پارس؛
شوراهای تودرتوی جناح اصلاحات مانع جدید برای حمایت از روحانی
مگر میشود گروهی که بیش از 600 هزار عضو رسمی دارد یک رأی داشته باشد اما فردی که یک شخص حقیقی است و در هیچ جریان سیاسی بهعنوان اصلاحطلب حضور نداشته، هم یک رأی داشته باشد.
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- بعد از انتخابات 92 و استقرار دولت یازدهم، جریان متشتت اصلاح طلب به سمت بازسازی درونی خود حرکت کرد. حتی در انتخابات مجلس دهم با مماشات فراوان با دولت در مسائل مختلف، توانست موفقیتهایی را نیز کسب کند؛ اما در روزهای اخیر و کمتر از 9 ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری سال 96 خبرهایی از اختلافات گسترده از درون این جناح سیاسی شنیده میشود.
احزاب اصلاح طلب در سه شورای سیاست گذاری با مدیریت افراد مختلف کنار هم قرار گرفتهاند، مهمترین آنها شورای سیاست گذاری اصلاحطلبان است که ریاست آن فعلاً با محمد رضا عارف نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی و رییس فراکسیون امید است. شورای عالی اصلاحات به ریاست عبدالله نوری و شورای هماهنگی جبهه اصلاحات نیز دو شورای دیگر تصمیمگیر در این جریان هستند.
مدتی بعد از ناکامی جریان اصلاحات در تصاحب کرسیهای ریاست کمیسیونهای تخصصی مجلس، اعتراضهایی در بدنه اجتماعی این جریان درباره ناکارآمدی مدیریتی در رئوس این جناح سیاسی، شنیده شد. در همین راستا برخی اصلاحطلبان معتقد بودند که تصمیم یک طرفه به تعامل با دولت و اعتدالگرایان در انتخابات مجلس، فقط منجر به خرج شدن سرمایه اجتماعی جریان اصلاح طلب شده و آورده دیگری برای این جریان به همراه نداشته است. در جدیدترین مورد از اختلافهای درونی این جناح سیاسی، خبرهایی مبتنی بر کنار گذاشتن 7 حزب اصلاحطلب از شورای سیاست گذاری اصلاحات، واکنشهای گستردهای را بین اعضا و طرفداران این جناح سیاسی ایجاد کرد.
سهیلاجلودارزاده، عضو فراکسیون امید، با تأیید اظهارات برخی اصلاحطلبان که معتقدند در شورای سیاستگذاری چند نفر تصمیم میگیرند و بقیه باید اجرا کنند، گفته بود، اینها مذاکره است و در این مذاکرات تعدادی عقب مینشینند و بعضیها هم جلو میروند. در عالم سیاست «کشتی سیاسی» عادی است چراکه هر کسی میخواهد جایگاه خود را ارتقا دهد.
همواره با نزدیک شدن به انتخابات بحثهایی مثل «کمیته انتخابات» از سوی برخی فعالان اصلاحطلب مطرح میشود و در مقابل، طیفی دیگر تلاش میکنند با ارائه الگویی شورایی و کنارهم آوردن احزاب سیاسی و چهرههای شاخص اصلاحطلب، فضای بیشتری را برای ائتلاف فراهم کنند. در شرایط فعلی میتوان گفت آرایش کلی جریان اصلاحات در سه شکل خلاصه شده است. نخست احزاب و مجامع کوچک و متعدد که تحت تأثیر تک چهرهها قرار دارند. دوم، انجمنهایی با اختلاط کارکردی سیاسی، صنفی و در شکل سوم، احزاب بزرگتری که هریک برای گسترش تشکیلات خود سعی میکنند، با هدف تسلط بر احزاب کوچکتر شاخهها و نمایندگانی میان اقشار و صنوف مختلف پیدا کنند. در این شرایط احزاب کوچکتر و انجمنها معمولاً تحت تأثیر قدرت و نفوذ احزاب بزرگتر یا مجبورند مطیع باشند یا با اعتراض به روند مدیریتی، میدان و زمینه حضور و نقشآفرینی را از دست میدهند. برخی مطلعان فضای سیاسی معتقدند کنار رفتن هفت حزب اصلاحطلب از شورای سیاستگذاری در همین راستا انجام شده است.
چند روز قبل مجمع نیروهای خط امام(ره)- حزب اعتماد ملی- حزب مردم سالاری- حزب اراده ملت ایران- مجمع دانش آموختگان ایران اسلامی- انجمن اسلامیمهندسان ایران- حزب وحدت و همکاری ملی با انتشار بیانیهای مأموریت شورای سیاستگذاری انتخاباتی را پایان یافته قلمداد کرده و انسجام اصلاحطلبان را صرفاً از طریق احزاب، میسر دانسته بودند.
در همینباره، فرامرز غریبانی، دبیرکل انجمن اسلامی مهندسان ایران صراحتاً گفته بود، من از عملکرد شورای سیاستگذاری راضی نیستم و این شورا اشتباهات زیادی در برنامهریزی داشته است. این نماینده سابق مجلس با انتقاد ازساختار و تصمیم گیریهای فردی در شورای سیاستگذاری گفته بود، مگر میشود گروهی که بیش از 600 هزار عضو رسمی دارد یک رأی داشته باشد اما فردی که یک شخص حقیقی است و در هیچ جریان سیاسی بهعنوان اصلاحطلب حضور نداشته، هم یک رأی داشته باشد.
پیشتر صوفی عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان، خروج احزاب منتقد از این شورا را بیتأثیر خوانده بود. این فعال سیاسی درباره بیانیه هفت حزب اصلاحطلب که از شورای سیاستگذاری خارج شده بودند، گفته بود، بیانیهای در این زمینه صادر شد ولی در روند کار شورای سیاستگذاری تأثیری ندارد. تلاش ما این است که حتی المقدور نارضایتیها برطرف شوند و همه در کنارهم باشند اما با اینحال روند شورای سیاستگذاری ادامه دارد.
احزاب هفتگانه اصلاحطلب در بیانیه خود با انتقاد از تصمیمسازیهای محفلی و فردی در انتخاب ترکیب شورای سیاستگذاری تأکید کرده بودند، در صورت ادامه این روند، اصالت، کارکرد و چه بسا مشروعیت شورا(آنها) زائل میشود.
به نظر میرسد نادیده گرفتن احزاب و انجمنها در جریان اصلاحطلب، در حوزه تصمیمسازیهای کلان منجر به بروز یافتن اختلافات درونی این جریان شده باشد. جناح اصلاحطلب و به تبع بدنه اجتماعی آن بعد از انتخابات هفت اسفند هرچند در خارج از تهران توفیق زیادی کسب نکردند، اما امید داشتند با نزدیک شدن به انتخابات خرداد 96 زمینه اوج گیری دوباره اصلاحات فراهم شود اما گویا اختلافات بیش از آن است که قابل چشم پوشی باشد. نکته مهم در اینباره این است که در دورههای گذشته اختلاف سلیقه عامل تشتت احزاب اصلاحطلب معرفی میشد اما در برهه فعلی نوعی جنگ قدرت، بها ندادن به احزاب کوچکتر و تصمیمگیریهای فردی و محفلی زمینههای نارضایتی و اختلاف را در این جناح سیاسی ایجاد کرده است.
ارسال نظر