به گزارش پارس به نقل از ابرار معاصر تهران، چرا انتخابات و مواردی از این قبیل با امنیت و مسائل امنیتی درمی آمیزد؟ در ابتدا شاید این سؤال بدیهی به نظر آید و جواب آن نیز این باشد که انتخابات امری مهم و حیاتی برای نظام و حاکمیت است و به دلیل اهمیت وافر آن، نیازمند تمهیدات امنیتی می باشد. ولی چرا ردپایی از امنیت در بسیاری امور مهم دیگر زندگی چون سلامت، بهداشت و درمان، محیط زیست و آلودگی های آن، آموزش و یادگیری، شغل یابی و بیکاری، حوادث طبیعی چون زلزله و سیل، خشونت های قومی و خانوادگی، ترافیک و اتلاف عمر، و غیره دیده نمی شود. نمی توان این نمونه ها را کم اهمیت تر از انتخابات برای حیات و هستی آدمیان دانست. بنابراین، « اهمیت» متغیر تبیین کننده نخواهد بود و تنها می توان آن را دلیل آشکاری برای ورود اقدامات امنیت درنظر آورد. پس چه عواملی می تواند موجب شود که انتخابات در تمامی کشورها، چهره امنیت به خود گیرد و برنامه های امنیتی ضرورت یابد؟

تمامی جامعه شناسان، چه کل گرا و چه جزءگرا، بر این نکته اتفاق نظر دارند که درک پدیده اجتماعی بدون توجه به عناصر دربرگیرنده آن ممکن نیست. همچنین خصوصیات شرایط زندگی جمعی، اساس صورت بندی انواع کنش ها و اقسام تعاملات بین پدیده ها را از طیف کاملاً متقارن و همگون تا کاملاً نامتقارن و ناهمگرا تشکیل می دهد؛ لذا، ابتدا چشم اندازی از خصوصیات انتخابات و امنیت، لازم است تا فهم همنشینی آنان فراهم گردد و سپس درک شرایط اجتماعی که این همگرایی را ممکن می گرداند.
انتخابات در بستر چه خصوصیات و الزاماتی شکل می گیرد که موجب می شود با امنیت درآمیزد؟ یا امنیت دارای چه عناصر و ارکانی است که با انتخابات همراه می شود؟ تعدادی از خصوصیات مشترک به قرار زیر است:
۱. دولت مدار: انتخابات سرنوشت دولت را تعیین می کند و امنیت نیز دوام و طول عمر دولت را تضمین می کند.
۲. قدرت محور: جریان انتخابات با قدرت احزاب و رایزنی نخبگان (قدرت نرم) تعیین می شود و امنیت با توسل به نیروهای نظامی و ابزارهای زور (قدرت سخت) تحقق می گیرد.
۳. کنترل و نظارت: انتخابات بدون نظارت و کنترل بی معناست. انتخابات زمانی مورد قبول واقع می شود که کل فعالیت های آن مورد نظارت قرار گرفته باشند. امنیت نیز بدون نظارت بر مردم و فعالیت های آن فراهم نمی شود.
۴. مردم پرور (عامه سازی) : انتخابات با شرکت مردم مقبولیت پیدا می کند و مشروعیت آن مورد تأیید قرار می گیرد. درواقع، مردم رکن اصلی انتخابات هستند و انتخابات برای درنظر گرفتن نظر و رأی آنان صورت می پذیرد. امنیت نیز برای مردم فراهم می شود. پلیس و تمام اقدامات امنیتی برای آن انجام می شود که مردم از ایمنی برخوردار شوند.
۵. تقابل، مبارزه و مقابله: انتخابات مبتنی بر رقابت و حذف طرف یا طرفین مقابل است. همه را نمی توان با هم داشت. همه حذف می شوند و یکی باقی می ماند. امنیت نیز همین تقابل و مبارزه است، ولی با خطر و خطرسازان. راه مصالحه و توافق بسته است و امنیت تنها با از میدان به در کردن خطر سامان می گیرد.
۶. صف آرایی: انتخابات رو در رو قرار گرفتن دسته ها و احزاب سیاسی در مقابل هم می باشد. همیاری ممکن نیست و صف آرایی موافقان و مخالفان حتمی است. امنیت نیز مردم را به همین رویارویی کشانده است، بین دشمن و دوست، بین گروه های خودی و غیرخودی.
چنانکه گفته شد، تنها خصوصیات مشترک کافی نیست و شرایط اجتماعی نیز باید امکان تعامل و همگرایی را فراهم سازد. به برخی شرایط اجتماعی اشاره می رود:
۱. فاصله بین مردم و دولت: مردم قادر به دخالت مستقیم و بی واسطه در امور کشوری نیستند. بنابراین، بین مردم و دولت حلقه های واسطه ارتباطی قرار می گیرد که از آن جمله انتخابات می باشد. در مورد امنیت نیز همین موضوع صادق است. مردم قادر به مقابله با خطرات به تنهایی نیستند و به همین دلیل اقدامات امنیتی را به نیروهای دولتی واگذار نموده اند.
۲. تکنولوژیسم: زندگی بدون تکنولوژی ممکن نیست و انسان مصرف کننده آن می باشد. به همین قیاس، تکنولوژی ها باعث شده اند که انتخابات و امنیت نیز تنها کالای مصرفی قلمداد گردند. از این رو، افراد به نحوه تولید و چرخه توزیع آن توجه ندارند و بیشتر پیامدها و آثار آنان را مورد توجه و پرسش قرار می دهند.
۳. چندبخشی شدن: زندگی بسته ای از عشق، اعتماد، کمک، احترام، اعتقاد، محبت، یاری و غیره است. ولی امروزه عشق را باید در موقعیتی جستجو کرد که شاید، اعتقاد نباشد و اعتقاد را در جایی می تواند یافت که احترام نیست. تکه پاره شدن زندگی موجب شده است که سهمی از زندگی که به انتخابات و امنیت اختصاص دارد، به آسانی از حوزه فعالیت مؤثر و ضروری کنار گذاشته شود و به صورت وظایف سازمانی در دست متولیان نهادی قرار گیرد.
۴. سرمایه و مالکیت: لذت و کارکرد با سرمایه و مالکیت درآمیخته است و داشتن، توانستن را معنا بخشیده است. با سمت وسو گرفتن جامعه به سوی افزایش سرمایه ها (انسانی، فیزیکی و غیره) باید جریان برگشت مالکیت و ارزش افزوده قطعیت و حتمیت داشته باشد. سرمایه گذاری در انتخابات و امنیت می تواند اثربخشی سرمایه را بالا برده و برگشت آن را در فرایند بازخورد، تضمین نماید. پس، بی دلیل نیست که کشورها برای انتخابات و امنیت هزینه های هنگفت صرف می کنند.
در چنین شرایط اجتماعی، نه تنها انتخابات بلکه بسیاری از امور عادی زندگی مانند غذا، انرژی، آب، مهاجرت و غیره نیز صبغه امنیت پیدا می نماید. امور ساده و پیش پاافتاده زندگی در میان کشورها، مسئله امنیتی می شود و چنان گره کوری پیدا می کند که متخصصان از حل آن عاجز می مانند.