مارگارتا وینبرگ غیر واقعی زن 67 ساله ای بود که به اشتباه به جای مارگارتا وینبرگ واقعی در این جلسه دعوت شده بود. او یک شهروند عادی سوئدی بود که به اشتباه و تنها به دلیل یک تشابه اسمی با وزیر سابق محیط زیست این کشور اشتباه گرفته می شود و برای دقایقی جایگاه وزیر سابق را به خود اختصاص می دهد. از این جالبتر واکنش اعضای این جلسه بود که پس از پی بردن به این اشتباه مانع خارج شدن وینبرگ غیر واقعی از جلسه می شوند و اجازه گرفتن عکس یادگاری را هم می دهند. وینبرگ که ناخواسته سابقه وزارت در کارنامه او قرار می گیرد را می توان یک وزیر خوشبخت نامید. زیرا در سابقه او هیچ تصمیمی که در آن منافع ملی مورد خدشه قرار بگیرد گرفته نشده است. وینبرگ غیر واقعی یک وزیر سفید است، یک وزیر اسمی است.

 

به راستی در برخی موارد وزیر اسمی بودن بسیار پسندیده تر از این است که فردی وزیر رسمی باشد و هیات دولت فراتر از گرفتن یک عکس یادگاری به او میدان عمل بدهند. چطور می توان وزیری را تصور کرد که تمام امور مربوط به مسکن یک کشور ذیل مدیریت وی تعریف شود و او پس از گذشت چند سال از وزارت برای افتتاح بزرگترین پروژه های تولید انبوه مسکن حضور پیدا نکند؟ این شخص را نه در سوئد؛ بلکه در ایران می توان پیدا کرد. در ایران اگر یک مقام مسئول نسبت به سیاست های دولت قبل یا گروه های مختلف خود نقد و اعتراضی داشته باشد، تمام امور مربوط به آن دولت و یا گروه را در قالب رفتارهای غیر حرفه ای مبتنی بر قهرهای سیاسی توجیه می کند و با نوعی غرور حاضر به پذیرش محاسن طرح های دیگر نمی شود.

آخوندی آن قدر در برابر طرح مسکن مهر با تمام محاسن و معایبش موضع گیری بغض آلود داشته است که شخصیت خود را بالاتر از این می داند که برای افتتاح پروژه های مربوط به آن شخصا حضور پیدا کند. وی حتی در اردیبهشت ماه سال گذشته در جریان فیلمی که مصاحبه وی با یک خبرنگار را نمایش می داد و در مجلس شورای اسلامی پخش شد، اعلام کرد مسکن مهر یک طرح مزخرف است. حمید رسایی نماینده وقت مجلس در واکنش به این توهین آخوندی اعلام کرد: «خانه جنابعالی کجاست که مسکن مهر را بی ‌ارزش به شمار می ‌آورید. بسیاری از مردم مستضعف در آرزوی مسکن مهری هستند که وزیر آن را بی ‌ارزش می ‌خواند. عدم پیگیری مسکن مهر توسط وزیر راه و شهر‌سازی و حضور یافتن در همایش ‌های غیر مرتبط با بخش مسکن و راه موجب شده است نماینده تام‌ الاختیار وزیر در مسکن مهر نتواند مشکلات این پروژه را برطرف کند.»

حال در چنین شرایطی خواندن برخی از گزارش های رسانه ای در مورد حضور آخوندی در برخی از برنامه ها و همایش های غیر تخصصی جالب توجه است: «آخوندی به همراه محمد سعید ایزدی، معاون وزیر راه و شهرسازی و مدیر عامل شرکت عمران و بهسازی شهری؛ از نمایشگاه هشتمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر دیدن کردند. در این بازدید وزیر راه از بخش ‌های مختلف نمایشگاه هشتمین جشنواره بین ‌المللی هنرهای تجسمی فجر در موسسه صبا فرهنگستان هنر دیدن کردند. آخوندی در حاشیه دیدار از این نمایشگاه، ضمن استقبال از آثار این دوره از جشنواره گفت: توجه هنرمندان معاصر و جوان کشور به مسائل مختلفی همچون محیط زیست، احیای هویت ایرانی و توجه به مسائل هویتی و مسئله جنگ در منطقه در آثار هنرمندان بسیار قابل توجه است و نشان می ‌دهد که هنرمندان دغدغه ‌مند کشور به مسائل جاری کشور و منطقه حساس هستند.»

