تفاوت راه حل ایران با سعودی ها برای اتمام بحران یمن
اصولا جمهوری اسلامی ایران هموراه از عدم مداخله خارجی، کنار گذاشتن سلاح و حل اختلاف ها از طریق پروسه سیاسی و برسر میز مذاکره، حمایت کرده است.
بیش از 16 ماه از زمانی که عربستان سعودی، جنگی تمام عیار موسوم به "طوفان قاطعیت” را علیه فقیرترین کشور عربی آغاز کرد، می گذرد. در ششم فروردین ماه سال 94 برابر با 25مارس ائتلاف عربی به رهبری سعودی ها به بهانه بازگرداندن "عبد ربه منصور هادی” رئیس جمهوری فراری و مستعفی یمن به قدرت، و در واقع کنار زدن جنبش انصارالله اقدام به حملات هوایی به شهرها و روستاهای این کشور کردند.
پس از یک سال جنگ بی نتیجه که دستاوردی جز کشتار غیر نظامیان بی دفاع، خرابی شهرها و ویرانی تمام زیر ساخت های یمن نداشت و سعودی ها در عمل به هیچ یک از اهداف خود از جمله بازگرداندن منصور هادی به قدرت و از بین بردن سیطره انصارالله دست نیافتند؛ طرف های درگیر با پا در میانی "اسماعیل ولد شیخ احمد” نماینده ویژه سازمان ملل در امور یمن، تصمیم گرفتند با برقراری آتش بس در مسیر دست یابی به راه حل سیاسی برای یمن حرکت کنند.
در سایه آتش بس هرچند شکننده ای که از تاریخ 23 فروردین ماه سال 95 اجرایی شد، دور جدید مذاکرات صلح از تاریخ دوم اردیبهشت ماه به میزبانی کویت و باحضور فرستاده ویژه سازمان ملل میان نمایندگان کمیته مردمی "انصارالله” و "علی عبدالله صالح” رئیس جمهوری پیشین یمن (موسوم به هیئت صنعا) از یک سو با نمایندگان "عبد ربه منصور هادی” رئیس جمهوری مستعفی و فراری یمن (موسوم به هیئت ریاض) در سوی دیگر برگزار شد.
البته پیشتر نیز طرف های درگیر در یمن در آذر ماه سال 94 در ژنو سوئیس دور میز مذاکره گرد آمده بودند که آن دور از مذاکرات که شش روز به طول انجامید در عمل بدون دستیابی به نتیجه چشمگیری خاتمه یافت.
نکته مهم در مورد این مذاکرات این است که نفسِ پذیرش آتش بس و تن دادن به مذاکره مستقیم با نمایندگان انصارالله، خود حکایت از شواهد روشنی از پذیرش شکست و فرسودگی از جانب سعودی ها دارد. زیرا آن ها پیشتر اعلام کرده بودند که حاضر به مذاکره با حوثی ها (انصارالله) نیستند. نشستن پای میز مذاکره برای حوثی ها خود یک پیروزی محسوب می شود زیرا نشان از به رسمیت شناخته شدن آن ها دارد. اما همان طور که پیش بینی می شد به دلیل سیاست های یک بام و دو هوای سعودی ها در مسیر گفت و گوها، مذاکرات صلح در کویت نیز نتوانست مسیری برای رسیدن به ثبات پایدار و پایان جنگ در یمن بگشاید.
تداوم حملات جنگنده های سعودی به شهرهای یمن در حین برگزاری مذاکرات صلح با هدف افزایش فشار بر نمایندگان مردم یمن در جهت کسب امتیاز بیشتر در جریان مذاکرات، عاملی است که مسیر مذاکرات را به بن بست می کشاند.
روز شنبه شانزدهم مردادماه "اسماعیل ولد شیخ احمد” فرستاده ویژه سازمان ملل، از توقف مذاکرات صلح یمن، پس ازحدود 100 روز، به مدت یک ماه خبر داد.
