پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- «دکتر نوذر شفیعی» استاد دانشگاه، تحلیلگر مسائل جنوب آسیا و نماینده دوره نهم مجلس شورای اسلامی در واکاوی تحرکات طالبان و درخواست این گروه برای انجام مذاکرات مستقیم با آمریکا گفت:

دو برداشت از مجموعه اخبار و تحولات راجع به طالبان و مسائل سیاسی اطراف این گروه مطرح است؛ نخست اینکه بسیاری از کشورها درصدد هستند با طالبان ارتباط برقرار کنند. این کشورها مانند ایران، روسیه، چین و آمریکا با هدف اینکه طالبان باعث برقراری صلح در افغانستان شود، عملاً با طالبان ارتباط گرفتند. به‌علاوه، دولت افغانستان هم تمایل دارد با طالبان وارد مذاکره شود. در این صورت، این کشورها به دنبال استقرار ثبات در افغانستان هستند و این ثبات را هم در راستای منافع ملی خود می-دانند.

برداشت دیگر این است که با توجه به شکست داعش در عراق و سوریه، احتمال دارد آمریکایی ها برای آسیب رساندن به کشورهایی مثل چین، روسیه و ایران درصدد باشند از طالبان به‌عنوان یک پل جهت گسیل داعش به سمت سین کیانگ چین، آسیای مرکزی، روسیه و شرق ایران استفاده کنند. از این منظر، هدف کشورهایی مثل ایران، روسیه یا چین از ارتباط با طالبان این است که این گروه چنین نقش و جایگاهی را نپذیرد. در مقابل، آمریکایی ها در ارتباط با طالبان در پی این هستند که آن ها را به پذیرش این جایگاه وادار کنند. 

یک نتیجه‌گیری نظری از موضوع ذکرشده حادث می شود؛ امروزه چون جنگ بین کشورها دشوار است، کشورها سعی می کنند از گروه ها در قالب جنگ نیابتی استفاده کنند؛ بنابراین تسلط و نفوذ بر این گروه ها برای کشورها اهمیت پیدا می کند. این امر نیز یک برداشت دیگر از این موضوع است.

طالبان در یک وضعیت آسیب‌پذیر قرار دارد. طالبان امروزی، طالبان گذشته نیست. این گروه هم به لحاظ محتوا و هم به لحاظ ساختار دستخوش تغییراتی شده است. این طالبان به لحاظ محتوایی مانند سابق رادیکال نیست و به لحاظ ساختار تشکیلات منسجم پیشین را ندارد؛ بنابراین این گروه در پی فرصتی برای بازیابی و بازتعریف خود است.

این بازیابی و بازتعریف می تواند در شکل مثبت به‌منظور ورود به ساخت قدرت در افغانستان باشد که این امر به نفع طالبان است. همچنین این گروه ممکن است در چارچوب سیاست های ایالات‌متحده آمریکا قرار گیرد و دست به همکاری با داعش بزند که این گزینه به اعتبار موجود طالبان لطمه خواهد زد. چون طالبان در گذشته، به دلیل حضور عرب- افغان ها در جمع خود و رفتارهای افراطی به‌اندازه کافی در بدنه جامعه افغانستان و سطح منطقه ای و بین‌المللی ازلحاظ وجهه و پرستیژ آسیب‌دیده است. 

اگر این گروه دوباره روشی را انتخاب کند که به این اعتبار حداقلی لطمه وارد سازد، در این صورت از طالبان چیزی باقی نخواهد ماند؛ بنابراین، اگر طالبان از این فرصت پیش‌آمده برای ورود به قدرت در دولت افغانستان استفاده کند و به‌عنوان یک حزب سیاسی به تحولات اجتماعی و سیاسی افغانستان وارد شود، می تواند تأثیرگذاری و ماندگاری بیشتری داشته باشد.

دولت جدید ایالات‌متحده هنوز وضعیت ژله ای دارد و تثبیت نشده است. ترامپ پیش از انتخابات با ترامپ بعد از انتخابات متفاوت است. وی پیش از انتخابات یک آدم احساسی و تحت تأثیر تبلیغات بود؛ اما بعد از انتخابات با واقعیت هایی مواجه می-شود که ناچار است در چارچوب آن ها عمل کند. ترامپ تهدید کرده است که با گروه های تروریستی برخورد خواهد کرد. اگر این سیاست همیشگی باشد، منافع طالبان حکم می کند که به سمت مشارکت در دولت افغانستان حرکت کند، زیرا در این صورت سیاست های ایالات‌متحده آمریکا علیه آن‌ها خواهد شد.

به‌علاوه، آمریکای ترامپ داعش را در اولویت تهدیدهای امنیتی آمریکا قرار داده  است. بر این اساس طالبان در حال حاضر در حاشیه است. اگر طالبان خواستار قرار گرفتن در کنار داعش باشد، از نظر آمریکا سرنوشتی مشابه داعش پیدا خواهد کرد. در این صورت ممکن است که طالبان با توجه به جایگاه ضعیفی که در منطقه و کشور افغانستان دارد، به‌طورکلی از صحنه سیاست حذف شود؛ بنابراین طالبان در شرایط فعلی با تأمل در جایگاه خود ناچار است به آنچه موجب ماندگاری  این گروه می شود، تکیه کند.