جنگ نیابتی برای تجزیه کشورهای منطقه

به گزارش پارس ، به نقل ازفارس، پیچیده تر شدن اوضاع سوریه و بروز هرج و مرج های جدید و تشدید بحران در استان های شمالی و مرکزی عراق و نیز گره خوردن اوضاع امنیتی این دو کشور بخاطر دخالت های روز افزون عربستان، ترکیه و قطر، تاکنون پیامدهای ناگواری را به دنبال داشته که در صورت عدم برخورد حکیمانه و مناسب با آن، می تواند معادلات سیاسی یا حتی نقشه جغرافیای منطقه را دستخوش تغییرات زیان بار و غیر قابل پیش بینی کند.

اعزام جمعی هزاران شبه نظامی سلفی و نیروهای پراکنده القاعده در سراسر جهان به داخل مرزهای سوریه با انگیزه جهاد در برابر نظام بشار اسد در کنار نیروهای مخالف نظام (موسوم به ارتش آزاد سوریه و دیگر گروههای تروریستی) و گسترش ناامنی ها به کشورهای همجوار حکایت از راهبرد خطرناک این گروه های سلفی و تکفیری نزدیک به القاعده است که منافع مشترک این گروه ها، آنها را در نقطه حساس از منطقه خاورمیانه گردهم آورده و با سیاست های موذیانه و حساب شده آمریکا، غرب و رژیم صهیونیستی و برخی از رژیم های مرتجع عربی در حال جنگ نیابتی بجای آنان علیه نظام های مشروع منطقه و جبهه مقاومت ضد اسرائیل هستند.

اشتراک مذهبی میان حزب الله لبنان، نظام بشار اسد و دولت قانونی عراق بعلاوه متهم کردن آنها به وابستگی به جمهوری اسلامی ایران، به بهانه ای برای گروه های تروریستی حاضر در سوریه و گروه النصره وابسته به القاعده تبدیل شده است تا با حمایت های سیاسی، مالی و تسلیحاتی رژیم های سعودی، ترکیه، قطر و امارات عربی متحده شعاع عملیاتی خودرا از سوریه وسعت داده و جبهه های دیگری را نیز در مناطقی از لبنان و استان های سنی نشین عراق شکل دهند.

تحلیلگران معتقدند پافشاری برخی از سران کشورهای منطقه بویژه تلاش شاه اردن بر جا انداختن موضوع هلال شیعی و گسترش نفوذ جمهوری اسلامی ایران در کشورهای منطقه، با همکاری تبلیغاتی شبکه های خبری وابسته به عربستان و قطر سرانجام به ثمر نشست و بجای اینکه القاعده – بخاطر ادامه سیاست های اسلام ستیزانه واشنگتن - حملات خود را علیه آمریکا و منافع آن در منطقه افزایش دهد، پای این سازمان تروریستی را به مناطق حساس دیگری از خاورمیانه باز کرد و آن را با تمام توان به جان تشیع انداخت، آرزویی که مقامات کاخ سفید هرگز تحقق آن را به این سرعت تصور نمی کردند و توانستند از تعصب های مذهبی، نژادی و قومی میان مسلمانان نهایت بهره را ببرند. آنها با شرایط پیش آمده موفق شدند سیاستی را اتخاذ کنند که از طریق آن القاعده و گروه های تروریستی را هزاران کیلومتر دور تر از مرزهای آمریکا سرگرم جنگی فرسایشی کنند که تلفات هر دو طرف به زیان مسلمانان و کشورهای اسلامی و به سود آمریکا تمام شود.

سرریز شدن مصیبت های پدید آمده به دست عوامل عربستان، ترکیه و قطر در سوریه به استان های شمالی و مرکزی عراق و نیز بخش هایی از مرز سوریه با لبنان، حرکت خزنده، حساب شده و بسیار خطرناک القاعده تحت پوشش حمایت از اهل تسنن عراق برای احقاق حقوق دمکراتیک این قشر و پیگیری مطالبات سیاسی آنان نشان می دهد که قصد دارند از طریق ایجاد بحران در عراق و در نهایت تجزیه این کشور، نگرانی سران کشورهای منطقه از موضوع هلال شیعی را برطرف کنند.

حفظ مهره های سوخته و عوامل بازمانده رژیم بعث عراق مانند عزت الدوری بعنوان آلترناتیو دیکتاتور معدوم عراق و پشتیبانی مالی و امنیتی از او، زمزمه های بازگشت طارق الهاشمی (فراری مقیم ترکیه) به عراق که بخاطر دستور انجام عملیات ترویستی در عراق محکوم به اعدام شده است و تحریک پیاپی عشایر در مناطق سنی نشین عراق - که روزگاری به قصد مبارزه با القاعده توسط نیروهای اشغالگر و تحت نظر دولت بغداد مسلح شده بودند – با معرفی دولت قانونی عراق بعنوان دولت شیعی انحصارطلب توسط شبکه های خبری الجزیره و العربیه و نیز فاش شدن نقشه محرمانه الحاق استان الانبار به اردن، اهداف خطرناک قدرت های پشت پرده را برای تجزیه عراق و سایر کشورهای بحران زده منطقه و نیز تغییر نقشه جغرافیای منطقه به نفع قدرت های استکباری و عوامل آنان را نشان می دهد.

بیراهه نیست اگر بگوییم همه آنچه را که امروز در سوریه و عراق مشاهده می کنیم در راستای طرح « نیل تا فرات» رژیم صهیونیستی است که با مدیریت پشت پرده ایالات متحده در حال انجام و به دست عوامل بومی و غیر بومی آنها در منطقه در حال اجراست. که به گفته" علی رمضان الاوسی" مدیر مرکز پژوهش های جنوب عراق و استاد عراقی دانشگاه مقیم لندن قرار است در آینده نچندان دور نیز رژیم حاکم بر اردن سرنگون شده و کشور مستقل فلسطینی در کشور اردن تشکیل شود و استان سنی نشین الانبار عراق نیز به واسطه همجواری با کشور اردن به این کشور ملحق شود و به کشور آینده فلسطین (اسرائیل) تعلق بگیرد.

عملی شدن طرح از نیل تا فرات چیزی نیست که به این سرعت اتفاق بیفتد اما با این حال می تواند منوط به تحولات منطقه و خیانت سران کشورهای مرتجع عرب باشد که با بازی در نقشه های حساب شده رژیم صهیونیستی و هزینه کردن این سران از اموال ملت های خود در راستای تحقق اهداف توسعه طلبانه این رژیم گام بردارند و با کمترین هزینه از سوی اسرائیل شرایط تغییر نقشه جغرافیای منطقه فراهم شود.

هوشیاری ملت های منطقه و حضور بموقع آنان در صحنه های مختلف و نیز پیگیری مطالبات حقیقی، مشروع و منطقی خود از حاکمانشان می تواند تضمین کننده اصلی حفظ تمامیت ارضی سرزمین شان باشد اما در صورت حضور عوامل خارجی تحت عناوینی شبیه به آنچه که عربستان (نیروهای شبه جزیره) در بحرین انجام می دهد و یا ورود گروه های تروریستی وابسته به جریان های مشکوک مانند القاعده و شبیه آن در مرزهای داخلی کشورشان (تحت عنوان یاری ملت آن کشور) مانند حضور مشکوک عناصر القاعده و گروهای تکفیری در سوریه، می تواند آن کشور را وارد بحران بی بازگشت کند که جبران آن هرگز امکانپذیر نخواهد بود.