نماینده کنگاور وارد شده بود از خوشحالی وشعف دیدن این صحنه وقتی ساعتی بعد به دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی نزد رفیق شفیقش علی ربیعی رسید علنی به پایکوبی پرداخت که باید مجلس را هرروز به این وضع دید!
در همدستی با خبیث ترین جریان نفوذی در نظام صفدر حسینی را بعنوان استاندار به این نظام تحمیل کرد که تا امروز عوارض آن را میپردازیم.
درفتنه88 بابهره مندی از رأفت نظام از مجازات محاربه رهایی یافت وامروز باز در پی تحریک آفرینی و کشیدن اختلافات سیاسی به منازعات خونین خیابانی است و آنقدر وقیح شده که با تشبیه ما به کره شمالی دشمن را ترغیب به حمله مینماید !! . با این تیپ افراد چه باید کرد؟
بنظرمیرسد تا تدوین و اجرای دکترین پایدار امنیتی در گذار از این مقطع حساس به ساده ترین و متداول ترین شیوه های پیشگیری امنیتی موقت که در دنیا هم معمول است باید روی آورد:
درایام عید دزدان و سابقه داران را با حبس از جامعه دور نگه میدارند تا مردم راحت به استراحت وسفرشان برسند, در اوقات خاص مثل چهارشنبه سوری و... اراذل و اوباش را حبس موقت میکنند تا مردم در آن اوقات از شرشان در امان باشند شاید حبس این تیپ افراد در مقاطع حساس امنیتی که نگرانیهایی از بیرون احساس میشود راه مناسبی برای کاهش عوارض امنیتی باشد تا حساب این فتنه سازان حرفه ای از سیاسیون منتقد وحتی مخالفین غیر برانداز جدا باشد تا شاهد تحقق واقعی مردم سالاری باشیم و امثال آقای تاج زاده و شرکایش والبته امثال تاج زاده با تابلوی رقابت با او که آنها نیز با ژست طرفداری نظام رکن دیگر ایجاد جنگهای " حیدری نعمتی" هستند بدانند از دید مردم علاقمند به امنیت کشور رذل سیاسی بوده و لایق سیلی خوردن هستند.
عالی عالی عالی
وقتی جرات محاکمه دو خائن و شورشگر به مملکت را نداریم باید منتظر خیانتهای دیگر وطن فروشان باشیم