پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- سهیل جان‌نثاری در تحلیلی پیرامون حمله آمریکا به یکی از فرودگاه‌های مورد استفاده دولت سوریه نوشت:

پنجاه و نه موشک از ناوهای آمریکایی به سمت یکی از فرودگاه‌های مورد استفاده‌ی دولت سوریه شلیک شد، به هدف اصابت کرد، و خساراتی از جمله چند کشته بر جای گذاشت. چند نکته:

۱) این موشک‌باران در یک جنبه با دیگر اقدامات ترامپ مشترک است: پیش‌بینی‌ناپذیری. از اعلام ممنوعیت ویزا تا جابه‌جایی نزدیکان و تا این حمله، ترامپ همان پیش‌بینی‌ناپذیری‌ای را به نمایش گذاشته است که در دوران تبلیغات وعده می‌داد. خطر اصلی ترامپ برای نظام بین‌الملل نه دست به اسلحه بودن و دروغگویی‌هایش، که پیش‌بینی‌ناپذیر بودن او است. نظام بین‌الملل با همه‌ی انتقاداتی که به آن داریم، به خاطر پیش‌بینی‌پذیری نسبی بازیگرهایش پابرجاست. وقتی قدرتمندترین بازیگر پیش‌بینی‌ناپذیری در پیش بگیرد، ثبات نظام از اساس با مشکل مواجه خواهد شد.

۲) چه قانونی، نهادی، بازیگری، ... به آمریکا اجازه داده است به خاک سوریه حمله کند؟ هیچ. منشور سازمان ملل درباره‌ی حمله‌ی مشروع به خاک دیگر کشورها مشخص است. جز در دفاع از خود یا با قطعنامه‌ی شورای امنیت هیچ کشوری حق حمله به دیگر کشورها را ندارد. سناتور روبیو که تندروترین نامزد ریاست‌جمهوری انتخابات ۲۰۱۶ آمریکا بود برای توجیه حمله گفته است «وقتی اسد حاضر است علیه مردم خودش گاز سارین استفاده کند، احتمالاً حاضر است از آن علیه آمریکایی‌ها هم استفاده کند». کاربرد چنین استدلالی از سوی کشوری که با اختلاف بسیار زیاد قدرتمندترین و امن‌ترین قدرت بزرگ جهان است، آن‌قدر رقت‌انگیز است که...

این که رییس‌جمهور آمریکا منشور سازمان ملل یا دیگر حقوق بین‌الملل را نقض کند اتفاق جدیدی نیست. کلینتون در بمباران یوگسلاوی در ۱۹۹۹ و بوش با حمله به عراق در ۲۰۰۳ و اوباما با حملات پهپادها و عملیات علیه داعش و القاعده در سوریه قبلاً منشور را نقض کرده‌اند. حمایت بسیار زیاد لیبرال‌ها(که بیشترین اهمیت را به نهادهای بین‌المللی می‌دهند) و دولت‌های همسو با آمریکا به این معنی خواهد بود که این نقض فاحش منشور سازمان ملل نادیده گرفته خواهد شد. درباره‌ی اهمیت اصل نقض منشور می‌شود گفتگو کرد، اما وقتی هواداران حقوق بین‌الملل و باورمندان به اهمیت نهادهای بین‌المللی به بهانه‌ی پاسداشت هنجارهای بین‌المللی نقضی این چنین آشکار را جشن می‌گیرند با مشکلی عمیق روبه‌روییم.

۳) ترامپ در دروغ واضح دیگری گفته است که این حمله در راستای منافع حیاتی آمریکا بوده است. هیچ منفعت حیاتی‌ای از آمریکا در سوریه در کار نیست. اگر آمریکا منافعی حیاتی در سوریه داشت بسیار پیش از این تمام سوریه را برای کسب منفعت حیاتی‌اش با خاک یکسان می‌کرد. عبارت «منافع حیاتی» یکی دیگر از واژه‌هایی است که از فرط تکرار در این سال‌ها برای توجیه سیاست‌های ویران‌کننده‌ی دولت‌های مختلف به مجموعه‌ی واژگان کاربردی لازم اما بی‌معنی اضافه شده است. اصلاً دلیل موفقیت بیشتر روسیه و ایران در حفظ دولت سوریه همین بوده است که منافعی بیشتر و مهم‌تر در سوریه دارند و آمریکا نیازی نمی‌بیند منابع زیادی خرج ماجرای سوریه کند.