وی گفت که مذاکرات در آینده از سر گرفته خواهد شد اما در عین حال از زمان و مکان بعدی آن صحبتی نکرد.
بدون شک اعلام توقف مذاکرات نشان از پا بر جا بودن اختلاف های طرف های درگیر است.
برخی صاحبنظران معتقدند، پایان یافتن مذاکرات صلح به مثابه پایان یافتن پروسه سیاسی در یمن نیست؛ زیرا دو طرف مذاکره اکنون به ناکامی گزینه نظامی پی برده اند.
در برهه کنونی طرفین مذاکره در تلاش هستند که با بالا بردن مطالبات خود، بیشترین بهره را از این فرآیند نصیب خود کنند.
جنبش انصارالله خواستار برخورداری از سهمی از قدرت در دولت جدید یمن است که بر روی کار می آید؛ اما به عبارت بهتر مساله اصلی در گفت و گوهای صلح یمن نیز، همین موضوع تشکیل دولت وسهم هریک از طرف ها در آن است. چه انصارالله چه دولت مستعفی خواهان سهم بیشتری در دولت آینده هستند.
نکته ای که نباید از آن غافل شد این است که در صورتی می توان به توافقی پایدار برای حل بحران یمن دست یافت که کشورهای منطقه نیز رویکرد سازنده ای در قبال این کشور اتخاذ کنند و از مداخله در امور یمن پرهیز کنند و اجازه دهند گفتگوها به صورت یمنی _ یمنی برگزار شود نه تحت نفوذ طرف ثالث. این همان نکته ای است که جمهوری اسلامی ایران همواره روی آن تاکید کرده است.
باوجود ادعاهای بی اساس و بدون دلیل و سند حکام سعودی مبنی بر حمایت جمهوری اسلامی ایران از جنبش انصارالله و دخالت در امور یمن، مقام های جمهوری اسلامی ایران بارها اعلام کرده اند که هیچ گونه مداخله نظامی، مستشاری و مالی، از هیچ یک از گروه های درگیر در یمن نداشته اند و معتقدند که مشکل یمن از جایی پیچیده تر شد که عربستان در اقدامی که مصداق بارز عمل تجاوزکارانه است، به بهانه حمایت ازدولت منصور هادی، به یمن حمله کرد.
در واقع مداخله خارجی است که بحران یمن را پیچیده تر می کند. اصولا جمهوری اسلامی ایران هموراه از عدم مداخله خارجی، کنار گذاشتن سلاح و حل اختلاف ها از طریق پروسه سیاسی و برسر میز مذاکره، حمایت کرده است.
البته مذاکره نیز زمانی به سوی موفقیت حرکت خواهد کرد که بر مبنای احترام به حضور تمامی طیف ها و احزاب باشد.
به نظر می رسد مذاکرات صلح یمن پس از یک دوره وقفه کوتاه، بار دیگر از سر گرفته شود؛ زیرا در حال حاضر بی نتیجه بودن گزینه نظامی، در عمل ثابت شده است.
در مدت 16 ماه جنگ خانمان برانداز علیه مردم فقیر و بی دفاع یمن نزدیک به 10 هزار شهروند غیر نظامی کشته و بیش از دو میلیون نفر آواره شده اند.
عربستان سعودی نیز در طول این مدت متحمل هزینه نظامی بسیار بالایی شده است که برخی صاحبنظران آن را تا 50 میلیارد دلار تخمین می زنند. این آمار با توجه به کسری بودجه بی سابقه ای که عربستان با آن دست به گریبان است بسیار کمر شکن است.
عربستان سعودی باید بداند که دوره نظامی گری و جنگ های کلاسیک سرآمده است. پس چه بهتر که مسائل از همان ابتدا برسر میز مذاکره و صد البته در سایه پایبندی به تعهدات در حین مذاکرات، حل شود.
ارسال نظر