این بازدید برای اسفند ماه سال 94 است و شاید بتوان در نهایت با مجموعه ای از توجیهات رنگارنگ ارتباطی بین آخوندی با این همایش به دست آورد؛ اما گزارش دیگری از حضور آخوندی در یک افتتاح عجیب می تواند ابهام اشتباهی بودن جایگاه وزارت راه و شهرسازی را برای آخوندی تقویت نماید: «از ابتدای امسال (سال 94) تا کنون (شهریور ماه 94) نیز پروژه ‌های متعدد مسکن مهر افتتاح شد، آن هم بدون حضور آخوندی. در هفته دولت امسال (94) این امیدواری وجود داشت تا طلسم عدم حضور وزیر برای افتتاح واحدهای مسکن مهر شکسته شود، اما هفته دولت به پایان رسید و باز هم خبری از قیچی کردن روبان افتتاح توسط آخوندی نشد. البته لازم به ذکر است که پروژه‌ های متعدد بخش حمل ‌و نقل از جمله اتاق شیردهی مادران، نوسازی سرویس ‌های بهداشتی و ساماندهی چرخ ‌دستی ‌های فرودگاه مهرآباد با حضور وزیر راه در هفته دولت (سومین روز) به بهره‌ برداری رسید.»

البته نیاز به توضیح نخواهد بود که چطور سطح وزیر برای افتتاح پروژه های خرد تنزل پیدا می کند؛ اما حل موانع اتمام مسکن مهر که می تواند با حضور آخوندی در مراسم های افتتاح به نوعی حمایت از تمام شدن آنها و حل شدن مشکلات بسیاری از مردم باشد، به حاشیه رانده می شود و همچنان وی از پذیرش حضور در این برنامه ها شانه خالی می کند.

علاوه بر اینها شورای سیاست گذاری هفته نامه تجارت فردا نیز بخش دیگری از ساعات کاری آخوندی را به خود اختصاص می دهد. مصاحبه های متعدد به همراه عکس های روی جلد با افکت های هالیوودی به همراه ارائه نظریه های لیبرالیستی در اقتصاد سیاسی بخش دیگری از علاقه مندی های این وزیر را نشان می دهد.

حضور فعال آخوندی در نشریه تجارت فردا در طول ماه های اخیر بر اساس یک نظریه سیاسی مبتنی بر تقویت بازار آزاد شکل گرفته است. از زمانی که وی در جلسه با فعالان اقتصادی در دی ماه سال گذشته با حمله تند به سیستم نظام قیمت گذاری در کشور و مارکسیستی خواندن آن مورد توجه رسانه ها قرار گرفت، تا به امروز جلسه ها، سخنرانی ها و مصاحبه های متعددی را در این زمینه انجام داده است که عملا جایگاه او را از وزارت به سمت یک منتقد رسانه ای تقلیل داده است. اگر چه نظریه پرداز بودن یک وزیر به عنوان یک امتیار مثبت محسوب می شود؛ اما با مراجعه به نظریات ارائه شده توسط آخوندی و مقایسه آن با عملکرد وزارت خانه وی در طول سه سال گذشته، مشاهده می شود که آخوندی نیز اسیر اپیدمی فاصله میان حرف و عمل شده است. او از یک طرف مسکن مهر را به عنوان عاملی در جهت تقویت سوداگری معرفی می کند و از سوی دیگر طرح جایگزین آن که مسکن اجتماعی است را پس از سه سال همچنان با الگوی مسکن مهر در زمینه فعال شدن صنایع وابسته مطرح می سازد.

علاقه مندی شدید آخوندی به نظریه پردازی در حوزه رسانه می تواند هیات دولت را به این نتیجه برساند که قبل از رسیدن پای آخوندی به میز استیضاح برای بار دوم، میدان عمل وی را محدود کرده و لااقل به بهانه سهل انگاری های صورت گرفته در شبکه های راه های کشور و حوادث متعدد ریلی عذر وی را از هیات دولت بخواهند. حضور سه ساله آخوندی در هیات دولت و استفاده از صبحانه، ناهار و شام های کاری هیات دولت بسیار بیشتر از یک شام کاری وینبرگ غیر واقعی است. پس از آنکه وینبرگ واقعی از حضور اشتباهی هم نام خود در جلسه هیات دولت سوئد آگاه شد، به خبرنگاران گفت اجازه بدهید وینبرگ غیر واقعی در این جلسه بماند و حداقل برای یک بار شام کاری در هیات دولت را تجربه کند!