۴) برایان ویلیامز در شبکه‌ی ام‌اس‌ان‌بی‌سی ویدیوی پنتاگون از شلیک موشک‌ها را با واژه‌ی «زیبا» توصیف کرد و از لئونارد کوهن نقل کرد که «من با زیبایی سلاح‌هایمان راهنمایی می‌شوم». فرید زکریا درباره‌ی این حمله در سی‌ان‌ان گفت «فکر می‌کنم دونالد ترامپ رییس‌جمهور آمریکا شد». نیویورک‌تایمز نوشت ترامپ با قلبش تصمیم گرفت. هیلاری کلینتون قبل از حمله گفته بود آمریکا باید فرودگاه‌های سوریه را بزند. چاک شومر و نانسی پلوسی، رهبران دموکرات‌ها در کنگره‌ی آمریکا و بخش بزرگی از هم‌حزبی‌هایشان(بدون همراهی قابل توجه تیم کین) از این موشک‌باران حمایت کردند. تمام مقامات جمهوریخواه در کنگره و اکثریت مطلق هم‌حزبی‌هایشان(غیر از مورد خاص رند پال) از موشک‌باران حمایت کردند. ترامپ ظرف چند دقیقه از رهبری ناکارآمد و نامحبوب و تحت بازرسی اف‌بی‌آی و ناتوان از تصویب قانون‌های جدید بدل به رهبری محبوب شد که از اخلاق و هنجار و ارزش‌های آمریکایی پاسداری می‌کند. فرید زکریا از آن جمله در ستایش ترامپ استفاده کرد، اما کیست که بتواند انکار کند بمباران خاورمیانه یکی از مهم‌ترین نقاط اشتراک رییس‌جمهورهای آمریکاست. دو ماه پیش وقتی مایکل فلین برکنار شد نوشتم «یکی از ساده‌ترین راه‌ها برای سرپوش گذاشتن یا حل بحران داخلی در آمریکا به راه انداختن جنگ است». همین موشک‌باران تا این جای کار موفق شده است همه را حول محور رهبر مقتدرشان جمع کند.

۵) از کار افتادن فرودگاه شعیرات چه‌قدر تأثیر در جنگ سوریه می‌گذارد؟ با در نظر داشتن بند یک، باید گفت که به نظر نمی‌رسد آمریکا تمایلی به ادامه‌ی درگیری با دولت سوریه داشته باشد. از لحاظ نظامی هم این حمله اثر خاصی ندارد، و صرفاً حمله‌ای پر سر و صدا و تبلیغاتی بدون هدف راهبردی بوده است. آمریکا می‌توانست اهدافی در جنوب یا شمال را بمباران کند تا نیروهای تحت حمایتش در برابر دولت پیشروی کنند، اما نکرد. گام‌های بعدی مهم‌تر هستند. فرودگاه نزدیک به مناطق تحت کنترل داعش است و شاید داعش از فرصت استفاده کند و پیشروی‌هایی داشته باشد. حتی عجیب نخواهد بود اگر دولت سوریه به شکلی تعمدی اجازه‌ی پیشروی به داعش دهد تا شاید موجی رسانه‌ای در راستای «حمایت ترامپ از داعش» راه افتد و پوشش رسانه‌ای مثبت این ماجرا را زیر و رو کند. از یک سو این موشک‌باران شاید باعث شود دولت روسیه حمایتی بیشتر از دولت سوریه در راه پایان دادن سریع‌تر جنگ به خرج دهد، و از این طریق به شکلی غیرمستقیم باعث پایان جنگ شود. از سوی دیگر هم شاید منجر به فشار دولت حالا محبوب ترامپ بر شورشیانی شود که در ماه‌های اخیر از مذاکره با دولت سوریه امتناع کرده‌اند. آیا دولت سوریه حاضر است با دولت متجاوز آمریکا و نیروهای تحت حمایتش مذاکره کند؟ بله، چرا که نه. دولت سوریه قبل از آغاز جنگ داخلی در حال مذاکرات صلح با دولت اشغالگر اسراییل بود که چند سال قبل‌تر اهدافی در سوریه را بمباران کرده بود.

۶) من هنوز متقاعد نشده‌ام که دولت سوریه از سلاح شیمیایی در خان شیخون استفاده کرده باشد. اگر‌ دمشق بدون توافق‌هایی پشت پرده با روسیه و آمریکا و بازی‌ای برای پایان دادن جنگ به سود ترامپ و پوتین و اسد مرتکب چنین بلاهتی شده باشد که هیچ، اما اگر روایت فعلی رسانه‌های جریان اصلی غرب با واقعیت فاصله‌ی زیادی داشته باشد و از این پس هم حمله‌ای شیمیایی اتفاق نیفتد، ترامپ می‌تواند عدم استفاده از سلاح‌های شیمیایی بعد از این موشک‌باران را در کارنامه‌ی خودش بنویسد و دیگران هم او را خواهند ستود. تاریخ هم لابد با ترامپ همسو خواهد بود. به همین سادگی.