پارس؛
سه طیف در تکاپو برای تصاحب کرسی شهردار در اردوگاه اصلاحطلبان/ تجربه شورای اول تکرار میشود؟
خط تقابل مانند شورای شهر اول میان کارگزارانی ها با مشارکتیها- که بانام اتحاد ملت ایران اسلامی فعالیت قانونی انجام میدهند- مجدد صفآرایی شده است با این تفاوت که بازیگران اصلی پیشین، پدرخواندههای سیاسی امروز شدهاند و از بیرون گود اعضای جدید پارلمان شهری را هدایت میکنند.
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- مسعود ندافان- 29 اردیبهشت، پس از 14 سال حسرت اصلاحطلبان را رهسپار بهشت کرد؛ پایان عسرت حضور در مدیریت شهری با زمزمههای اختلاف در لایه تصمیم گیر اصلاحات آغازشده است؛ اردوگاه چپ نشینان سپهر سیاست در دو سطح شاهد اختلاف نظرات جدی هستند؛ محور اول به گذشته برمیگردد؛ معترضان شفافیت در چینش لیست اصلاحطلبان شورای شهر پنجم را خواهان هستند و محور دوم ناظر به آینده و آن تعیین کلیددار شهرداری کلانشهر تهران است. ناقوس جنگ قدرت در میان اصلاحطلبان زودتر از گذشته شنیده میشود
شفافسازی در اغما
در کوران رقابت برای کسب کرسیهای شورای شهر تهران، اعضای اصلاحطلب شورای شهر چهارم از تلاشهای طیفی خاص برای مهندسی لیست امید خبر دادند و حتی از عدمحمایت رأس جریان اصلاحات از لیست نهایی خبرهای مخابره شد ولی فشارها جواب داد و رئیس دولت اصلاحات از لیست شورای عالی سیاستگذاری اصلاحات حمایت کرد. ستایش «سکوت» پاسخ شورای عالی سیاستگذاری اصلاحات به معترضان بود و اعتراضات به بهانه فرصت سازی برای رقیب ناکام ماند؛ اما با پیروزی تمامعیار لیست، مطالبه «شفافیت» نسبت به چگونگی چینش لیست مجدد در محافل جریان اصلاحات مطرح گردید.
فاطمه دانشور از معترضان عضو شورای شهر چهارم، از طفره شورای عالی سیاستگذاری نسبت به شفافسازی لیست گلایه کرد و نسبت به خروج شورا از وضعیت اجتماعی هشدار داد و اظهار داشت: «لیست امید رویکردی کاملاً حزبی و سیاسی دارد درحالیکه باید رویکرد شورای شهر اجتماعی باشد و فعالان اجتماعی، نمایندگان جامعه مدنی و نمایندگانی که دائم در بین مردم بودن را تجربه کردهاند راهی شورای شهر شوند. همه کرسیهای شورای شهر را به افراد سیاسی اختصاص دادند احزاب سیاسی رویکرد شورا را سیاسی و از حالت اجتماعی خارج میکنند و این رویکرد به معنای فاصله گرفتن شورا از مردم خواهد بود.» سطح اعتراضات در قبال الگوی رفتاری لجنه تصمیمگیری اصلاحات به فراتر از نامزدها ناکام سوق پیدا کرد و عباس عبدی لیست شورای شهر تهران؛ تصمیمی دیوانسالارنه برای امری سیاسی تعبیر کرد و در راستای مطالبه شفافیت چینش لیست اظهار داشت: « مشکل اصلی آنجاست که این لیست در فضای غیر شفاف و بهصورت چراغ خاموش تهیهشده است و نکته مهمتر اینکه هدف آن پیروزی در انتخابات بوده و نه جلب مشارکت و رضایت کنشگران؛ و در پی این دو مسئله، نوعی انحصارطلبی و بیتوجهی به دیگران موج میزند. ازاینرو این تصمیم فاقد معیار و مشخصه یک کنش و تصمیم سیاسی درست و متناسب با جامعه امروز و نگرش اصلاحطلبانه است.»
در برابر موج مطالبه خواهی شفافیت لیست اصلاحات، مرعشی عضو شورای عالی سیاستگذاری، «رأی» و اقبال مردمی را بالاتر از «شفافیت» دانست و اظهار داشت: «لیست را گروههای اصلاحطلب بستهاند و حالا هرکس خوشش آمده یا بدش آمده، مهم این است که مردم پسندیدند و رأی دادند.» تا هراس از شفافیت مهر تائید ضمنی بربستن لیست امید توسط مهندسی یک حلقه سیاسی خاص باشیم.
