هادی غفاری نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر در نخستین دوره مجلس شورای اسلامی بود. با او درباره چرایی تسخیر شدن سفارت آمریکا کردیم.

نخستین دوره مجلس شورای اسلامی 7 خرداد سال 59 کار خود را شروع کرد، درحالیکه قبل از آن وقایعی چون تسخیر سفارت آمریکا و حتی واقعه طبس هم رخ داده بود، این مجلس نوپا و نمایندگانی که تازه درست سیاست‌ورزی پارلمانی می کردند به چه نحوی به مسئله تسخیر سفارت آمریکا و گروگان ها ورود کردند؟

هر حادثه را باید در شرایط و زمان خودش دید و تحلیل کرد، چه بسا اگر از آن زمان دور شویم حرف زدن درباره آن موضوع کامل قابل درک نباشد. قبل از انقلاب شاهد دخالت های فراوان و متعدد آمریکایی ها در ایران بودیم. کودتای 28 مرداد به دست آمریکایی ها انجام شد. قبل از آن هم انگلیسی ها و آمریکایی ها در به قدرت رساندن رضا و محمدرضا پهلوی قطعا دخیل بودند بنابراین مردم ایران زخم جدی را از آمریکایی ها بر دل داشتند.

دانشجویانی که آمریکایی ها را گروگان گرفتند همه تحصیل کرده بودند یا سال آخر تحصیل شان در دانشگاه بود یا در مقطع فوق لیسانس و دکترا تحصیل می کردند. آن سال کاری که انجام شد کار و اراده ملی مردم بود. بعد از تسخیر سفارت، آمریکایی ها باز دست‌بردار نبودند به جای عذرخواهی و دادن تعهد از در قُلدری وارد شدند حال آنکه باید می آمدند حرف های ما را گوش می دادند اما چماق‌کشی کردند.

چماق کشی هیچ گاه جواب نمی دهد مخصوصا وقتی این رویه در قبال ملت ایران به کار گرفته شود. اگر کارتر عقل می داشت می نشست با سایر مقامات آمریکایی بررسی می کرد تا ببینند اشتباه شان کجا بود که چنین عکس العملی را در پی داشت. 45 هزار مستشار آمریکایی با آشپز، سگ و منشی شان در ایران چه کار می کردند آیا آمده بودند دعای کمیل و دعای ندبه به ما یاد بدهند؟ باید می آمدند یک عذرخواهی ساده می کردند و متعهد می شدند دیگر در امور ایران دخالت نمی کنند اما فکر کرده بودند می توانند عملیات عنتبه را در ایران پیاده سازی کنند.

در قامت نماینده مجلس دیداری هم با گروگان های آمریکایی داشتید؟

بله، رفتیم چند نفرشان را دیدیم گفتیم شما در ایران چه کار داشتید؟ گفتند ما اطلاعات و اخبار می گرفتیم. حتی یکی از آنها بیان کرد هر سفارتخانه ای بررسی می کند چه طور می تواند در آن کشور جای پای خودش را محکم کند. به او گفتم شما که دیدید مردم ایران نمی خواهند شما جای پای تا را در کشور ما محکم کنید چرا دخالت می کردید؟ سرشان را انداختند پایین چون حرفی برای گفتن نداشتند. ما مفصل با آنها صحبت کردیم.

در مجلس اول طیف نهضت آزادی مثل آقای بازرگان هم حضور داشتند، دیدگاه آنها درباره گروگان های آمریکایی چه بود؟

حرف آقای بازرگان در این مورد خیلی جدی نبود اما دو تا مشکل وجود داشت، دوستان نهضت آزادی خیال می کردند سال 1332 است آقای بازرگان مصدق و امام، آیت الله کاشانی است حال آنکه نه بازرگان مصدق بود و نه امام آیت الله کاشانی.

خاطره ناگفته ای هم از آن زمان دارید؟

من خودم وقتی سفارت تسخیر شد شخصا نگران بودم که الان آمریکایی ها چه عکس العملی را می خواهند نشان دهند. بالاخره توپ، تفنگ و بمب اتم داشتند ما که قدرت و اقتدار نظامی امروز را نداشتیم امکانات ما ضعیف بود. جوانان ما خبر ندارند ارتش ایران آن زمان ارتش جنگیدن نبود.

اینکه گفته می شود شهید رجایی قرار بود در حاشیه سازمان ملل متحد با طرف آمریکایی دیدار کند اما بهزاد نبوی منصرفش کرد صحت دارد؟

خیر، مرحوم رجایی از اول مصمم بود که با آمریکایی ها دیدار نداشته باشد چون این از موضوعات دست اول کشور محسوب می شد و تصمیم گیری درباره موضوعاتی از این دست در اختیار رهبری یعنی امام بود. حتی در جلسه ای که خبرنگاران در حاشیه سازمان ملل جمع شدند و از آقای رجایی پرسیدند شما نمی خواهید با آمریکایی ها بنشینید پشت یک میز مذاکر کنید؟ مرحوم رجایی جورابش را درآورد پایش را روی میز گذاشت و گفت "هنوز جای شلاق های رژیمی که مورد تأیید و حمایت آقای کارتر بود روی بدن من است." خدا را شاهد می گیرم بعد از گذشت 42 سال هنوز جای شلاق ها بر کف پای من دارد می سوزد. این شلاق ها را حکومت شاه به پشتوانه آمریکا به ما می زد.

یک بار جوادمنصوری نخستین فرمانده سپاه در مصاحبه ای با رادیو گفت وگو تصریح کرد سپاه در تدارک اولیه دانشجویان خط امام نقش داشته. آیا چنین اظهاراتی،مردمی بودن  و خودجوش بودن آن رخداد را زیر سوال نمی برد؟

ممکن است برخی از این دانشجوها آن زمان در سپاه بودند اما اینکه سپاه نقش داشت خیر. اوایل انقلاب همه می توانستند عضو سپاه شوند بنابراین من این صحبت را رد می کنم.

هاشمی در خاطراتش نوشته که در زمان اشغال لانه جاسوسی در حج بودم و آنجا این خبر را شنیدم و عصبانی شدم. معنای این حرف این بود که بزرگان کشور در مقابل عمل انجام شده قرار گرفتند؟

چون برخی دوستان ما از آینده می ترسیدند، تحلیل اول این بود که آمریکایی ها بمب، موشک و اتم دارند ما را با خاک یکسان می کنند. تحلیل دوم آن بود که تسخیر سفارت آمریکا با تحریک روس ها انجام شد.

حالا واقعا اشغال سفارت آمریکا تحریک روس ها نبود؟

خیر، ابدا.

فکر می کردید قضیه بسته ماندن سفارت آمریکا 37 سال طول بکشد؟

الان ایران به لحاظ نظامی، مالی و استقرار نظام سیاسی اقتدار دارد. آمریکایی ها حاضر نیستند حقوق ما را قبول بکنند اما انگلیسی ها با تمام پدرسوختگی شان حقوق ما را پذیرفتند. در طول جنگ آمریکایی ها از تمام توان شان استفاده کردند تا صدام پیروز شود.