جدال باندهای قدرت
«نباید بحث انتخاب شهردار به موضوعی چالشی و اختلافبرانگیز تبدیل شود و کشاندن این موضوعات به رسانهها به صلاح نیست.» محمدرضا عارف نگران از عیان شدن جدال باندهای قدرت جریان اصلاحات در عرصه عمومی است؛ او روایت از پایان جدالها را در محیط غیر شفاف تمنا میکند که نباید سروصدای آن را اغیار بشنوند.
در اردوگاه اصلاحطلبان سه طیف در تکاپو برای تصاحب کرسی شهرداری تهران هستند؛
1. نزدیکان عارف:
منتقدان نسبت به چینش لیست امید، آنان را «مهندسان لیست امید» لقب دادهاند. این طیف خواهان اثرگذاری جدی شورای عالی سیاستگذاری اصلاحات در تعیین شهردار تهران هستند تا از این طریق به دو هدف اصلی برسند که حفظ مرکزیت شورای با ریاست عارف حفظ و اعتلا ببخشند و از سوی دیگر استمرار فعالیت این شورا را با تعیین کار ویژههای ثانویه در برابر ایده انحلال توجیه کنند. این طیف تنظیم نظامنامهی برای انتخابات شهردار را آغاز کردهاند اما به نظر میرسد که طیف عارف در برابر فشار همهجانبه منتقدان قدرت مانور کمی برای اقناع نامزد نزدیک به خود، دارا باشند.
2. حزب کارگزاران سازندگی:
انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم، اوج نقشآفرینی حمایتی یک عضو برجسته کارگزاران در برابر منتقدان دولت یازدهم بود؛ اسحاق جهانگیری بهمثابه ناجی حسن روحانی در گرداب فرسایش پایگاه اجتماعی کنش سیاسی انجام داد؛ که مسلماً در دولت آتی قرابت با حزب یادگار مرحوم هاشمی بیشتر شود. از سوی دیگر هرچند غلامحسین کرباسچی ادعا لیست فروشی حامیان رسانهی عارف را رد کرد اما کارگزارانی ها همواره بازوی مالی لیست اصلاحطلبان بودند و مسلماً دارای «سهم» بیشتر از کیک قدرت. محسن هاشمی گزینه همیشگی کارگزارانی ها برای شهرداری تهران بوده است؛ او میراث و نماد «سازندگی» پدرش هست ولی حضور یک اصولگرا مسلماً غیر از چمران در شورای شهر وحدت همهجانبه پارلمان شهر اصلاحات را برهم میزند و به همین خاطر آرزوی محسن هاشمی محقق نمیشود. کارگزارانی ها نیروی تکنوکرات بیشتر نسبت به دیگر طیفهای جریان اصلاحات دارند و این وضعیت حکایت از دست برتر آنان برای تصدی پست شهرداری است
3. حزب اتحاد ملت ایران اسلامی:
زهرا صدراعظم نوری، سید آرش حسینی میلانی، سید محمود میر لوحی و علی اعطا اعضای این حزب هستند و زهرا نژاد بهرام و الویری نیز قرابت نزدیکی با نگرش سیاسی این حزب پوششی برای فعالیت قانونی حزب مشارکت دارند؛ با این شرایط حزب اتحاد ملت قدرت فراکسیونی جدی برای تعیین شهردار آتی دارد و رقیب اصلی کارگزارانی ها محسوب میگردد؛ هرچند به دلیل تبعات فتنه 88، شاهد فقر شخصیت ملی در این حزب هستیم؛ هرچند تلاش برای کسب نیروی همسو چندان برای این حزب سخت نیست و این نگرانی را برای حزب کارگزاران ایجاد میکند.
تکرار شورای اول
با شرایط حاکم در منازعات بین اصلاحطلبان، آیا تجربه شورای اول تکرار میشود؟ خط تقابل مانند شورای شهر اول میان کارگزارانی ها با مشارکتیها- که بانام اتحاد ملت ایران اسلامی فعالیت قانونی انجام میدهند- مجدد صفآرایی شده است با این تفاوت که بازیگران اصلی پیشین، پدرخواندههای سیاسی امروز شدهاند و از بیرون گود اعضای جدید پارلمان شهری را هدایت میکنند. اگر خط تقابل در تصدی شهردار همچنان پابرجا باقی بماند و میانجیگری بالادستی برای «شخصیت ملی» ناکام گردد، یارگیری هر دو طیف از اعضای شورای شهر همسو با دیگر احزاب اصلاحات آغاز میشود و تکرار شورای شهر اول را شاهد خواهیم بود؛ اینیک فرصت طلایی برای اصولگرایان برای فعالسازی «شورای شهر در سایه» با ظرفیتهای پایدار صدارت یک دهه قبل در تهران است.
ارسال نظر